زبان ایرانی

معنی کلمه زبان ایرانی در لغت نامه دهخدا

زبان ایرانی. [زَ ن ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به مقدمه برهان قاطع چ معین ، مقدمه لغت نامه ، سبک شناسی بهار ج 1 ص 1تا30 و «ایران » و «پهلوی » و «پارس » و «فارس » شود.

معنی کلمه زبان ایرانی در ویکی واژه

زبان ‌ایرانی که به هندوایرانی و هندواروپایی و سانسکریت نیز مشهور است. اقوام آریایی به این زبان متکلم بودند زبان‌پارسی، زبان‌پارتی هم از این شمارند و اکنون زبان فارسی نماینده همه آنها است. چندین زبان دیگر در ایران رایج بوده به قرار زیر: زبان‌اوستایی، زبان‌عیلامی، زبان‌بابلی، زبان‌هوری، زبان‌کوتی، زبان‌لولویی، زبان‌مانی، زبان‌مهرانی، زبان‌کاسی. این زبا‌ن‌ها با زبان‌ایرانی تفاوت داشت و همه را زبان‌کاسپی نامگذاری کرده‌اند.

جملاتی از کاربرد کلمه زبان ایرانی

برخی از اشراف ایرانی هم در آسیای مرکزی سکونت گزیدند که به طرز قابل توجهی به گسترش فرهنگ و زبان ایرانی در آن نواحی و همچنین به پابرجاسازی نخستین سلسله ایرانی اسلامی، سلسله سامانیان، کمک کردند، که به دنبال زنده کردن سنت‌های ساسانی بود.
بسیاری از گونه‌های این سرده به‌عنوان گیاهان زینتی و باغی و برخی گونه‌ها مانند گل گاوزبان ایرانی، در طب سنتی استفاده می‌شوند. در کرت شاخه‌های نرم گل گاوزبان ایتالیایی به‌صورت آب‌پز یا بخارپز، مصرف خوراکی دارد.
ابوعلی احمد مزروقی (؟ در اصفهان-ذی الحجه ۴۲۱ /۱۰۳۰دسامبر در بغداد) (نام کامل:ابوعلی احمد بن محمد بن حسن مرزوقی) دانشمند زبان‌شناس، ادیب و شاعر عرب زبان ایرانی در سده پنجم قمری بود.
پارنی‌ها یک قبیله ایرانی شرقی بودند که به آیین‌های کهن ایرانی اعتقاد داشتند. با این حال، آنها در اواسط قرن ۳ قبل از میلاد، به فرهنگ محلی پارت جذب شده بودند. آنها زبان پارتی، یک زبان ایرانی در شمال غربی ایران، را پذیرفتند و پیرو آیین زرتشت شدند و حتی نامهای زرتشتی به خود دادند، مانند پدر ارشک، فریاپیت، که نامش از لغت اوستایی فری‌یا پیتا («پدر عاشق») گرفته شده‌است.[الف] خود اشک در پارت متولد و بزرگ شده بود و به زبان پارتی صحبت می‌کرد. طبق گفته مورخ فرانسوی، ژروم گاسلین، مسلماً اشک ممکن است بیشتر عمر خود را در سرزمین‌های سلوکی سپری کرده باشد و حتی ممکن است جزو نخبگان محلی پارت نیز بوده باشد.
اسم اولیه این شهرستان ارژنگان یا ارسنگان بوده، که از دو بخش ارسن به معنای خوش آب و هوا و گان به معنای جا و مکان تشکیل شده. بعد از یورش اعراب به ایران و تغییر زبان ایرانیان نام این شهر به ارسنجان تغییر یافته‌است.
کهن‌ترین بازماندهٔ ادبی ایران، بخش «گاتاها» ی اوستا است که به زبان ایرانی‌تبار اوستایی نوشته شده‌است. این زبان هنوز در آیین‌های پیروان مزدیسنا (زرتشتی‌ها) نگه داشته شده‌است.
جلال‌الدین محمد بن عبدالرحمان قزوینی (۱۲۶۸ م/ ۶۶۶ ه‍.ق - ۱۳۳۸ م/ ۷۳۹ ه‍.ق) فقیه و زبان‌شناس عرب‌زبان ایرانی‌تبار اهل عراقِ امروز بود.
ادبیات آسی یا اوستیایی ادبیاتی است که به زبان آسی، یک زبان ایرانی بومی قفقاز نوشته و یا بیان می‌شود. ادبیات اوستیایی نسبتاً جوان است و اولین نمونه‌های آن در دهه ۱۸۹۰ منتشر شد. عصر طلایی آن در سال‌های پس از انقلاب اکتبر در روسیه بود که به زبان‌های غیرروسی توجه بسیاری شد.
تمیستوکلس پیروز آتنی نبرد سالامیس، پس از رانده شدن از آتن به دربار ایران در شوش پناه برد و شاید نخستین نام‌آور غربی است که در دربار ایران می‌توانست با زبان ایرانی سخن بگوید.
اشرف‌الدین حسین بن حسن مراغه‌ای مشهور به اشرف مراغه‌ای و درویش اشرف (؟ - ۱۴۶۰م/ ۸۶۴ ق) شاعر فارسی‌زبان ایرانی در سدهٔ نهم هـ/ پانزدهم م بود.