چمن پیرا

معنی کلمه چمن پیرا در لغت نامه دهخدا

چمن پیرا. [ چ َ م َ ] ( نف مرکب ) باغبان باشد چه پیرایش ، بریدن شاخهای زیادتی درخت را گویند و آن کار باغبان است. ( برهان ). باغبان را گویند واو را بستان پیرا نیز خوانند. ( جهانگیری ). بمعنی باغبان است که باغ را از شاخ زیاده بی فایده و از خار وخاشاک پیرایش دهد. ( از انجمن آرا ). باغبان و کسی که شاخه های درخت را پیرایش میکند. ( ناظم الاطباء ). چمن پیرای. آنکه چمن پیراید. پیرایشگر چمن. مرادف چمن بند و چمن ساز و چمن طراز و چمن آرا و چمن آرای :
ز اصل درگذرد شاخ و سایه دار شود
ز یکدگر چو جدا کردشان چمن پیرا.کمال اسماعیل ( از جهانگیری ).رجوع به چمن آرای و چمن بند و چمن ساز و چمن طراز شود. || ( اِ مرکب ) ابزار بریدن زیادتی های چمن باغچه یا باغ. چمن بر. چمن زنی. و رجوع به چمن بر و چمن زنی شود.

معنی کلمه چمن پیرا در فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) باغبان .

معنی کلمه چمن پیرا در فرهنگ عمید

۱. پیرایندۀ چمن، پیرایش دهندۀ چمن.
۲. باغبان.

معنی کلمه چمن پیرا در فرهنگ فارسی

باغبان باشد چه پیرایش بریدن شاخهای زیادتی درخت را گویند و آن کار باغبان است .

معنی کلمه چمن پیرا در ویکی واژه

باغبان.

جملاتی از کاربرد کلمه چمن پیرا

مرا بی حاصلی برده است از یاد چمن پیرا مگر ابری به فکر سبزه پامال من افتد
منع ما از سیر گلزار ای چمن پیرا مکن ور نه برمی چیند آهی این بساط چیده را
چمن پیرای صبحم کیمیای خار و خس دارم به هر شاخ ترنجی آفتابی پیش‌رس دارم
از خط سبزی چمن پیرای صحرا گشته ایم گرد من یک دسته ریحان می نماید در نظر
ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان بندد چمن پیرا، ره گلزار را فصل خزان بندد
رفت چون او به جنان حور به گوش غلمان اینک آمد به سوی خلد چمن پیرا گفت
مرا با خار نومیدی رها کن ای چمن پیرا که شادی مرگ می گردد ، چُو گل در دستِ من باشد
چمن پیرای گلزار فرخ بخش جهان دایم بهار دولتت را فارغ از بیم خزان دارد
بزم آرا و چمن پیرا را در دو کون است و رود تو غرض
گلشنی را که کند ناز چمن پیرایی بر دل غنچه نسیم سحری بار شود