روایا. [ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ راویة. ( اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). || پیشوایان قوم ، زیرا آنان دیات از قبیله برمیدارند و گویند: قتلنا الروایا وابحنا الزوایا؛ ای قتلنا السادة و ابحنا البیوت. ( از معجم متن اللغة ). || ( اِ ) بمعنی روایات که ج ِ رِوایة است. ( از اشتینگاس ) ( از ناظم الاطباء ). روایا. ( اِخ ) جزء ناحیه «پوی ددم » در «کلرمن فراند» از کشور فرانسه ، و 3650 تن سکنه دارد.
معنی کلمه روایا در فرهنگ معین
(رَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ راویه .
معنی کلمه روایا در ویکی واژه
جِ راویه.
جملاتی از کاربرد کلمه روایا
به دولت تکیه زد بر مسند جم سلیمان خاتم فرمانروایان
عدالت عمر جاویدان دهد فرمانروایان را سبیل خضر کن همچون سکندر آب حیوان را
برخی از مفسرین از جمله علامه طباطبایی بر اساس روایات متعدد معتقدند این سوره در شأن اهل بیت نازل شدهاست.
روایات عالی داشت و ریاضات نیکو. و در مکه سخن بر وی گشاده شد. و مکّیان پیش ِ او می رفتند و فضیل ایشان را وعظ گفتی. تا حال او چنان شد که: خویشان ِ او از باورد به دیدن ِ او آمدند، به مکّه. و ایشان را راه نداد. و ایشان باز نمی گشتند.
شنیده ای ز حکایات و دیده ای ز سمر رسیده ای به روایات و خوانده ای به کتاب
و چون آفات این شهوت، خارج از حد احصا، و باعث هلاکت دین و دنیا است، اخبار بسیار در مذمت آن وارد شده حتی آنکه در بعضی از روایات رسیده که «چون ذکر مرد برخاست دو ثلث عقل او می رود» و در تفسیر قول خدای تعالی: «و من شر غاسق اذا وقب» وارد شده که یعنی از شر ذکر، هرگاه برخیزد یا داخل شود و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «خدا هیچ پیغمبری از گذشتگان را برنینگیخت مگر آنکه شیطان امیدا داشت که او را به مهلکه زنان افکند و هلاک سازد و من از هیچ چیز نمی ترسم این قدر که از زن» و فرمود که «بپرهیزید از فتنه زنان و اول فتنه بنی اسرائیل به واسطه زنان بود» مروی است که «شیطان گفت: زن، نصف لشکر من است، و آن از برای من تیری است که به هر جا می افکنم خطا نمی شود و زن محرم اسرار من، و رسول من است».
و قال بعضهم انه مفسر فی الاخبار و نطقت به الروایات من احوال القیامة و غیرها و لهذا
اِتَنَ یکی از فرمانروایان سومر بود که به شهر کیش حکومت نموده و توانست برای مدتی کوتاه سومر را متحد سازد.
حریف ساده ز نخ باید اندرین مجلس نعوذ بالله اگر روایا و شین دارد
اگر این است حسن عاقبت مطلب روایان را به مطلب می رسد هر کس زمطلب باز می ماند
وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ای من المنافقین. اجماع مفسران است که این آیت در شأن عبد اللَّه ابی فرو آمد که رسول خدا بر وی نماز کرد یا خواست که بر وی نماز کند چنان که اختلاف روایات است پسر وی آمد، و کان مؤمنا مخلصا، و از رسول خدا درخواست تا پیراهن که بر تن رسول است کفن وی سازد و بر وی نماز کند و بر سر گور وی بایستد و دعا کند. بروایتی دیگر گفتهاند عبد اللَّه ابی در بیماری مرگ کس فرستاد بمصطفی و بخواند او را چون آمد گفت: ای بیچاره
و سبب اظهار تصوّف در نشابور و خراسان وی بود. با جنید و رُوَیم و یوسف بن حسین و محمد بن الفضل رحمهم اللّه صحبت کرده بود و هیچ کس از مشایخ از دل پیران خود آن بهره نیافته بود که وی و اهل نشابور وی را منبر نهادند تا بر زبان تصوّف مر ایشان را سخن گفت. وی را کتب عالی است و روایات مُتقن اندر فنون علم این طریقت.