تحکم. [ ت َح َک ْ ک ُ ] ( ع مص ) فرمان بردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در خیابان نوشته که تحکم خواه نخواه حکم کسی قبول کردن. ( غیاث اللغات ). || تحکم در امری ؛ فرمان روا شدن در آن. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || حکم کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || داوری و حکم و فرمان. || قضاوت عادلانه. || فتوای شرعی و قضاوت ، خواه از روی میل محکوم باشد و یاعدم میل آن. ( ناظم الاطباء ). || حکومت نمودن بر کسی. ( آنندراج ). غلبه کردن و حکومت نمودن به زور. ( غیاث اللغات ). حکومت و فرمانروائی و غلبه کردن.جور و تعدی کردن. ( ناظم الاطباء ). حکومت نمودن بر کسی و عموماً در حکومت بیجا استعمال میشود. ( فرهنگ نظام ) : وزیر را گفت این تحکم و تبسط و اقتراح این قوم از حد بگذشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 514 ). روم ناقوس بوسم زین تحکم شوم زنار بندم زین تعدی. خاقانی.برد آن برات و بازگرفت این غرامت است داد آن غلام و بازستد آن تحکم است.خاقانی.خاقانی از تحکم شمشیر حادثات اندر پناه همت شمشیر دین گریخت.خاقانی.گاه گاه از انواع تحکم آن حضرت متبرم شدی. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 47 ). ازاین تحکمهای نالایق که بر ما می کند. ( ایضاً ص 48 ). شار از سر ضجرت و تحکم و تأنف از بی مبالاتی غلام طیره شد . ( ایضاً ص 345 ). زین جور و تحکمت غرض چیست بنیاد وجود ما کن و رو.سعدی.تحکم کند سیر بر بوی گل فروماند آواز چنگ از دهل.سعدی.|| دعوی کردن. ( غیاث اللغات ). تحکم در مسأله ؛ حکم کردن در آن به خودکامی بی آنکه سبب حکم را آشکار کند. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). سفسطه. ( مفاتیح ). || لا حکم الا للّه گفتن بعقیده حروریه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || کردن آنچه که دریابد. ( اقرب الموارد ). کردن آنچه که اراده کند. ( از قطر المحیط ): تحکم فالحسن قد اعطاکا. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه تحکم در فرهنگ معین
(تَ حَ کُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) زور گفتن ، به میل خود رفتار کردن . ۲ - حکم عادلانه کردن . ۳ - (اِمص . ) زورگویی و تعدی . ۴ - حکومت ، فرمانروایی .
معنی کلمه تحکم در فرهنگ عمید
۱. حکم کردن. ۲. حکومت کردن به زور، به میل و رٲی خود حکم کردن. ۳. فرمانروایی. ۴. زورگویی.
معنی کلمه تحکم در فرهنگ فارسی
حکم کردن، حکومت کردن بزور، فرمانروایی، زوگویی ۱- ( مصدر ) زور گفتن تعدی کردن . ۲- داوری کردن قضاوت عادلانه کردن . ۳- ( اسم ) زور فرمایی زور گویی تعدی جور : (( بتحکم کاری از پیش نمیرود. ) ) ۴- فرمانروایی حکومت غلبه . ۵- داوری حکم قضاوت عادلانه. ۶- فتوای شرعی . جمع : تحکمات .
معنی کلمه تحکم در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَحْکُمُ: حکم می کنی معنی تَحْکُمَ: که حکم کنی ریشه کلمه: حکم (۲۱۰ بار)
معنی کلمه تحکم در ویکی واژه
زور گفتن، به میل خود رفتار کردن. حکم عادلانه کردن. زورگویی و تعدی. حکومت، فرمانروایی.
جملاتی از کاربرد کلمه تحکم
أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عهود و مواثیق عَلَیْنا بالِغَةٌ ای مؤکّدة محکمة عاهدناکم علیه فاستوثقتم بها منّا فلا ینقطع عهدکم إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ إِنَّ لَکُمْ فی ذلک العهد لَما تَحْکُمُونَ لانفسکم من الخیر و الکرامة عند اللَّه. خلاصة المعنی: هل وجدتم فی کتاب لی او درستم انّی اقسمت قسما بالغا شدیدا لا مثنویّة فیه انّی افعل ما تحکمون. ثمّ قال لنبیّه (ص): أَیُّهُمْ بما یقولون من انّ لهم فی الآخرة حظّا زَعِیمٌ ای کفیل ضامن فان من کان علی بصیرة من شیء تکفّل به و اذ لم یتکفّلوا دلّ علی انّهم غیر واثقین بما یقولون. قال الحسن: الزّعیم فی الآیة بمعنی الرّسول، ای فیهم رسول او جاءهم رسول بصحّة ما یقولون.
ساغر می به گردش آر که چرخ نیست مستحکم عهد و پیمانش
مصریان که منتظر حملهٔ فرناباذ بودند، دلتا را بسیار مستحکم کرده بودند، با این حال فرناباذ با جنگ سختی به درون مصر درآمد. پس از آن وی در جای خود ماند تا کشتیهای دیگری به مدد نیروی دریایی برسند.
الیاف غالبا در تولید مواد دیگر استفاده میشوند. مستحکمترین مواد مهندسی به صورت الیاف ساخته میشوند. مانند الیاف کربن یا پلی اتیلن با وزن ملکولی فوقالعاده بالا.
هان ببین آن فلسفی را ای سلیم کز تحکم نام خود کرده حکیم
زهی به فر تو آراسته زمان و زمین تراست دست تحکم بر آسمان و زمین
مریدان به قوت ز طفلان کمند مشایخ چو دیوار مستحکمند
احمد یکم پادشاه عثمانی در اوایل پادشاهی خود، تحکم و قدرت از خود نشان داد اما اعتبار آن در معاهده زیتواتوروک که در سال ۱۶۰۶ امضا شد، لکه دار شد و به موجب آن خراج سالانه آرشیدوکنشین اتریش لغو شد.
ای-۴ هواپیمایی سبک و کوچک اما توانا بود که ۲۵ سال به طور پیوسته در خط تولید قرار داشت و در جنگ ویتنام یکی از سلاحهای جنگی اصلی نیروی دریایی و تفنگداران دریایی آمریکا بود و در جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ نیز بسیار برای ارتش اسرائیل تاثیرگذار بود. ای-۴ هواپیمایی مستحکم بود که توان خوبی برای تحمل ضربات جنگی داشت و بیش از ۲۹ مدل مختلف از آن برای نیروهای مسلح آمریکا ساخته شد ضمن اینکه مدلهای دیگری هم برای مشتریان خارجی این هواپیما طراحی و تولید شد.
برای پاس بقای تو از کمند دعا دو دست او به قفا بسته باد مستحکم
سپس سون جیان نیروهای خود را به گذرگاه داگو (大谷關) هدایت کرد، یک گذرگاه مستحکم که از لویانگ در جنوب، ۹۰ فرسخ دورتر از لوئویانگ محافظت میکرد. دونگ ژو شخصاً در نبرد در مقبرههای هان بعدی شرکت کرد، اما شکست خورد و به میانچی و شان (陝) در غرب لویانگ گریخت. سپس سون جیان به لشکر کشی به سمت لویانگ ادامه داد، جایی که با نیروهای لو بو ملاقات کرد و آنها را شکست داد. سان که در آنجا مستقر شد، به افرادش دستور داد که قبرهای امپراتوران سابق را که توسط دونگ ژو حفاری شده بود، دوباره مهر و موم کنند. در کتاب وو (吳書) وی ژائو گفته شد که سون جیان مهر امپراتوری گمشده را در چاهی در جنوب لوئویانگ پیدا کرد و آن را برای خود نگه داشت.
اربان رین به دنبال سوء استفادههای برد هاوک "جنگجوی اجیر شده" است که برای یافتن یک عضو باند ربوده شده توسط شمشیرزن شون یینگ لی استخدام میشود. برد راه خود را توسط نبرد در میان باندهای خیابانی گرین هاربر، شهری مستحکم در ایالات متحده باز میکند، همانطور که او برای دریافت پاسخها این کار را انجام میدهد، دسیسههای واقعی قهرمانان خود را نشان میدهد و همه چیز پیچیدهتر میشود.
طبق ادعای کتیبهها و مردم محلی این مکان مقبره کمال فرزند موسی کاظم هفتمین امام شیعیان بوده و با توجه به معماری مستحکم آن و همینطور دقتی که در آجرچینیهای آن انجام شدهاست، میتوان نتیجه گرفت که در زمان ساخت بنا، احترام و توجه بسیاری برای آن صرف شدهاست. بر اساس کتیبه سنگی امامزاده این بنا در سال ۸۶۱ قمری احداث شدهاست. این بنا هماکنون نیز مورد احترام و توجه بسیار زیاد مردم منطقه است.
رخش سعادت به فلک راندهام روی تحکم به قضا کردهام
در مورد این قلعه، مؤلف کتاب جغرافیای کرمان مینویسد: «قلعه بسیار محکم با حصنی مستحکم است. امیر توپخانه مبارکه که به کرمان آمد آن بنا را به کلی منهدم و خراب کرد؛ و اکنون خرابهاست.»
ارتشهای دیگر در مقایسه با ارتش چنگیز بسیار سنگین و بیتحرک به نظر میرسیدند. تا سده ۲۰ میلادی هیچ ارتشی نتوانست به سرعت استقرار ارتش چنگیز برسد. هنگامی که ارتش مغول با شهری مستحکم برخورد میکرد، اصول مانور و سرعت ایجاب میکرد که شهر به سرعت تسلیم شود. در اینجا شهرت وحشتناک مغولان به یاریشان میآمد تا فضای شهر را مملو از رعب و وحشت ساخته و آن را رام سازند.
منبع دیگری برای چوبهای بازیافتی جدارههای برفگیر قدیمی هستند. در پایان کارایی آنها به عنوان نگهدارنده برف، یک منبع دائمی و مستحکم و قابل اعتماد برای چوبهای بازیافتی میباشند. در بسیاری از نقاط آب حاوی چوبهای این جدارهها میباشد که به طور طبیعی در آب میافتند. این چوبها احتیاج به نگهداری را کم میکنند و همچنین خطر متساعد شدن گازهای سمی حاصل از مخلوط کردن چوبهای مختلف برای بازیافت را نیز کم میکنند.
نم عدل تو برگشت امید آنکسان بادا که ملکت از دعشان ش قوی بنیاد و مستحکم
گذشت بر من مسکین ز حد و اندازه تحکمات صروف و تعلقات خط وب