سکنی

معنی کلمه سکنی در لغت نامه دهخدا

سکنی. [ س ُ نا ] ( ع اِ ) جای باش. ( منتهی الارب ). جای ساکن شدن در جایی. ( آنندراج ). || خانه. || باشش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || باشنده خانه. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه سکنی در فرهنگ معین

(سُ نا ) [ ع . ] (اِ. ) مسکن ، جای اقامت .

معنی کلمه سکنی در فرهنگ فارسی

جای ساکن شدن، جای اقامت، خانه، مسکن، آرمیدگی
( اسم ) ۱ - جای باش ماوی مسکن . ۲ - حق انتفاع در مسکن .

معنی کلمه سکنی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سکونت دادن کسی در ملک خود به رایگان و اقامت گزیدن در مکانی را سُکنی گویند. از سکنی به معنای اول در بابهای مختلف مثل هبه و وقف و حبس سخن گفته اند. از سکنی به معنای دوم در بابهای مختلف، همچون حج، تجارت و ا حیاء موات سخن گفته اند.
سکنی به معنای نخست در کلمات فقها همراه دو عنوان عُمری و رُقبی به کار رفته و عبارت است از مسلط کردن دیگری بر ملک خود جهت بهره برداری خاص (سکونت) از آن به رایگان، با بقای ملک بر ملکیت مالک آن.
تعریف رقبی و عمری
سکنی اگر مقید به زمانی خاص- مثلا یک سال- باشد، رقبی و چنانچه به عمر مالک یا سکونت کننده مقید باشد عمری نامیده می شود.
نسبت بین سکنی و رقبی و عمری
بنابر این، سکنی اعم از رقبی و عمری است. البته این در صورتی است که در متن عقد لفظ سکنی به کار رفته باشد، مانند آنکه مالک بگوید: سکونت این خانه، تا من زنده ام از آن تو باشد؛ اما اگر لفظ به کار رفته در عقد، رقبی یا عمری باشد، عقد، سکنی نامیده نمی شود، بلکه بر آن تنها عمری یا رقبی اطلاق می گردد. در نتیجه، نسبت بین سکنی و آن دو، عموم و خصوص من وجه خواهد بود؛ زیرا با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید آن به زمانی خاص، هر دو عنوان سکنی و رقبی بر آن اطلاق می شود و با اشتمال عقد بر لفظ رقبی ، تنها رقبی به آن اطلاق می گردد. از سوی دیگر، با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید سکنی به عمر مالک یا سکونت کننده، هر دو عنوان سکنی و عمری بر آن اطلاق می شود و در این صورت چنانچه در متن عقد لفظ عمری به کار رفته باشد، تنها عمری به آن اطلاق می گردد. البته عمری و رقبی از جهت متعلّق اعم از سکنی هستند؛ زیرا متعلق سکنی تنها مسکن است؛ در حالی که متعلق رقبی و عمری اعم از مسکن و دیگر اعیانی است که انتفاع از آنها با حفظ بقای آنها امکان پذیر است، مانند زمین، وسیله نقلیه، اثاث و ابزار. از این رو، برخی گفته اند: تعریف جامعی که هر سه عقد را دربر گیرد عبارت است از: تملیک رایگان منفعت عینی مشخص به دیگری، در مدتی معین.آنچه در نسبت میان سه عقد یاد شده ذکر شد به اکثر فقها نسبت داده شده است؛ لیکن برخی گفته اند: نسبت میان عقود سکنی ، رقبی و عمری تباین است. بنابر این، در صورت اشتمال عقد بر لفظ سکنی ، تنها سکنی صادق است؛ هرچند مقید به زمانی خاص یا عمر مالک یا ساکن شونده آن باشد و در صورت اشتمال بر لفظ رقبی یا عمری ، تنها رقبی یا عمری صادق خواهد بود.
تعریف دوم از سکنی و رقبی و عمری
...

معنی کلمه سکنی در ویکی واژه

مسکن، جای اقامت.

جملاتی از کاربرد کلمه سکنی

مساحت منطقه ساختمانی و سکنی بالغ بر ۲۸۵ هزار مترمربع می‌باشد. اداره آمارگیری مرکزی فلسطین در سال ۱۷۹۹ مساحت این کمپ را ۸۷۰ هزار مترمربع اعلام کرده‌است.
وی پیش از سال ۶۰۶، به بغداد سفر کرد و در همین سال، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر کشته شدن نصیر الدوله رستم بن اردشیر، فرزند دوست و حامی خود یعنی اردشیر دوم باوندی را شنید، به‌سوی ری آمد. وی پس از حضور دوباره در آمل، به خوارزم سفر کرد و به مدت پنج سال در آنجا سکنی گزید.
واژه موصلو به عنوان یکی از تیره های اصلی طایفه عمله از ایل قشقایی است.امامقلی میرزای موصلو نیز در واقع از همین پسوند استفاده شده است. البته موصلو ها در جای جای کشور ایران پراکنده هستند که بخشی از آنها به کنفدراسیون ایل قشقایی پیوستند و برخی دیگر در استانهای همدان و قزوین سکنی گزیدند.
سقف مرفوع و خانه معمور همه سکنی در آن جوار کنند
پس از افتتاح مجلس اول شورای ملی، در ۱۴ مهر ماه ۱۲۸۵ برای معالجهً چشم خود، راهی اروپا شد و در شهر پاریس اقامت گزید. پس از مداوای چشم، شروع به مطالعه و ترجمهً کتب فرانسه و انگلیسی نمود. پس از بمباران مجلس شورای ملی، در روز چهارشنبه ۳ تیر ۱۲۸۷ که تعدادی از رجال و آزادیخواهان راهی زندان شدند، وی در پاریس بود. سپس به لندن رفت. سردار اسعد پس از سفر به لندن، مدتی نیز در پاریس سکنی گزید، سپس به اتفاق چند نفر از جوانان بختیاری از طریق خرمشهر، وارد ایران شد.[نیازمند منبع]
غرب الشمس والهوی سکنی و سهیل بدا من الیمن
در مسکنی که این دل مسکین کشیده دم خرمن به باد داده و مسکن بسوخته
مسکنی نیست لایقم ورنه فرشش از بهر گستریدن نیست
اتسویوکی اکابه، پژوهشگر آسیای میانه می‌نویسد: «در دوران باستان مردم آبادی‌نشین آسیای میانه، ایرانی بودند. از سده ششم میلادی به بعد چند موج از گروه‌های ترک‌تبار به‌آبادی‌های منطقه کوچ کردند و از جمله در وادی فرغانه سکنی گزیدند که در پی آن، برخی از ایرانیان ویژگی‌های ترکی کسب کردند. ترک‌تباران در روستاها و شهرها ماندگار شدند. علی‌رغم روند تاریخی ترک‌سازی منطقه شمار زیادی از مردم در محل‌های مختلف ایرانی باقی‌ماندند و تا به سده بیستم میلادی رسیدند.
ولایت مختار کوهستان بدخشان ۴۴٫۵ درصد از مساحت کشور تاجیکستان را در بر می‌گیرد اما تنها ۲۲۳٬۶۰۰ نفر (سرشماری سال ۲۰۲۰) معادل ۳ درصد از جمعیت این کشور را در خود جای داده‌است. بیشتر باشندگان این ولایت تاجیک‌ها و تاجیکان پامیری هستند که به زبان فارسی تاجیکی و زبان‌های مختلفی از گروه زبان‌های پامیری از شاخهٔ ایرانی شرقی سخن می‌گویند. اقلیتی از قرقیزها نیز در این ولایت سکنی دارند. مذهب بیشتر مردم این منطقه نیز شیعهٔ اسماعیلی از شاخهٔ نزاری است.
مسکنی دارم بسان خانه مجنون خراب نه فضا دارد نه در دارد نه طاق ای آفتاب
کی بود اندر زمین در خور او مسکنی؟! منظر چشمم بود منزل و مأوای او!
مسکنی باید و مقدار کفافی ز معاش زین فزون خواستنت آز پرستی باشد
مثالی دیگر، گسترش امپراطوری روسیه در سیبری و آسیای مرکزی در قرن ۱۹ام و اوایل قرن ۲۰ام، و ساختن شهرک‌های متعدد و سکنی دادن شهروندان روس در این مناطق در امتداد راه‌آهن سراسری سیبری، به قصد تثبیت حق حاکمیت روسیه بر این اراضی اکثرا غیر-روس می باشد.
و از ابراهیم پیغمبر علیه السّلام اثری معروف است که: مردی را دید اندر هوا نشسته، گفت: «ای بندهٔ خدای، این به چه یافتی؟» گفت: «به چیزی اندک.» گفت: «آن چه بود؟» گفت: «روی از دنیا بگردانیدم و به فرمان خدای آوردم. مرا گفتند: اکنون چه خواهی؟ گفتم: آن که مرا اندر هوا مسکنی باشد تا دلم از خلق گسسته شود.»
دیوید سلزنیک تهیه‌کننده نامی هالیوود قراردادی ۷ ساله در آوریل ۱۹۳۹ با هیچکاک تنظیم می‌کند و بدین ترتیب هیچکاک به هالیوود می‌رود. او و همسرش در لس آنجلس سکنی گزیدند و در این ایام کمتر در مهمانی‌ها شرکت یا با مطبوعات مصاحبه می‌کردند. هیچکاک در سال‌های آغازین ورودش به هالیوود تحت تأثیر بودجه‌های هنگفت آن در مقایسه با محدودیت‌هایش در انگلستان قرار گرفت. در همان سال مجله آمریکایی لایف هیچکاک را «بزرگ‌ترین استاد ملودرام پرده سینما در تاریخ» نامید و او را به‌شدت ستود.
اردوگاه نور شمس در کنار خط ریل آهنی که بین شمال و جنوب این دشت کشیده شده‌است، تأسیس شد؛ که پناهندگان در آن سکنی گزیده‌اند.
قاسم خان افشار بعد از سال ۱۲۰۵ هجری قمری با اعضای خانواده و اقوام به ساوجبلاغ منتقل گردید و نهایتاً در روستای قاسم‌آباد آقای فعلی که به نام ایشان نام‌گذاری گردیده‌است سکنی گزید. وی در سال ۱۲۴۲ درگذشت و در همان روستا به خاک سپرده شد. اعضای خانواده او نسل به نسل در آن روستا ساکن بوده و هستند.
پیغمبران نگر که چه محنت کشیده‌اند هر یک به مسکنی دگر اندر غریب‌وار
خصم در ده رفت و حارس نیز نیست بهر خلوت سخت نیکو مسکنیست