بکلی
معنی کلمه بکلی در لغت نامه دهخدا

بکلی

معنی کلمه بکلی در لغت نامه دهخدا

بکلی. [ ب ِ ک ُل ْ لی ] ( ق مرکب ) تمام. تمام و کمال. کلاً. تماماً. بالمره :
ما بمردیم و بکلّی کاستیم
بانگ حق آمد همه برخاستیم.مولوی.و رجوع به کل شود.

معنی کلمه بکلی در فرهنگ معین

(بِ کُ لّ ) [ فا - ع . ] (ق مر. ) کلاً، تماماً.

معنی کلمه بکلی در فرهنگ فارسی

کلا تماما تمام .

معنی کلمه بکلی در دانشنامه عمومی

بکلی ( به انگلیسی: Beckley ) یک روستا در بریتانیا است که در Beckley and Stowood واقع شده است. بکلی ۶۰۸ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه بکلی در ویکی واژه

کلاً، تماماً.

جملاتی از کاربرد کلمه بکلی

دست آن درویش بگرفت و ببست نامراد آنجا بکلی در شکست
در سده ۱۹ میلادی در این شهر چهار کلیسا وجود داشت: ۲ ارمنی، ۱ یونانی و ۱ یک لاتین. کلیسای ببکلی در ۱۸۷۰–۱۹۱۵ ساخته شده‌است به عنوان یک کلیسای ارمنی مورد استفاده قرار گرفت، ولی هم‌اکنون به دست مسیحیان کاتولیک قرار گرفته‌است؛ و اکنون یک کلیسای فارسی‌زبان نیز وجود دارد.
بر سلامان قوت همت گذاشت تا ز ابسالش بکلی باز داشت
و معالجت این آفت آن است که چون طاوس هر وقت کسه نفس بپر و بال سلطنت و مملکت خود درنگرد و خوش آمد آن در وی پدیدآید خواهد که در عالم تکبر و تجبر پرواز کند بپای سیاه عجز و فنا در نگرد که اول اصل او از چه بود «الم نخلقکم من ماء مهین» باز بیند که اول قطره‌ای آب خوار بود و در آخر مشتی خاک خوار خواهد بود و درین حالت اسیر یک لقمه و یک قطره و عاجز آنک آن لقمه و آن قطره چون بگذرد که اگر درو بند شود راضی باشد که ملک هر دو جهان بدهد تا از آن خلاص یابد. و مع هذا لحظه فلحظه منتظر آنک سیلاب اجل در رسد و رسم و طلل خانه عمر که گردش افلاک بدست شب و روز یک یک خشت او بر کنده است بکلی خراب کند. درین چنین حالتی چه مغرور باید شد و ازین چنین دولتی چه حساب بر شاید گرفت؟
جان جی. بکلی (۱۸۰۷–۱۸۰۲) • پاتریک ماگرودر (۱۸۱۵–۱۸۰۷) • جرج واترستون (۱۸۲۹–۱۸۱۵) • جان سیلوا میهان (۱۸۶۱–۱۸۲۹) • جان گلد استفانسون (۱۸۶۴–۱۸۶۱) • آینسوردت رند اسپوفورد (۱۸۹۷–۱۸۶۴) • جان راسل یانگ (۱۸۹۹–۱۸۹۷) • هربرت پوتنام (۱۹۳۹–۱۸۹۹) • آرچیبالد مک‌لیش (۱۹۴۴–۱۹۳۹) • لوتر اچ.اوانس (۱۹۵۳–۱۹۴۵) • لورنس کوئنسی ممفورد (۱۹۷۴–۱۹۵۴) • دانیل بورستین (۱۹۸۷–۱۹۷۵) • جیمز بیلینگتون (۲۰۱۵-۱۹۸۷) • دیوید مائو (۲۰۱۶-۲۰۱۵) • کارلا هایدن (۲۰۱۶- تاکنون)
چون خیال تو بکلی گم شود قطرهٔ تو آن زمان قلزم شود
از مناهی شود بکل یک سوی با اوامر نهد بکلی روی
آلفرد بکلی در ۲۶ مه ۱۸۰۲ در واشینگتن دی سی چشم به جهان گشود. او تنها فرزند جان جی. بکلی و ماریا (یا مری) پرینس بود. جان بکلی علاوه بر اینکه نخستین کتابدار کنگرهٔ ایالات متحده بود، همچنین شهردار ریچموند، ویرجینیا و کارمند مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا بود. جان بکلی در سال ۱۸۰۷ چشم از جهان فروبست و خانواده او در ابتدا به پیتسبرگ، پنسیلوانیا و سپس در سال ۱۸۱۴ به فرانکفورت، کنتاکی نقل مکان کردند.
کشف تپه گوبکلی در جنوب ترکیه امروزی، به عنوان دیرینه‌ترین مکان پرستش و رسوم دینی.
اندر دل حبیب تمامی سکونتی در خاطره حسود بکلی تزلزلی
بسی جانها در این یغما ببردند بکلی جان ما از ما ببردند
و شرط مرقعه، پوشیدن کفن بود که امید از لذت حیات منقطع کنند و دل از راحت زندگانی پاک گردانند و عمر خود بجمله بر حدیث حق جل جلاله وقف کنند و بکلیت از هوای خود تبرا کنند. آنگاه آن پیر وی را به پوشیدن خلعت عزیز کند، و وی به حق آن قیام کند و به گزاردن حق آن جهدی تمام کندو کام خود بر خود حرام کند.
۲) از تشکیل مجلس ختم و هفت و غیره بکلی صرف نظر کنید و پولی که مطابق معمول به مصرف این کارها می‌رسد به هیئت امنای امامزاده محمد هلال بدهید که برای کتابخانهٔ آنجا صرف شود. رابط من با کتابخانه در این تاریخ آقای علی رجبی آرانی دفتردار اسناد رسمی شماره ۱۶ کاشان میدان کمال الملک می‌باشد که تلفن آن ۰۲۵۲۱–۲۳۹۱ است والسلام علیکم ورحمه‌الله وبرکاته
انقلاب، اگر چه تحولی اساسی در ایران ایجاد کرد، اما در شعر یغما انعکاس در خود توجهی نیافت. یغما بکلی از سیاست دور بود و آن را شایسته توجه نمی‌دانست. او در واقع به سیاست به چشم یک فریب اجتماعی می‌نگریست و سیاستمداران را قابل اعتماد نمی‌دانست. یکی دو سروده زیبا درباره انقلاب و آزادی، دو مثنوی درباره جنگ، یک مرثیه بلند غم‌انگیز در توصیف بهشت زهرا و چند بیت پراکنده در لابلای غزلهایش، همه حاصل تأثیرات انقلاب و دنیای پس از آن در شعر یغماست.
زود این کل را بکلی برزدای تا شود پیدا دلیل و رهنمای
همچنین در آن زمان پول کاغذی ملی وجود نداشت و مسکوکات هم دچار کمبود بود. بیشتر پول رایج، به صورت چک‌های بانکی بود که بر مبنای فاصله بانک صادرکننده یا اعتبار بانک قابل تنزیل بود. در این زمان وقتی بانک‌ها از بازخرید اوراق تضمینی خود در قبال ذخایر بانک ناتوان می‌شدند قیمت اوراقشان به زیر قیمت اسمی می‌رسید، حتی گاهی اوراق بکلی ارزش خود را از دست می‌دادند. اوراق بانک‌های ضعیف با قیمتهای پایینتری تنزیل می‌شدند.
کشور که در سالهای آخر عمر بکلی نابینا شده و تنها به بوی یغما زنده بود، بعد از اینکه خبر مرگ یغما را به او دادند، دیگر تاب نیاورد. آنقدر در غم حیدرش تنها گریست و غصه خورد که سالی بعد، در اردیبهشت 1368 در سن 88 سالگی زندگی را وداع گفت.
ورا دو دست بدر برنهاده باد و مرا ز راه در، بکلیدان نظار باید کرد