لنف
معنی کلمه لنف در فرهنگ معین
معنی کلمه لنف در فرهنگ عمید
۲. شیره ای آبکی که در نباتات جریان دارد.
معنی کلمه لنف در فرهنگ فارسی
بلغم . خلطی مایل به زردی یا بیرنگ که از سیر و حرکت گلبولهای سفید به دست می آید . یا شیره آب مانندی که در نباتات جریان دارد .
معنی کلمه لنف در دانشنامه عمومی
لنف همچنین به معنی دستگاه لنفاوی که بخشی از دستگاه ایمنی به حساب می آید است. دستگاه لنفاوی شبکه ای از رگ های لنفی است که این مایع شفاف ( لنف ) را منتقل می کنند. این دستگاه شامل بافت لنفاوی و رگ های لنفاوی است که مایع لنف در آنها در مسیری یک طرفه به سوی قلب جریان پیدا می کند.
لنف از کلمه لاتین lympha به معنی آب گرفته شده است.
عملکرد لنف به این صورت است که مایع لنف از مویرگ خارج می شود و به داخل سیاهرگ یا به کوچک ترین رگ لنفی می ریزد. این مویرگ ها به یکدیگر متصل می شوند و مجراهای بزرگی را شکل می دهند که سرانجام به مجرای سینه ای می ریزد که در کنار آئورت نزولی قرار گرفته است و به یکی از شاخه های اصلی بزرگ سیاهرگ زبرین متصل می شود. دریچه ها به جریان لنف اجازه حرکت در یک جهت را می دهند. غده های لنفاوی در تمام بدن و در مکان هایی که مویرگ های لنفی به هم متصل می گردند، یافت می شوند.
بافت لنفاوی در بسیاری از اندام های بدن، وجود دارد، به خصوص در گره های لنفاوی و نیز در فولیکول های لنفاوی که در دستگاه گوارش وجود دارند، مانند لوزه ها، هم قرار دارد. دستگاه لنفاوی همچنین شامل همه ساختارهایی است که وظیفه گردش و تولید لنفوسیت ( سلول های لنفاوی ) را به عهده دارند که شامل طحال، تیموس، مغز استخوان و بافت های لنفاوی مرتبط با دستگاه گوارش می شوند.
خون به طور مستقیم در سلول ها و بافت های پارانشیمی ( اصلی ) بدن قرار نمی گیرد، بلکه اجزای خون ابتدا از مویرگ ها خارج می شوند و به مایع میان بافتی بدل می شوند. این مایع بینابینی با سلول های اصلی اندام ها در تماس است. لنف مایعی است که هنگام وارد شدن مایع بینابینی به رگ های لنفاوی اولیه در دستگاه لنفاوی تولید می شود. مایع لنف در مسیر شبکه رگ های لنفاوی حرکت می کند.
معنی کلمه لنف در دانشنامه آزاد فارسی
مایعی در سیستم لنفاوی مهره داران. مویرگ های لنفی لنف را از بافت ها جمع و در رگ های بزرگ تر لنفی تخلیه می کنند. رگ های لنفی به گره های لنفاوی منتهی می شوند که اجسام کوچک گردی اند و بیشتر در گردن، زیر بغل، کشالۀ ران، ناحیه سینه، و شکم یافت می شوند. در این گره ها، لنفوسیت هایی وجود دارند که مغز استخوان آن ها را ایجاد کرده است و مواد و باکتری های مضر را تصفیه می کنند. رگ هایی لنف را از گره های لنفاوی به مجرای سینه ای و رگ لنفی راست هدایت می کنند و آن را به سیاهرگ بزرگی در گردن می ریزند. مهره دارانی نظیر دوزیستان دارای قلبی لنفاویاند که لنف را به رگ های لنفاوی می فرستد. لنف حمل برخی مواد غذایی و گلبول های سفید خون به بافت ها، و نیز دفع مواد زائد از آن ها را به عهده دارد. لنف از طریق مویرگ ها به فضای میان بافتی ترشح می شود و ترکیبی مشابه پلاسمای خون دارد. نیز← دستگاه لنفاوی
معنی کلمه لنف در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لنف
لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لنخرجن الصدقة و لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ ای لنعملن ما یعمل اهل الصلاح من صلة الرحمن و النفقة فی الخیر، فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ای اعطاهم المال و نالوا مناهم بخلوا به منعوا حق اللَّه و لم یفوا بالعهد، وَ تَوَلَّوْا عن طاعة اللَّه وَ هُمْ مُعْرِضُونَ مصرون علی الاعراض.
درمان لنف ادم معمولاً محافظه کارانه است، با این حال استفاده از جراحی در برخی موارد پیشنهاد میشود.
در این بیماری گروهی از لنفوسیتهای تی که جزئی از سیستم ایمنی بدن میباشند بهطور نابجا عمل میکند و به فولیکولهای موی سر (ریشهٔ موها) حمله میکند و موادی را ترشح میکند که نهایتاً منجر به تخریب فولیکولهای مو و ریزش موها میگردد.
الدار خالیة، و الرّوح صافیة، و النفس صادیة، و الوصل مامول.
(هومورس:مایعات بدن شامل خون لنف و مایع میان بافتی)