معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 123
- چرانیدن
- چربی ذخیره
- چراغ هشدار
- نشت اطلاعات
- نوژان
- چارچوب خوانش باز
- چاقچور
- پیچ گوشتی
- پنیر سفید
- پودمانی
- والدگری
- پست اصلی
- پرچم مصلحتی
- پزشکی مکمل و جایگزین
- پادشاهی مطلقه
- پرواززدگی
- پرولتاریایی
- مسبغ
- پرسوناژ
- کاتابولیسم
- پرتاب پنالتی
- پرتو تصویر
- پدمه
- پخل
- پایشگری
- پاینت
- پتانسیل خوردگی
- پتانسیل کاهش
- پایستگی انرژی
- کاپشن
- کبالت
- پامچال
- پالایش فیزیکی
- پارو کردن
- پادنوترینو
- پادکوارک
- پاراالمپیک
- کرکره
- ویبراتور
- پا به ماه
- واچینی
- واگن مسافری
- ورز دادن
- زیمان
- علی
- سو
- سیاه بازی
- لس
- زودانزالی
- نان بستنی
- ست
- سن
- ناوردایی
- لان
- نرخ تصادف
- نرخ جرم
- نرخ رسمی
- نسبت سنی
- نسبت وابستگی
- نظام بانکداری
- نفوذ اضافی
- شرایین
- هادرون
- نماکاری
- نی لبک
- نوروز کوچک
- هرزه نگاری
- دماسنج گازی
- هشومند
- ص
- همرفتی
- هنر تصویری
- هنر جنبشی
- ش
- هنرکار
- هواخوری
- خارکش
- خارکن
- هواپیمای دوباله
- هودر
- شرک
- ششماهه
- شاباش
- صادر کردن
- تشخص
- تصاریف
- تصنیف
- تصور
- تعجب
- مزید
- عهده
- ممسوخ
- مصعب
- دراهم
- تجویز
- چغوک
- لحن
- منطقه مرزی
- کرخه
- ملیون
- مکث
- تنزیل
- کونین
- ناتورالیسم
- تجلی صفات
- تحرک
- پرهیزانه
- نتیجه دادن
- گریز زدن
- رسانش گرمایی
- ناضج
- یوسف
- یساول
- یونس
- یک بخته
- وضع کردن
- پروراندن
- کسالت آور
- نرده
- گراف دوبخشی
- کورتون
- ولی نعمت
- شیلات
- مهادات
- مبرات
- کمانگیر
- پاکمان
- کُشتی
- کلبتین
- کنار گذاشتن
- نامیرا
- ممدود
- خلر
- خلس
- هلال ماه
- کرچک
- فدک
- منبع اطلاعاتی
- کیر کاشی
- چرمه
- کالفته
- کوپن
- پای خست
- منتفع
- هراسیده
- پاپیروس
- چشم زاغ
- مشعوف
- خوشبخت
- خوش
- خوارن
- خواجه امیری
- پمپ
- میدان تیر
- کینهخواه
- چدن
- داروساز
- داشتن
- کومش
- حجاج
- ترکش
- سرطان
- سرگشته
- طنفسه
- نمط
- جامه
- همسایه
- ملکه
- تاج
- ماشین
- نوشتن
- تایپ
- خودکارسازی
- ناباروری
- سیگاری
- هزارتو
- زین کوهه
- سیرم
- خودکار
- تلگراف
- جرات
- رخشنده
- کتابشناسی
- بیکران
- نخیل
- بنام
- قورباغه
- حوت
- مطموس
- دجال
- مغاک
- تعمیق
- زیارت
- بیت المعمور
- پیچک
- ناشتا
- خربزه
- تازه کردن
- تجدید
- بیزانس