معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 159
- تابان
- معاویه
- مضجع
- سرپوشیده
- کرباس
- پیچیدگی
- حبابی
- جلیلی
- کجاوه
- علیا
- نگاهداشته
- خداحافظی
- تقبیل
- ستایش
- بوسیدن
- خلوت
- غوغا
- تشنیع
- حنان
- حجج
- پری زاده
- سروش
- مستمر
- مصادره
- تکلیف
- بعوض
- ذنب
- تفرقه
- مطالعه
- معنوی
- چگونگی
- کار بستن
- تعالیم
- خطابی
- حجت
- بیاضی
- چشنده
- نامحسوس
- سلجوقیان
- تدبیر
- هجا
- تهجی
- جامع
- بلعجب
- کلاهی
- پالانی
- خربنده
- ترجمه
- مشروطه
- تبعید کردن
- تبعید
- تظاهر
- دانش
- خامش
- کلنگی
- خام طمع
- بوییدن
- بوئیدن
- تصاعد
- دیوار
- دهار
- بمن
- بقعه
- بهلول
- نامفهوم
- حقانیت
- حدیثی
- کلاس
- هفته
- تهیه
- همگنان
- مشحون
- تودد
- ذمه
- تعهد
- بیرون آمدن
- نحافت
- موقر
- درازی
- بنون
- دوران
- بیهقی
- بطول
- تارو
- تار و پود
- بهاری
- هیولی
- کلکسیون
- میناکاری
- جواهرات
- جواهر
- جداگانه
- بنات
- رشوه
- عبادت
- عبادات
- ترکیبات
- نسبت دادن
- معین کردن
- تشخیص
- تبعیدی
- کونه
- تکون
- بلوغ
- خونین
- بکاری
- در شدن
- بکار
- مقدمه
- سوراخ
- معجم
- تعیین
- هنروری
- دلاوری
- بهمه
- بغداد
- بناگوش
- کهبد
- نجات دادن
- خرسندی
- پریم
- صولت
- جمیع
- محاسبه
- مواقیت
- نحس
- تنجیم
- مشتری
- کین خواستن
- پلاژ
- دریا کنار
- خرچنگ
- تسدیس
- نویسه
- حائل
- پنجاهه
- جان جانی
- کیمیاگری
- ترسیم
- مسیحا
- جان بخشی
- روح القدس
- تثلیث
- رهنمون
- تسلیم شدن
- عزم
- تایید
- مصالحه
- چسبنده
- مشافهه
- گذاره
- خرد
- معین
- بنیادی
- دیواره
- زنگاری
- نعلین
- تکمه
- تخمک
- تخمه
- بنیاد
- تربیع
- جوجه
- خلفی
- رانده
- منشار
- زکریا
- سدس
- تالیف
- چرمین
- پناهنده
- جریر
- کرمانشاه
- منفجره
- جنگلی
- بلوط
- شقایق
- زهری
- مولودی
- منتشره
- مهجوری
- حنبل
- منهل
- دفن
- تریاقی
- تریاق
- بندق
- نفله
- سیمرغ
- مشبکی
- صفویان
- دانسته
- بیضه
- جای باش
- کنسرو
- ملتقی
- حلبی
- حاضری
- تخصیص
- فرهمند