تبعیدی
معنی کلمه تبعیدی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تبعیدی در دانشنامه عمومی
بن لوگان کارمند سابق سی آی اِی که به دلیل اعتقادات شخصی، شغل خود را رها کرده و به دنبال این تصمیم خودسرانه، مورد غضب سازمان قرار گرفته است، بعد از جدایی از همسرش به بلژیک مهاجرت کرده و ضمن کار در یک شرکت فراملی فروش سامانه ها و خدمات امنیتی، به عنوان پدری مجرد، مشغول زندگی با دختر نوجوان خود است. وقتی یکی از همکاران لوگان به وی اطلاع می دهد که شرکت آنها ظاهراً صاحب امتیاز یکی از محصولاتی که می فروشد نیست و احتمالاُ قوانین دیگری را نیز نقض می کند، لوگان موضوع را به رئیس خود گزارش می دهد. اما مدتی بعد وقتی به محل کار خود می رود، در کمال تعجب کل ساختمان را خالی می یابد و بعد از پیگیری ماجرا متوجه می شود هیچ اثری از شرکت در اسناد رسمی وجود ندارد؛ بنابراین سعی می کند با استناد به مدارک حساب بانکی خود، وجود شرکت را اثبات کند، اما موفق نمی شود. به دنبال این شکست، لوگان توسط یکی از همکاران جوان خود، دراین شرکت گم شده، فریب داده شده و در حالی که مشغول رانندگی است، همراه با دختر خود، مورد تهدید مسلحانه این همکار جوان قرار می گیرد. اما موفق می شود با ترتیب یک تصادف عمدی، با این آدم ربا درگیر شود و در این درگیری، آدم ربا را در مقابل چشمان وحشتزده دختر خود به قتل رساند. این صحنه توسط پلیس بلژیک دیده شده و از این پس لوگان و دخترش مورد تعقیب قرار می گیرند. لوگان کشف می کند که بیشتر همکارانش در این شرکت قتل عام شده اند. به زودی لوگان کشف می کند که این شرکت پوششی، از مهارت های وی برای دسترسی به اسناد صدور اسلحه غیرقانونی به کشورهای آفریقایی، به منظور دریافت امتیاز استخراج معادن کمیاب سوء استفاده می کرده است. در ادامه لوگان به کمک دوستان عرب دخترش در میان مهاجران غیرقانونی مراکشی مخفی می شود. در این میان پلیس بلژیک از یک سو و «سی آی اِی» از سوی دیگر و نیز یک قاتل مزدور این شرکت همگی به دنبال لوگان می گردند. رهبر تیم «سی آی اِی» زنی است که سابقاً با لوگان رابطه ای عاشقانه داشته و در ضمن در لیست حقوق بگیران این شرکت غیرقانونی قرار دارد. نهایتاً پس از تلاشهای مکرر ناموفق برای دستگیری لوگان، این زن موفق به تماس با وی می شود و به دنبال یک معذور اخلاقی تصمیم می گیرد به لوگان کمک کند. در این میان دختر لوگان توسط قاتل حرفه ای گروگان گرفته شده است و زن در یک تلاش برای نجات دختر لوگان جان می بازد. لوگان که مدارک مهمی علیه این شرکت و بعضی از کارمندان عالی رتبه «سی آی اِی» در اختیار دارد با دشمنانش توافق می کند که در مقابل تحویل این مدارک، دختر وی را رها کنند. طی ملاقاتی این معامله انجام می گیرد. اما لوگان موفق می شود با انفجار بمبی که در کیف حاوی مدارک جاسازی کرده بود، دشمنان خود را نابود کند و دقایقی پیش از پرواز دخترش در فرودگاه، به او ملحق شود.
جملاتی از کاربرد کلمه تبعیدی
ابوالفضل برقعی قمی از خویشاوندان مرجع تقلید تبعیدی (تبعید در دههٔ ۳۰ تا ۶۰) یعنی علیاکبر برقعی قمی است که سید ابوالفضل او را اعلم میدانست و مرجعیت او را ترویج میکرد.
کتاب تاریخ اسرائیل نوشته جان برایت توضیح میدهد که شکل جدیدی از زندگی اجتماعی در دوره پس از تبعید ظهور کرد. یک جامعه مذهبی که به سنت و قانون پایبند بود. این جامعه مذهبی جایگزین جامعه «ملی-فرهنگی» پیش از فتح بابل شد. اسرائیل به تدریج خصلت ملی خود را از دست داده و به یک جامعه مذهبی تبدیل شده بود. کتاب عزرا-نحیما زندگی تبعیدیان سابق را پس از بازگشت در شرایط سلطه خارجیان به تصویر میکشد. رهبران یهودی بازگشت آگاه بودند که هر گونه تلاش برای حفظ و احیای نهاد سیاسی سلطنتی خشم این اربابان را برمیانگیزد بنابراین آنها تمرکز خود را بر نهادهای عمومی و فعالیتهای جمعی که امپراتوری به آنها واگذار کرده بود و به عنوان نهادهای مذهبی طبقهبندی میشدند، گذاشتند.
عمه فرناندز، جوانیتا کاسترو، به دلیل تهمت و افترا که فرناندز در کتاب خود (دختر کاسترو:خاطرات یک تبعیدی از کوبا) به خانواده کاسترو زده بود، از او شکایت کرد. در سال ۲۰۰۵، یک دادگاه اسپانیایی، فرناندز و پلازا و ناشر کتاب یعنی راندوم هاوس را به پرداخت ۴۵٬۰۰۰ دلار به جوانیتا کاسترو محکوم کرد.
آلکسیوس پنجم را آخرین امپراتور بیزانس پیش از سرنگونی و نقسیم آن سرزمین بهدست صلیبیون میدانند. او که رهبری گروههای ضد لاتین را در قسطنطنیه برعهده داشت، بدهیهای آلکسیوس چهارم به صلیبیون را انکار نمود و از آنان خواست تا آنجا را ترک نمایند. اما صلیبیون در مقابل اقدام به محاصرهٔ شهر کردند و آلکسیوس پنجم سه روز پس از این محاصره در ۱۲ آوریل ۱۲۰۴ از قسطنطنیه گریخت و به آلکسیوس سوم تبعیدی پیوست. اما آلکسیوس سوم چشمان او را کور نمود.
شش هزار ورزشکار از ۲۲ کشور مختلف در این بازیها ثبت نام میکنند. سنگینترین کاروانهای ورزشی مال دو کشور اسپانیا و فرانسه هستند. آمریکا، هلند، بلژیک، چکسلواکی، دانمارک، نروژ، سوئد، الجزایر و فلسطین نیز هیاتهایی برای این بازیها اعزام میکنند در حالیکه تیمهای ورزشی آلمان و ایتالیا توسط تبعیدیان این دو کشور تشکیل میشود. تیمهای ورزشی از مناطق کاتالونیا، گالیس و باسک اسپانیا به علاوه منطقه آلزاس فرانسه و تبعیدیان یهودی نیز در این بازیها ثبتنام کردند. اغلب ورزشکاران شرکتکننده عضو انجمنهای ورزشی کارگری هستند و تعداد اندکی از آنها عضو فدراسیونهای رسمی میباشند.
این دوره با سقوط بابل به دست شاهنشاهی هخامنشی در حدود سال ۵۳۸ پیش از میلاد به پایان رسید. پس از آن، کوروش بزرگ فرمانی معروف صادر کرد که در آن به یهودیان تبعیدی اجازهٔ بازگشت به وطن خویش سرزمین یهودا داده شدهاست. فرمان کوروش آغاز واقعهای به نام بازگشت به صهیون بود؛ در این دوره هویت یهودی در استان هخامنشی یهود مدیناتا شکل گرفت، تورات تدوین شد و معبد اورشلیم بازسازی گردید که به دورهٔ یهودیت معبد دوم معروف است.
آیرو یک آتشافزار بسیار قدرتمند است —یعنی قدرت ایجاد و مهار آتش را به صورت دورجنبی دارد— و یک فرمانده بازنشستهی ملت آتش است. او برادر بزرگ پادشاه آتش اوزای، فرمانروای ملت آتش و رهبر مبارزات آن برای تسخیر سه ملت دیگر است. در طول روایت سریال، او برادرزاده تبعیدی خود زوکو را در تلاش برای دستگیری قهرمان سریال، آنگ همراهی میکند تا شرافت و حق ولیعهدی شاهزاده جوان را بازگرداند. آیرو به عنوان یک مربی عمل میکند که به دنبال کمک به برادرزاده خود است تا فردی بهتر از پدرش شود.
پیش از نابودی اورشلیم، شایعاتی در بابل پیچید که نبوکدنصر قصد دارد دوباره به کنعان لشکر بکشد و کار را یکسره کند. تبعیدیان عمیقاً نگران شدند که مبادا برای خویشاوندانشان و معبد اورشلیم اتفاق ناگوارتری روی دهد. این خودش نشان میدهد که تبعیدیان چه رابطهٔ احساسی و دینی عمیقی با معبد داشتهاند. میتوان حدس زد بعداً که خبر نابودی اورشلیم و معبد به ایشان رسیده، امید بازگشتشان بر باد رفت. حزقیال خبر را اینطور از کلام یهوه اعلام میکند: «ای پسر انسان! اینک من آرزوی چشمانت را به ضرب خویش از تو خواهم گرفت. ماتم و گریه منما و اشک از چشمت جاری نشود. آه بکش و خاموش شو و برای مرده ماتم مگیر.» (۲۴:۱۵–۲۴)
وی دربارهٔ اسارت و تبعید به سیبری گفت: «نزدیک سپتامبر ۱۹۴۰، نیمههای شب، با ماشین سربازی، اهالی روسیه آمدند و گفتند آمدهایم شما را بگیریم. ملک ما تقریباً خراب شده بود. گفتند چون پدر تو افسر ارتش بود، شما را به مسکو میبریم.» هلن و خانواده اش توسط ارتش سرخ دستگیر و به تبعیدگاه در سیبری برده شدند. پس از گذشت نزدیک به دو سال تبعیدیان را آزاد میگذارند که به جاهای دیگر بروند.
در ۲۷ مه ۱۹۱۵م، تنها چند هفته پس از آغاز کوچ اجباری ارمنیان، مجلس عثمانی قانون مربوط به تبعیدیان را به قصد تصاحب داراییهای آنان تصویب کرد و کوشید تا به غارت داراییهای برجای مانده از ارمنیان، پس از تبعید، وجههٔ قانونی دهد.