تبعید کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تبعید. نفی بلد کردن. اخراج بلدکردن. کسی را جلای مکان یا وطن فرمودن. || ( اصطلاح حقوقی ) نوعی مجازات ، چنانکه کسی را بنا بدستور محاکم دادگستری و یا سایر مراجع صلاحیت دار از شهر یا ناحیه ای اخراج کردن و یا شخص محکوم را مجبور ساختن که در محل خاصی در مدت محدودی سکونت اختیار کند.
معنی کلمه تبعید کردن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) کسی را از شهر و دیاری وی راندن نفی بلد کردن .
معنی کلمه تبعید کردن در ویکی واژه
esiliare espatriare
جملاتی از کاربرد کلمه تبعید کردن
پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و به ترکیه و سپس عراق تبعید کردند. او در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و به ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجستهای برای سید روحالله خمینی بود.
بهار در سال ۱۲۹۶ روزنامهای با عنوان بهار منتشر کرد که به خاطر مخالفتهایش با قرارداد ۱۹۱۹ توسط احمد قوامالسلطنه حاکم وقت خراسان توقیف شد. سپس او را به عثمانی تبعید کردند. او در تبعید هم به فعالیتهای خود ادامه داد.
مرکز فرماندهی و تدارکاتی عملیات نیروهای ارتش بریتانیا در میانرودان (علیه امپراتوری عثمانی) بوشهر بود؛ بنابراین کنترل این منطقه اهمیت زیادی برای بریتانیا داشت. بریتانیا گلوگاههای ورودی به بوشهر را با نصب سنگر، پست نگهبانی، توپخانه و سیم خاردار مسدود کرد. روز بعد از اعلام اشغال، بریتانیاییها ۱۴ نفر از کسانی که به صورت مسالمتآمیز به اشغال اعتراض کردهبودند را دستگیر کرده و به هندوستان تبعید کردند.
شمیل پس از دستگیری به سن پترزبورگ فرستاده شد تا با تزار الکساندر دوم ملاقات کند. پس از آن، او را به کالوگا، شهر کوچکی نزدیک مسکو تبعید کردند. پس از چندین سال اقامت در کالوگا، و ناسازگاری آب و هوا در دسامبر ۱۸۶۸ اجازه نقل مکان به کیف را دریافت کرد و به او عمارتی در خیابان الکساندروسکایا داده شد. مقامات امپراتوری به سرپرست کیف دستور دادند که شمیل را تحت «نظارت شدید اما نه بیش از حد سنگین» نگه دارد و مبلغ قابل توجهی را برای نیازهای او اختصاص داند. از نامههای او به نظر میرسد از بازداشت مجلل خود راضی بودهاست.
ابواسحاق ابراهیم اَطَّفَیِّش (۱۸۸۸م-۱۹۶۵م) ادیب الجزایری و عالِم اباضی بود. فقه، نحو و تفسیر خواند. در جامع زیتونه نیز در دانش آموخت. در جنبشهای ملّی شرکت داشت، فرانسویان او را تبعید کردند. به قاهره رفت (۱۹۲۳) و مجلهٔ المنهاج را نشر داد، چندین کتاب نیز دربارهٔ عالمان اباضی نگاشت. مرجع فتوای اباضی شد.
آوتیک ایساهاکیان، در روستای ایساهاکیان (قازاراپات سابق)، نزدیک گیومری در ارمنستان به دنیا آمد. در سال ۱۸۹۳م عازم اروپا شد و در دانشگاههای مختلف در رشته فلسفه و ادبیات به تحصیلات عالی پرداخت. در سال ۱۸۹۶م به جرم شرکت در جنبش آزادیخواهانه ملی مردم ارمنستان، توسط حاکمان روسیه تزاری او را محکوم به زندان و او را به اودسا تبعید کردند. از آن پس، زندگی او دور از وطن، در کشورها و شهرهای اروپایی، سپری شد. در سال ۱۹۰۸م پس از بازگشت از اروپا بار دیگر به اتفاق هوانس تومانیان دستگیر و به زندان مه تخ شهر تفلیس افکنده شد. آوتیک ایساهاکیان در روز ۱۷ اکتبر سال ۱۹۵۷ در شهر ایروان بدرود حیات گفت.
ملا قربانعلی به انقلاب مشروطه اعتقادی نداشت و با مشروطیت مبارزه میکرد. پس از فتح تهران و پیروزی مشروطه، دولت قوایی را به سرکردگی یپرمخان و سردار بهادر بختیاری جهت سرکوب و دستگیری ملا قربانعلی به زنجان فرستاد. مشروطهخواهان قصد داشتند ملا را پس از دستگیری به تهران آورده و مانند شیخ فضلالله نوری محاکمه نماید، ولی با وساطت محمدکاظم خراسانی او را به کاظمین تبعید کردند.
در سال ۴۸۴ قبل از میلاد و به روایتی در سال ۴۸۲ قبل از میلاد، به تحریک تمیستوکل که رقیب آریستید بود، او را به نقطهای دوردست تبعید کردند.
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر در ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ به بیبیسی دربارهٔ علت تبعید کسری نوری گفت: «او را تهدید کردند که نباید این بیانیه و اعتصاب و اعتراض گسترده زندانیان سیاسی را راهاندازی کند، پس از آن درحالیکه فقط دو ماه بود از زندان عادل آباد شیراز آورده بودندش دوباره ایشان رو تبعید کردند و این نشان میدهد تبعید با فشار نهادهای امنیتی و عدم استقلال قوه قضائیه جمهوری اسلامی انجام میشود.»
دولت وی در انقلاب اکتبر بهوسیلهٔ بلشویکها سرنگون شد. بلشویکها او را به فرانسه تبعید کردند. کرنسکی در زمان اقامت خود در پاریس، کتابهای گوناگونی دربارهٔ انقلاب روسیه منتشر ساخت.