معنی کلمه تهجی در لغت نامه دهخدا
درین معامله یکی بیت ازرقی بشنو
نه بر طریق تهجی به وجه استدلال.انوری.|| ( اِ ) حروف تهجی ؛ حروف الف ، با، تا، ثا را گویند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ): حروف التهجی ، حروف الفباء. ( ناظم الاطباء ). ترتیب حروف تهجی یکی : ا ب ت ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ل م ن و هَ ی. و ترتیب دیگر ترتیب ابجدی است : ابجد، هوز، حطی ، کلمن ، سعفص ، قرشت ، ثخذ، ضنطغ. و دیگرترتیب : ابت ث ، جح ، خذ، ذرز، سشص... و دیگر ترتیب مغاربه و اهل اندلس است بدینگونه : ا ب ت ث ج ح خ د ذ رز ط ظ ک ل م ن ص ض ع غ ف ق س ش هَ و ی لا ( یعنی لام الف ) و دیگر ترتیب لغت عین خلیل فرهودی نیشابوری است در کتاب العین و از دورترین حروف حلق که عین است آغازد و به ظاهر به میم ختم می شود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).