رهنمون. [ رَ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) نماینده ٔراه. ( ناظم الاطباء ). نماینده راه که به تازیش هادی خوانند. ( شرفنامه منیری ). رهبر. راهبر. مرشد. راهنمون. راهنما. رهنمایی. ( یادداشت مؤلف ) : چه گفتند در داستان دراز نباشد کس از رهنمون بی نیاز.ابوشکور.همی رفت و پیش اندرون رهنمون جهاندیده ای نام او شیرخون.فردوسی.خجسته ذوفنونی رهنمونی که در هر فن بود چون مرد یک فن.منوچهری.چنین گفت گشتاسب با رهنمون که روزی به پیشه نگردد فزون.اسدی.ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی که رهنمون چو بد آید رهت نمونه شود.خاقانی.گر دیده بُده ست رهنمون دل من در گردن دیده باد خون دل من.؟ ( از سندبادنامه ص 325 ).|| ناخدا و ملاح. || بدرقه. || حاجب. || نقیب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به راهنمون شود.
معنی کلمه رهنمون در فرهنگ معین
(رَ نُ ) (ص فا. ) هادی .
معنی کلمه رهنمون در فرهنگ عمید
راهنما، رهبر، آن که راهی را به کسی نشان داده و او را راهنمایی کند.
معنی کلمه رهنمون در فرهنگ فارسی
رهبر، راهنمایی، راهی رانشان کسی دادن ( صفت ) دلیل هادی نماینده راه . نماینده راه که با تازیش هادی خوانند
جملاتی از کاربرد کلمه رهنمون
آنافی (به یونانی: Ανάφη) یکی از جزیرههای کشور یونان است که در تقسیمات کشوری یونان بخشی از استان اژه جنوبی و شهرستان تیرا است. این جزیر در سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی ۲۷۱ نفر داشت.نام این جزیره مشتق شده واژه (ἀνέφηνεν) به معانی او پدیدار خواهد شد است. علت نامگذاری این جزیره این است که در افسانههای یونان باستان، زئوس، خود را در میان طوفانی سهمگین بر آرگوناتها پدیدار کرد و آنها را از آن طوفان نجات داد و به این جزیره رهنمون کرد به دین دلیل این جزیره به نام آنافی نامگذاری شدهاست.
تپه نوردی شما را در یک درخت جستجو به سمت اولین نود بعدی که نسبت به نود فعلی بهتر باشد رهنمون میسازد. در میان نودهای در دسترس مستقیم یک نود، نودی بهتر خواهد بود که نسبت به نود فعلی مقدار مکاشفهای کمتری داشته باشد.
به الهام یاری ده رهنمون لغتهای هر قومی آری برون
چرا نه به فرمانش اندر نه چون خرد کرد باید بدین رهنمون
توجه داشته باشید که حتی با توجه به فهرست موجز اصطلاحات راهبردی بالا میتوان به این موضوع پی برد که راهبرد مغولان طوری طراحی شده بود که به سمت یک هدف (روانشناسی جمعیت مقابل) رهنمون باشد. این هدف از طریق آفند امکانپذیر میشد. آفندی که بر پایهٔ تمرکز نیروها، مانور، غافلگیری و سادگی استوار بود.
عشق چو رهنمون کند روح در او سکون کند سر ز فلک برون کند گوید خوش ولایتی
ویلیام گولند در سال ۱۹۰۱ با توجه به اینکه در کاوشهایش ابزار فلزی پیدا نکرده بود استونهنج را سازهای مربوط به دوران نوسنگی دانست. در سال ۱۹۲۳ هم زمینشناسی به نام هربرت توماس ثابت کرد که سنگهای کبود از معادن تپهٔ پرسلی در ولز به دشت سالزبری آورده شدهاند. این امر به همراه یافتههای ویلیام هاولی در کاوشهایش بین سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۶ (از جمله کشف حلقه گودالهای اوبری، ایگرگ، و زد) او را به این درک مهم رهنمون ساخت که استونهنج در یک تاریخ ساخته نشده و در چندین مرحله با فاصلهٔ صدها سال برپا شده. هاولی تصمیم گرفت ساخت استونهنج را به سه مرحله تقسیمبندی کند که تا به امروز نیز باقی مانده.
کامو در این فصل میگوید تنها یک مسئله مهم فلسفی موجود است و آن خودکشی است. اینکه آیا زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمیارزد. فهمیدن این که این جهان پوچ است کار سختی نیست اما آیا این پوچی ما را به خودکشی رهنمون میسازد؟
خداوند محمد را بهترین بندگان خود قرار داد و خانواده و اهل بیتش را وصی و وارث خود نمود، اما قریش این حق را — که به اهل بیت منحصراً تعلق داشت — از آن خود دانست. اما اهل بیت بهخاطر وحدت امت با این امر موافقت نمود. آنانی که حق خلافت را غَصب نمودند، با این حال حق را به پا داشتند و درود خدا بر آنان و اهل بیت محمد باد. قرآن و سنت محمد را به یاد شما امت میآورم. دین خدا نابود شده و بدعتها در دین گسترش یافته است. اگر از من اطاعت کنید شما را به راه حق رهنمون خواهم شد.
مصفّا کرد بیرون و درونت نظر کن لا نموده رهنمونت
تحمل را به خود کن رهنمونی نه چندانی که بار آرد زبونی
سپس سرل اینگونه قضیه را بیان میکند که بدون "فهم" نمیتوان عمل ماشین را "فکر کردن" توصیف کرد پس کامپیوتر نمیتواند فکر کند و در نتیجه نمیتوان برای آن ذهن قائل بود. همه صحبتهای بالا در نهایت سرل را به این نتیجه رهنمون کرد که فرضیه "هوش مصنوعی قوی" غلط است.
در زمان زان ورطه آوردش برون شد به سوی مقصد او را رهنمون
شد دیده به عشق رهنمون دل من تا کرد پر از غصه درون دل من
ز گرگان بیامد به شهر نسا - یکی رهنمون پیش او از پسا
کمر بستم علی آسا کنونم که در اسرار هستی رهنمونم
برین داستان زد یکی رهنمون که مهری فزون نیست از مهر خون
آن تشنه آواره که خوانند سرابش این قافله را رهنمون است در این راه
بعد از بازنشستگی از فوتبال مدت زیادی دستیار دانیل پاسارلا در ریورپلاته و تیم ملی فوتبال آرژانتین (۹۸–۹۵) و همچنین تیم ملی فوتبال اروگوئه و تیمهای پارما و مونتری مکزیک و کورینتیانس برزیل بود. سابهیا اولین بار در سال ۲۰۰۹ به عنوان سرمربی تیم استودیانتس شروع به کار کرد و در فصل ۱۱–۲۰۱۰ قهرمانی لیگ آرژانتین و کوپا لیبرتادورس را به ارمغان آورد. وی در ماه فوریه ۲۰۱۱ از سمتش استعفا داد و پس از آن به عنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین انتخاب گردید. وی توانست آرژانتین را پس از ۲۴ سال به دیدار نهایی جامجهانی فوتبال رهنمون سازد، گرچه در فینال در مقابل آلمان شکست خورد.
نجارزادهای با صلیبش، هوشمندانه بر هاویه که همه را فرو میبلعد، پلی زد، و بدان بشریت را بهسوی حیات رهنمون شد. بشریت که بهواسطهٔ درختی (درخت باغ عدن) به هاویه سقوط کرد، توسط درختی (صلیب) نیز حیات یافت. پس این درخت نه فقط تلخی بلکه شیرینی نیز بهبار آورد، تا ما بیاموزیم که هیچیک از مخلوقات خدا نمیتوانند در برابر او مقاومت کنند. جلال بر تو باد که صلیبت را پلی ساختی بر وادی مرگ تا ارواح انسانی بتوانند از آن بگذرند و از قلمرو موت به قلمرو حیات گام بگذارند!