حنبل

معنی کلمه حنبل در لغت نامه دهخدا

حنبل. [ حَم ْ ب َ ] ( ع اِ ) مردکوتاه بالا. || کلان شکم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کوتاه بالای شکم بزرگ. ( اقرب الموارد ). || فربه پرگوشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پوستین یا پوستین کهنه. || موزه کهنه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). الخف الخلق. ( اقرب الموارد ). || دریا. ( منتهی الارب ). بحر. ( اقرب الموارد ).
حنبل. [ حُم ْ ب ُ ] ( ع اِ ) شکوفه مغیلان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || لوبیاء. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). قسمی از لوبیاء. ( ناظم الاطباء ). || بار درخت غاف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
حنبل. [ حَم ْ ب َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن حنبل ، مکنی به ابوعبداﷲ. امام محدثان است. ( منتهی الارب ). احمدبن محمدبن حنبل بن اسدبن ادریس بن عبداﷲبن حیان بن انس بن قاسطبن مازن بن شیبان بن ذهل بن ثعلبةبن عکایةبن بکربن وائل الشیبانی المروزی. امام السنة. تولد وی به سال 164 هَ. ق. و وفات او بسال 224 هَ. ق. اتفاق افتاد.( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به احمد حنبل شود.

معنی کلمه حنبل در فرهنگ معین

(حَ بَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) مرد کوتاه قد بزرگ شکم .

معنی کلمه حنبل در فرهنگ عمید

پوستین کهنه.

معنی کلمه حنبل در فرهنگ فارسی

( صفت ) مرد کوتاه قامت بزرگ شکم مرد فربه .
احمد بن محمد بن حنبل مکنی بابوعبدالله امام محدثان است

معنی کلمه حنبل در ویکی واژه

مرد کوتاه قد بزرگ شکم.

جملاتی از کاربرد کلمه حنبل

همچنین عبدالله بن احمد بن حنبل از الأوزاعی نقل می‌کند: «عن الأوزاعی قال ما ولد فی الإسلام مولد أشر من أبی حنیفة: در اسلام هیچ مولودی شرورتر از ابوحنیفه متولد نشده‌است!»(کتاب السنة، ش۲۴۸)
بر پایه آمارهای منتشره دولتی حدود ۸۵ درصد از شهروندان سعودی سنی و از مذهب احمد بن حنبل پیروی می‌کنند و ۱۵ درصد بقیه نیز شیعیان هستند که بیشترین آنان در منطقه شرقی عربستان سکونت دارند. اگرچه در ظاهر به فتواهای احمدبن حنبل عمل می‌شود، اما آیینی که محمدبن عبدالوهاب آن را پایه‌گذاری کرده است بیشتر در جامعه حاکمیت دارد.
هنگامی که ابونواس در کودکی پدرش را از دست داد، پس از ازدواج مادرش به بصره رفت. او شیفتهٔ شعر ابن حُباب بود و سرانجام او را یافت و شاگردی او را پذیرفت. ابن حباب بسیار او را دوست می‌داشت و در هر نشستی، سخن خود را با غزلی از ابونواس آغاز می‌کرد. پس از چند سال، ابونواس در مکتب‌خانه‌های محمد بن ادریس شافعی، احمد بن حنبل، محمد بن جعفر غندریه و خلف احمد حاضر شد. هم‌چنین بر اساس یک روایت او به مدت یک سال در میان عرب‌های بادیه‌نشین زندگی کرد تا شناختش از زبان عربی خالص، کامل شود.[نیازمند منبع]
سخن کوی، دین را و اهل سنت را. گفت: هیهات! احمد حنبل در مقام پیغامبران ایستاده کی چون او توان کرد؟ ما را طاقت آن نیست. ویرا سخنانست در معاملات و زهد و توکل.
در میان مکاتب چهارگانهٔ اهل‌سنت یعنی حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی، سه مذهب حنفی و شافعی و به شکلی محدودتر حنبلی دارای پیروانی در گوشه و کنار ایران هستند. حنفی‌ها در استان سیستان و بلوچستان، گلستان و خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی، هرمزگان و در مقیاس کمتری در کرمان، مازندران و اردبیل مستقر هستند. شافعی مذهبان سنی نیز عموما در استان‌های کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، گیلان، اردبیل، فارس، بوشهر، هرمزگان و در مقیاس کمتری در آذربایجان شرقی مستقر هستند. در استان زنجان نیز عده‌ای اهل سنت مستقرند که احتمالاً شافعی مذهب‌اند. گروه کمی از ایرانیان سنی‌مذهب هم حنبلی مذهب‌اند که در جنوب کشور مستقر هستند.
بر این اساس حکم شرعی روزهٔ زن مُسْتَحاضه آن است که روزه‌اش صحیح است، خواه روزه او نافله باشد یا روزه واجب (فریضه)، و فقهای حنفی، شافعی و حنبلی همه بر این قول هستند.
اهل‌سنت ایران، از نظر جمعیت دومین گروه مذهبی پس‌از تشیع و بزرگ‌ترین اقلیتِ مذهبی در ایران می‌باشد. سنی‌هایِ ایران از مکاتب فقهی چهارگانهٔ حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تشکیل می‌شوند. طبق آمار غیررسمی، اهل‌سنت حدود ۸ تا ۱۰ درصد از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند. وقایع‌نگار جهانیِ سازمان سیا نیز آمار اهل‌سنت را بین ۵ تا ۱۰ درصد از جمعیت کل ایران برآورد کرده است. مولوی عبدالحمید امام جمعهٔ زاهدان نیز جمعیت اهل‌سنتِ ایران را ۲۰ درصد از کل جمعیت کشور بیان می‌کند. بدین وصف، جمعیت اهل‌سنت در ایرانِ نود میلیونی، بین ده تا بیست میلیون نفر است.
احمد بن حنبل مسند را تألیف کرد، که مجموعه‌ای بود بالغ بر ۳۰٬۰۰۰ حدیث. این احادیث نه به ترتیب موضوع، بلکه برحسب اسامی صحابه‌ای که حدیث نقل کرده‌اند تنظیم شده‌است. این بزرگ‌ترین مجموعه در نوع خودش است. ابوحنیفه، مالک بن انس، شافعی و احمد بن حنبل را، که مؤسسان مذاهب اربعه اهل سنت بودند، ائمه اربعه می‌نامند.
او ثروت فراوانی به ارث برد و همهٔ آن را در راه گردآوری حدیث صرف کرد. از استادان او سفیان بن عیینه و ابن المبارک را می‌توان نام برد. گفته شده راویانی مانند احمد بن حنبل، محمد بخاری، و ابن سعد از شاگردان او بوده‌اند.
و سئل احمد بن حنبل عن هذه الآیة فقال: الآیات هی الشّباب و الکهولة و الشّیبة و تقلّب الاحوال لعلک تعتبر بحال او تتّعظ فی وقت.
نقل است که احمد حنبل و شافعی رضی الله عنهما، نشسته بودند. حبیب از گوشه ای درآمد. احمد گفت: من او را سوالی خواهم کرد.
اسلام از قرن ۴ قمری به این کشور وارد شد و در قرن ۶ به وسیله تجار هندی و ایرانی به شکل بسیار وسیع منتشر شده‌است. بیشتر مسلمانان این کشور سنی یا مذهب شافعی دارند و بقیه شیعه، حنفی، حنبلی، مالکی، زیدی و علوی هستند. این کشور دارای ۸۰۰ هزار مسجد است.
این از جهل وی بود، بلکه چون داند که راه خواهد زدن شمشیر از دست وی بیرون باید کرد. چگونه روا بود که به وی دهد؟ و همه سلف به خدای تعالی پناهیده اند از عالم فاجر و هر شاگردی که از وی اثر معصیت دیده اند مهجور بکرده اند تا احمد بن حنبل شاگردی قدیم را مهجوری کرد به سبب آن که بیرون سرای در کاهگل گرفت و گفت یک ناخن از شاهراه مسلمانان فراگرفتی نشاید علم آموختن. پس معصیت به نیت نگردد، بلکه خیر از آن بود که فرمان بر آن بود.
آنگه که سر به بالش گورم نهند باز از من چه بالشی که بماند چه حنبلی
و منهم: شیخ سنت و قاهر اهل بدعت، ابوعبداللّه احمدبن حنبل، رضی اللّه عنه
شافعی در فقه حدیث، ابوعبیده در غریب، علی بن مدینی در علل حدیث، یحیی بن معین در رجال، احمد بن حنبل در سنت، بخاری در نقد حدیث، جنید در تصوف، محمد بن نصر مروزی در اختلاف
امام احمد حنبل گفت: از فضیل شنیدم -رحمهما الله- که: «هرکه ریاست جُست، خوار شد»
پدر ابن قیم مدیر مدرسه جوزیه بود که در آن دوره به عنوان دادگاه قانون برای قاضی حنبلی دمشق نیز خدمت می‌کرد. ابن قیم با تولید مجموعه‌ای غنی از آثار اعتقادی و ادبی به دانشمندی پرکار تبدیل شد. در نتیجه، تعداد زیادی از دانشمندان مهم مسلمان دوره مملوکیان در میان شاگردان ابن قیم بودند یا دست‌کم بسیار تحت تأثیر او بودند، از جمله، ابن کثیر مورخ شافعی (متوفی ۷۷۴/۱۳۷۳)، و محدث حنبلی ابن رجب (متوفی ۷۹۵/۱۳۹۷) و همه چیز دان شافعی ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲/۱۴۴۹).
فایده پنجم آن که صبر کردن بر اخلاق زنان و کفایت کردن مهمات ایشان و نگاهداشتن ایشان بر راه شرع، جز به مجاهدتی تمام نتوان کرد و آن مجاهدت از فاضل ترین عبادات است و در خبر است که نفقه کردن بر عیال از صدقه فاضلتر. و بزرگان گفته اند که کسب حلال برای فرزند و عیال کار ابدال است. و ابن المبارک در غزو بود با طبقه ای از بزرگان، کسی پرسید که هیچ عمل هست فاضلتر از این که ما بدان مشغولیم؟ گفتند که هیچ چیز فاضلتر از این نمی دانیم. ابن المبارک گفت، «من می دانم. کسی که وی را عیال و فرزندان باشد و ایشان را در صلاح بدارد و به شب از خواب بیدار شود، ایشان را برهنه بیند، جامه بر ایشان بپوشد، آن عمل وی از این فاضلتر». و بشر حافی گفت که احمد حنبل را سه فضیلت است که مرا نیست. یکی آن که وی حلال طلب کند برای خویش و برای عیال و من برای خود طلب کنم و بس. و در خبر است که از جمله گناهان گناهی است که جز رنج عیال کشیدن کفارت آن نباشد. و کی را از بزرگان زن فرمان یافت. هرچند نکاح بر وی عرضه کردند قبول نکرد و گفت، «در تنهایی دل حاضرتر و همت را جمع تر می یابم.» شبی به خواب دید که درهای آسمان گشاده بودی و گروهی مردان از پس یکدیگر فرو می آمدند و در هوا می رفتند. چون به وی رسیدند، یکی گفت این آن مرد میشوم است. دوم گفت آری. سوم گفت این آن مرد میشوم است. چهارم گفت آری. و ترسید از هیبت ایشان که بپرسیدی تا بازپسین ایشان پسری بود. وی را گفت، «این میشوم که را همی گویند؟» گفت، «تو را که پیش از این عبادات تو در جمله اعمال مجاهدان به آسمان می آوردند، اکنون یک هفته است تا از جمله مجاهدان بیرون کرده اند. ندانیم تا چه کرده ای؟» چون از خواب بیدار شد، در حال نکاحی کرد تا از جمله مجاهدان باشد. این است جمله فواید نکاح که بدین سبب رغبت باید کردن در وی.
حنبلی چون دید چشمت چشم او شد همچو سیم اشعری چون دید رایت روی او شد همچو زر