کلاهی. [ ک ُ ] ( ص نسبی ) مقابل عمامه ای. مقابل معمم. آنکه کلاه پوشد. آنکه عمامه به سر ندارد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : عمامه ای بودی کلاهی گشتی.عارف قزوینی. کلاهی. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میناب شهرستان بندرعباس است که 2500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
معنی کلمه کلاهی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به کلاه آنکه کلاه بسر گذارد مقابل عمامه یی .
معنی کلمه کلاهی در دانشنامه عمومی
کلاهی، روستایی در دهستان تیاب بخش تیاب شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است. این روستا در کنار تنگه هرمز و دریای عمان و در امتداد کوه های مکران قرار گرفته است. مردمان اولیه آن از استان سیستان و بلوچستان و شهرستان جاسک مهاجرت کرده و از آنجا به دشت جلگه میناب آمده و در آنجا سکونت نموداند با توجه به اینکه در این دشت آب و درختان نخل وجود داشته همچنین به دریا نیز نزدیک بوده در این منطقه اقامت نموده. بندر کلاهی با جمعیت ۵٬۶۸۶ تن طبق آخرین آمار سرشماری سال ۹۵ دومین روستای هرمزگان پس از روستای برنطین رودان استان هرمزگان و جمعیت آن از ۲۲ شهر استان بیشتر است. • منبع:فهرست شهرهای استان هرمزگان بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵٬۶۸۶ نفر ( ۱٬۳۹۰ خانوار ) بوده است.
جملاتی از کاربرد کلمه کلاهی
دو سر هرگز نگنجد در کلاهی دو شه را جا نباشد تختگاهی
زین چمن گر لاله ذوق از تاج شاهی میبرد غنچه سر در جیب خویش از بیکلاهی میبرد
تو را جویم که سرو با قبایی تو را خواهم که ماه با کلاهی
دوستانت را کلاهی بر سر از عز و شرف دشمنانت را به فرق از ذل و خواری معجری
کله کج کرده تا کی بگذری و بنگری بر ما خدا را تا به کی این کجکلاهی میتوان کردن
الهی آتشی در خانهٔ مرغ چمن افتد! که شاخ گل ز سر بگذارد این صاحبکلاهی را
لباس ارتش مدرن امپراتوری عثمانی منعکس کننده یونیفرم کشورهایی است که در آن زمان مشاور اصلی ارتش عثمانی بودند. بابعالی در نظر گرفته بود که برای همه پرسنل ارتش از کلاه به سبک غربی استفاده کند، اما نهایتاً کلاهی که به "فز" معروف است، به دلیل گرایش به آیین اسلامی مورد پسند قرار گرفت. جنگ کریمه اولین تلاش عثمانی بود که با ارتش مدرن در آن شرکت کرد و خود را به عنوان یک نیروی مناسب معرفی نمود.
گل بیتکلفانه به سر میتوان زدن انگار کن که طرف کلاهی شکستهای
دریچه میترال بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار گرفتهاست و شامل دو لت (لنگه) است. وجه نامگذاری این دریچه به خاطر شباهت آن به میتر، یعنی کلاهی است که اسقفهای کاتولیک در مراسم خود میپوشند. بهطور طبیعی لتهای این دریچه طی انقباض بطن چپ (سیستول) به وسیله تارهای نگهدارنده محکم بسته نگه داشته میشوند.
بر سر مجنون کلاهی گر نباشد گو مباش عزتی دیگر بود همچون نگیندانش ز سنگ
سر فرازان را کلاهی مملکت را سر فراز پادشاهان را پناهی خسروان را پادشاه