نجات دادن

معنی کلمه نجات دادن در لغت نامه دهخدا

نجات دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) رها کردن. آزاد نمودن. خلاص نمودن. ( ناظم الاطباء ). انجاء. رهانیدن :
خاک درگاهت دهد از علت خذلان نجات
کاتفاق است این که از یاقوت کم گردد وبا.خاقانی.

معنی کلمه نجات دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) نجات بخشیدن .

معنی کلمه نجات دادن در ویکی واژه

salvare

جملاتی از کاربرد کلمه نجات دادن

استاد تاریکی ساتسو نو هادو از سری بازی‌های استریت فایتر شرکت کپ‌کام که به عنوان مهمان در این نسخه است. او به خاطر نجات دادن جانش توسط کازومی میشیما خود را مدیون او می‌داند و می‌خواهد به قول خودش که به کازومی داده عمل کند و کازویا و هییاچی را بکشد.
درمورد یک تیم نخبه از نیروهای دریایی ویژه است که باید در یک مأموریت مخفیانه زندانی‌ای را جابه‌جا کنند، اما گروهی از خرابکاران برای نجات دادن آن زندانی به این تیم حمله می‌کنند و…
از زئوس باردار شد و چون حاملگی‌اش مشخص شد از شرم به سیکوئون گریخت و پدرش از شدت ناراحتی خود را کشت. آنتیوپه در آن‌جا با اپوئیوس ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام‌های آمفیون و زتوس شد. عمویش لوکوس به انتقام خون برادر، او را به عنوان کنیز به همسرش دیرکه بخشید. دیرکه قصد کشتن وی را داشت اما پسرانش او را نجات دادند و دیرکه و لوکوس را کشتند. دیونوسوس به انتقام دیرکه او را دیوانه کرد. اما فوکوس او را معالجه کرد و با وی ازدواج کرد.