مواقیت

معنی کلمه مواقیت در لغت نامه دهخدا

مواقیت. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ میقات. ( اقرب الموارد ) ( یادداشت مؤلف ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به میقات شود.
- علم مواقیت ؛ علمی است که بوسیله آن اوقات و احوال روز و شب و کیفیت دسترسی به این اوقات شناخته می شودو فایده آن شناختن اوقات عبادات و دست یافتن بر جهت آنها و بر طالعها و مطالع اجزای بروج و کواکب ثابت است که منازل قمر از جمله آن است ، و نیز شناختن مقادیر سایه ها و ارتفاعات و فاصله شهرها از یکدیگر و ارتفاع آنها است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
|| جاها که از آن احرام گیرند، چون جحفه اهل شام را و ذات عرق ، اهل عراق را و یلملم ، اهل یمن را و قرن اهل نجد را و ذوالحلیفه اهل مدینه را. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به حج و میقات ش-ود.

معنی کلمه مواقیت در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ میقات .

معنی کلمه مواقیت در فرهنگ عمید

= میقات

معنی کلمه مواقیت در فرهنگ فارسی

جمع میقات .

معنی کلمه مواقیت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَوَاقِیتُ: وعده گاهها یشان (جمع میقات و میقات به معنی وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق میشود )
ریشه کلمه:
وقت (۱۳ بار)

معنی کلمه مواقیت در ویکی واژه

جِ میقات.

جملاتی از کاربرد کلمه مواقیت

وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی قال: هی الصّلوات الخمس و المحافظة علیها حین ینادی بها و الاهتمام بمواقیتها.
امطر عن الدرر الزهر الیواقیتا واجعل لحج تلاقننا مواقیتا
جمله در تشخیص ایام و مواقیت اندرند مات و سرگردان و حیران همچو مور اندر لگن
و اما قوله: کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ فانه شؤن یعیدها لا شؤن یبدئها و مجاز الایة: سوق المقادیر الی المواقیت.
فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ ای عن مواقیتها غافلون. قال مصعب بن سعد بن ابی وقّاص: لابیه رحمهما اللَّه ا هم الّذین ترکوها؟ قال: لا بل هم الّذین اضاعوا مواقیتها و لو ترکوها کانوا کفّارا بترکها. و کذلک‌
اختصاص حوادث اکوان به مواقیت عالم و ازمان