پیچیدگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و چگونگی پیچیده. التواء. عطف. گشتگی. گردش. تاب. خمیدگی. قبیل ؛ بسوی نرانگشت بودن پیچیدگی سر کفش. ( منتهی الارب ). لواءالحیة؛ پیچیدگی مار. لفف ؛ پیچیدگی رگ در بازوی کارکننده چنانکه از کار معطل سازد. معص ؛ پیچیدگی پی پای گویا پی کوتاه میگردد یا کج شود. پس بدست درست کنند آن را. کشف ؛ پیچیدگی دمغزه اسب. دَث ؛ پیچیدگی در بدن. ( منتهی الارب ). چنگلوکی پا؛ پیچیدگی پا. پیچیدگی قوزک : التواء مفاصل ؛ پیچیدگی آن. - پیچیدگی آواز ؛ طنین. انعکاس صدا . - پیچیدگی چشم ؛ کاژی . - پیچیدگی در سخن یا کلام یا مطلب یا موضوع با عبارت ؛ ابهام. غموض. اغلاق . تعقید. روشن نبودن آن. - پیچیدگی زبان ؛ گرفتگی زبان گاه تکلم. لکنت زبان. چنانکه حرف صاف نتواند زد. ( از آنندراج ) : تا هست حرف زلف تو سر داستان ما پیچیدگی برون نرود از زبان ما.دانش.لخلخانیة؛ پیچیدگی و درهم آمیختگی گفتار. ( منتهی الارب ). - پیچیدگی عضله ؛ خوب رستگی آن. ضخمی ماهیچه. - پیچیدگی عضو ؛ ناراستی آن. تاب داشتن آن. - پیچیدگی کردن با کسی ؛پیچیدن با وی. بدرفتاری کردن با او. سخت گرفتن با او.
معنی کلمه پیچیدگی در فرهنگ عمید
حالت و چگونگی پیچیده، پیچیده بودن.
معنی کلمه پیچیدگی در فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت پیچیدهالتوا ئخمیدگی تاب : لوائ الحیه پیچیدگی مار. یا پیچیدگی آواز. طنین آن انعکاس آن . یا پیچیدگی پا . پیچیدگی قوزک . یا پیچیدگی چشم.کاری.یا پیچیدگی زبان . گرفتگی زبان بهنگام تکلم لکنت زبان : تا هست حرف زلف تو سر داستان ما پیچیدگی برون نرود از زبان ما. ( دانش ) یا پیچیدگی در سخن ( کلام مطلب ) . ایهام غموض تعقید روشن نبودن آن . یا پیچیدگی عضله.خوب رستن آنضخمی ماهیچه. یا پیچیدگی عضو. ناراستی آن تاب داشتن آن رگ برگ شدن .یا پیچیدگی قوزک . پیچیدگی پا التوائ قوزک .
معنی کلمه پیچیدگی در فرهنگستان زبان و ادب
{complexity} [آینده پژوهی و آینده نگری] وضعیتی ناشی از برهم کنش اجزای پرشماری که به دلیل غیرخطی بودن بازخوردهای چرخه ای ذاتی، سبب دشواری هایی در تحلیل های خطی یا تقلیل گرا می شود
جملاتی از کاربرد کلمه پیچیدگی
همچنین ریاضیدانان هنوز نتوانستهاند (شاید هم هرگز نتوانند) یک علم کامل ریاضیاتی را درک و توسعه دهند که تحلیل ظرفیت خلاقانه انسان را با تمام پیچیدگیهایش ممکن سازد. برای انجام این کار، ریاضی دانان نمیتوانند بر اصول مفروص گرفته شدهٔ ثبات ویا عدم تغییر برآمده از دنیای فیزیک تکیه کنند که زیربنای توسعهٔ تمام زبانهای ریاضیاتی شناخته شدهاست.
سراپای گهر موج است اگر آغوش بگشاید گره تاریست کز پیچیدگی کردند کوتاهش
شطرنج – ۱۰^۵۰ موقعیت – ۱۰^۵۸ پیچیدگی
پیچیدگی زلف سخن، حسن کلام است دایم دلم از همدمی لال گشاید!
آهم از پیچیدگی، چون رشته، تن را تاب داد اضطرابم اشک را خاصیت سیماب داد
فرانسیس اسکات فیتز جرالد یکی از بهترین داستان نویسان قرن بیستم به حساب میآید. متن داستانهایش همواره، عاری از هرگونه پیچیدگی ادبی است. او در عصر جاز در ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۹۶ در سنت پل مینه سوتا متولد شد. در زمان تولد او آمریکا به شهری با تکنولوژی پیشرفته تبدیل شده بود که روز به روز به تعداد شرکتهای بزرگ آن افزوده میشد.
گر ز ارباب کمالی سرمپیچ از پیچ و تاب کز تمامی، سرنوشت نامه ها پیچیدگی است
نتوان یافت ز پیچیدگی افکار مرا راه فکر من اگر موی میانش باشد
فشار دیگر عبارت بود از آغاز ساخت تسلیحات، علیالخصوص نسل جدیدی از کشتیهای جنگی، که این جنگافزارها از لحاظ اندازه و پیچیدگی از آنچه پیش از این وجود داشت، فراتر بود. جنگ روسیه- ژاپن و انقلاب آتی از لحاظ مالی موجب اعمال فشار بر هر دو کشور روسیه و ژاپن گردید، و رقابت تسلیحاتی بین ناوگان آنها موجب تخلیه شدید ذخایر دولتی طلا در بریتانیای کبیر و آلمان شد.
گشتیم بر حواشی خط دقتی نداشت پیچیدگی نتیجة زلفست و کاکل است
در سال ۱۹۵۲ آندره کولوموگوروف ادعا کرد که الگوریتم ضرب کلاسیک از نظر پیچیدگی زمانی
اقتصاد پیچیدگی ارتباط پیچیدهای با فعالیتهای حال حاضر در اقتصاد و علوم دیگر دارد. تفکر مبتنی بر پیچیدگی برای درک مسائل اقتصادی از زمان آغاز به کار آن به عنوان رشتههای آکادمیک معرفی شدهاست.
از غیرت چشم تر من بحر گرانسنگ پیچیدگی از حلقه گرداب گرفته است
می توان یافت ز پیچیدگی بال و پرم که به گیرایی مژگان تو شهبازی نیست
در آمریکا افراد تراجنسی معمولاً درگیر پیچیدگیهای مشابه میشوند و به خاطر اینکه تعریف و اجرائی شدن ازدواج بین ایالتها متفاوت است این پیچیدگیها در هر ایالت فرق میکند.
یک رویکرد مرتبط با جایزه هاتر که در اواخر دهه ۱۹۹۰ بسیار زودتر ظاهر شد، گنجاندن مشکلات فشرده سازی در یک آزمون تورینگ گسترده است. [91] یا با آزمایش هایی که به طور کامل از پیچیدگی کولموگروف مشتق شده اند. [92] سایر آزمایش های مرتبط در این خط توسط هرناندز-اورالو و دووی ارائه شده است. [93]