چرمین. [ چ َ ] ( ص نسبی )منسوب به چرم. ( ناظم الاطباء ). چرمی. از چرم. چرمینه. جنس چرمی. چیزی از چرم. آنچه از چرم سازند چون کیف چرمین ، کفش چرمین ، جامه چرمین و غیره : چون جامه چرمین شمرم صحبت نادان زیرا که گران باشد و تن گرم ندارد.ابن یمین.رجوع به چرم و چرمی و چرمینه شود.
معنی کلمه چرمین در فرهنگ معین
(چَ ) (ص نسب . ) هر چیز که از چرم ساخته شده باشد.
معنی کلمه چرمین در فرهنگ فارسی
چرمینه، منسوب به چرم، چرمی، که ازچرم ساخته اند ( صفت ) منسوب به چرم هر چیز که از چرم ساخته شده باشد.
معنی کلمه چرمین در دانشنامه عمومی
چرمین (استان اشوی داشکسیه). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در گمینا دویکوزه واقع شده است. چرمین (استان پودکارپاتسکیه). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چرمین ( استان پودکارپاتسکیه ) واقع شده است. چرمین ۱٬۵۵۷ نفر جمعیت دارد. چرمین (شهرستان پلشف). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چرمین ( استان لهستان بزرگ تر ) واقع شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه چرمین
یارب این سفره چرمین مرا پر نان کن معده سوخته ام را تو پر از بریان کن