دانسته

معنی کلمه دانسته در لغت نامه دهخدا

دانسته. [ ن ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از دانستن. معروف. معلوم. ( لغت تاریخ بیهقی ). علم : لایحیطون بشی ٔمن علمه. ( قرآن 255/2 )؛ ای معلومه. ( منتهی الارب ).
دانسته به بود ز ندانسته. ناصرخسرو. || فهمیده. معقول :
مرد دانسته بجان علم و خرد رابخرد
گرچه این خر رمه از علم و خرد بیخبرست.ناصرخسرو.تعقل ؛ دانسته شدن. ( دانشنامه علائی ص 120 ).
|| عالماً. عامداً. قصداً. عمداً.متعمداً :
راه عشق ارچه کمینگاه کماندارانست
هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد.حافظ.- دانسته فهمیده ( دانسته و فهمیده ) ؛ عامد عن قصد. متعمداً. بر قصد.

معنی کلمه دانسته در فرهنگ معین

(نِ تِ یا تَ ) (ص مف . ) ۱ - آن چه که مورد آگاهی و اطلاع است . ۲ - معلوم . ۳ - مشهور. ۴ - توانسته .

معنی کلمه دانسته در فرهنگ عمید

۱. چیزی که از آن آگاهی و اطلاع وجود دارد.
۲. (قید ) آگاهانه.
۳. (صفت ) [قدیمی] باتجربه، کاردان.

معنی کلمه دانسته در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنچه مورد آگاهی و اطلاع است . ۲ - معلوم . ۳ - مشهور . ۴ - توانسته .

معنی کلمه دانسته در ویکی واژه

آن چه که مورد آگاهی و اطلاع
معلوم.
مشهور.
توانسته.

جملاتی از کاربرد کلمه دانسته

کسی کو تو را می‌نکوهش کند بگویش: هنوزم ندانسته‌ای
چو نام او همی گویی به نام خود قلم در کش ورش دانسته‌ای، زنهار! خامش باش و دم درکش
اسدالله رشیدیان را یکی از عوامل کودتای ۲۸ مرداد و صاحب بانک اصناف دانسته‌اند. گفته شده که اسدالله رشیدیان در خرداد ۱۳۳۲‌ به منظور دخالت دادن اشرف پهلوی در کودتا راهی فرانسه شد و با او ملاقات کرد.
حکمشان باطل‌تر است از علمشان کاختران را کامران دانسته‌اند
ندانسته این را بداندیش نیز از آن کرده در کشتنم تیغ تیز
رشک آیدم به روشنی دیده های خلق دانسته ام که از اثر گرد راه کیست
رای تو نسخت ملکوت است و هر چه هست دانسته ای مگر که یکی لفظ و آن به است
کشور امارات محدودیتهایی برای کاربران اینترنتی ایجاد کرده است و کاربرانی را که علیه حکومت و نهادهای دولتی فعالیت می‌کنند مجرم به شمار می‌آورد. منابع حقوق بشری از اعمال محدودیتهای شدید علیه فعالان و کاربران اینترنتی و بازداشت تعدادی از آنها از سوی دستگاههای امنیتی امارات خبر دادند و قوانین جدید را در راستای نقض آزادی بیان دانسته‌اند.
ندانسته‌ام قدر کالای خویش پشیمانم از عزم بی‌جای خویش
عارفان که جام حق نوشیده‌اند رازها دانسته و پوشیده‌اند
مگر سپهر بدانسته است این معنی که هیچ گونه مرا عافیت نمی سازد
گر تو دانسته‌ای، بیاموزش ورنه، بگذار و بد مکن روزش