سرپوشیده

سرپوشیده

معنی کلمه سرپوشیده در لغت نامه دهخدا

سرپوشیده. [ س َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آنچه یا آنکه سر او پوشیده شده باشد. || سربسته. مبهم. مجمل. بدون شرح و تفصیل :
مشورت دارند سرپوشیده خوب
در کنایت با غلطافکن مشوب.مولوی ( مثنوی چ خاور ص 24 ). || ( اِ مرکب ) دوشیزه. ( غیاث ) ( آنندراج ). زن. دختر. مستوره. مخدره : و آنچه با وی بود و در سرپوشیدگان حرم بود در خزانه به حاجب سپرد. ( تاریخ بیهقی ). چون این بگفته باشی مردم او را از او دور کنی [ عبدوس ] مگر آن دو سرپوشیده را که بدو رها کنی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 235 ). زنان و سرپوشیدگان را بر اینجا آوریم تا دل فارغ باشند. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ). و ریشهاء سرپوشیدگان آبستن نیز بسبب بازگرفتن حیض ، علاج دشخوار پذیرد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). چه گردبرگرد خرگاه طواف کردن و با سرپوشیدگان در کله مصاف دادن کار لنگان و لوکان و بی فرهنگان است. ( مقامات حمیدی ). مراچنانکه باشد جوانان را، دل به سرپوشیده ای بازمی نگریست پس شبی آن زن پیغامی فرستاد. ( اسرار التوحید ). باهیچ سرپوشیده منشین اگرچه رابعه بود. ( تذکرة الاولیاء عطار ). آن سرپوشیده را خبر کردند کس فرستاد. ( تذکرة الاولیاء عطار ).
در آن محفل که مردان را کلاه از ترک سر باشد
ز سرپوشیدگان است آنکه با دستار میرقصد.صائب.|| حیاط مسقف. حیاط کوچک.

معنی کلمه سرپوشیده در فرهنگ عمید

۱. زنی که چادر بر سر داشته باشد.
۲. (صفت مفعولی ) خانه و راهرو سقف دار، جایی که دارای سقف باشد.

معنی کلمه سرپوشیده در فرهنگ فارسی

دوشیزه یا حیاط مسقف حیاط کوچک
( صفت ) ۱ - آنچه که سرش پوشیده و مستور است مقابل سرباز . ۲ - زنی که چادر بر سر داشته باشد . ۳ - جای مسقف : بازار سرپوشیده .

معنی کلمه سرپوشیده در دانشنامه عمومی

سرپوشیده (ایذه). سرپوشیده یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان مرغا واقع شده است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، سرپوشیده ۴۲ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه سرپوشیده

آتشم تیز مکن ورنه دهانم بگشا چند چون دیک کنم ناله سرپوشیده
تاچه معنیست درین صورت پنهان کرده تا چه درست در این حقه سرپوشیده
سرپوشیده چشم برکند و بر طبقی نهاد و پیش وی فرستاد و گفت: آنچه دیدی می‌بین.
بس غلط گشتم ز دیگ مردریگ زانک سرپوشیده می‌جوشید دیگ
آن سرپوشیده بسی بگریست. مرد در آن اندوه سر به زانو نهاد، بخواب شد. پیغمبر را علیه السلام به خواب دید. گفت: غمگین مباش که این دختر که به زمین آمد سیده است که هفتاد هزار از امت من در شفاعت او خواهند بود.
نقلست که مردی در مجلس جنید برخاست و سئوال کرد جنید را در خاطر آمد که این مرد تن درست است کسب تواند کرد سئوال چرا می‌کند و این مذلت بر خود چرا می‌نهد آن شب در خواب دید که طبقی سرپوشیده پیش اونهادند و او را گفتند بخور چون سرپوش برداشت سائل را دید مرده بر آن طبق نهاده گفت: من گوشت مرده نخورم گفتند پس چرا دی می‌خوردی در مسجد جنید دانست که غیبت کرده است بدل و او را بخاطری بگیرند گفت: از هیبت آن بیدار شدم و طهارت کردم و دو رکعت نماز کردم و به طلب آن درویش بیرون رفتم او را دیدم بر لب دجله و از آن تره‌ریزه‌ها که شسته بودندی از آب می‌گرفت و می‌خورد سر بر کرد مرا دید که پیش وی می‌رفتم گفت: ای جنید توبه بکردی از آن چه در حق ما اندیشیدی گفتم کردم گفت: برو اکنون وهوالذی یقبل التوبه من عبادة و این نوبت خاطر نگهدار.
اهواز حدود ۲۸ بوستان دارد که قرار است بزرگ‌ترین شهربازی سرپوشیده ایران و ۱۵ بوستان جدید نیز در اهواز راه‌اندازی شود
گفت سرپوشیده زن باشد نه مرد این سؤال بد که تو کردی که کرد
این مجموعه اولین پارک های تفریحی سرپوشیده شمال کشور محسوب می شود.
یک سال دیگر هیچ نگفت. بعد از آن کاسه چوبین سرپوشیده بدو داد و گفت: از رود نیل بگذر، در فلان جایگاه پیری است. این کاسه بدو ده و هرچه با تو گوید یاد گیر.
در این دوران روند احداث فضاهای زیارتی، فرهنگی و خدماتی به‌سرعت افزایش یافت، به‌گونه‌ای که زیربنای این اماکن از حدود ۱۲ هکتار به ۹۰ هکتار رسیده‌است. احداث بناهای سرپوشیده و فضاهای باز جدید، همراه با توسعه و ترمیم بناهای گذشته، از رویکردهای اصلی این ساخت و سازها بوده، ضمن این‌که آستان قدس رضوی در این سال‌ها از توسعه فضاهای فرهنگی هم غافل نمانده‌است. با احتساب تلاش‌های اخیر، از آغاز پیدایش حرم تاکنون، ۲۶ بنای سرپوشیده به نام رواق، ۹ فضای باز به نام صحن و ۴ مدخل ورودی به نام بست در اطراف مضجع شریف رضوی ساخته شده‌است.
دیگر آثار اضافه شده در آن وقت شامل جایگاه سلطان، منبر با نمای سنگ مرمر، تخت مخصوص پادشاهی و ایوان سرپوشیده جهت مؤذن را می‌توان نام برد. مراد سوم، دو گلدان مرمر سفید مربوط به یونان و رم از پرگامون آورد که آن‌ها را در دو طرف سالن ورودی مسجد قرار داد.
یک حکایت بشنو از تاریخ‌گوی تا بری زین راز سرپوشیده بوی
دلیرانِ جهان آغشته در خون تو سرپوشیده ننهی پای بیرون