معنی کلمه مشتری در لغت نامه دهخدا
نگین بدخشی بر انگشتری
ز کمتر، به کمتر خرد مشتری.ابوشکور.راست چو کشته شوند و زار و فکنده
آیدشان مشتری و آید دلال.منوچهری.ای عجبی تا بوند ایشان زنده
نایدشان مشتری تمام و بسنده.منوچهری.به مشتریت گمانی برم به همت و طبع
که همچو حورلطیفی و همچو نور قوی.منوچهری.صدرزمه فضل بازبسته
یک مشتریم نه پیش دکان.خاقانی.اول از خود بری توانم شد
پس تو را مشتری توانم شد.خاقانی.از تو به جان و دلی مشتریم وصل را
راضیم ار زین قدر بیع به سر میبرد.خاقانی.او جوهر است گو صدفش در جهان مباش
درّ یتیم را همه کس مشتری بود.سعدی.بدرکرد ناگه یکی مشتری
به خرمائی از دستم انگشتری.سعدی.که بودش نگینی در انگشتری
فرومانده در قیمتش مشتری.سعدی.|| ( اِ ) نام مرغی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || ( اصطلاح کیمیا ) به اصطلاح کیمیاگران و مهوسان مشتری به معنی ارزیز است که به هندی رانگ گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ). در اصطلاح کیمیاگران ، کنایه از رصاص قلعی است. ( مفاتیح ). به لغت اکسیریان ، قلعی است. ( فهرست مخزن الادویه ). به اصطلاح اهل کیمیا، ارزیز. ( ناظم الاطباء ).
مشتری. [ م ُ ت َ ] ( اِخ ) ستاره ای که سعد اکبر است. ( منتهی الارب ). ستاره ای از سیارات فلک ششم که آن رابه فارسی برجیس نامند. ( از اقرب الموارد ). نام ستاره ای که بر فلک ششم است. اهل تنجیم آن را سعد اکبر دانند و آن را قاضی فلک نیز گویند، به فارسی برجیس و به هندی برهسپت و خانه اوقوس و حوت و شرف او در سرطان. ( از غیاث ) ( از آنندراج ). خانه او حوت و قوس است و بیت الشرف او در سرطان است. ( مفاتیح ). سیاره میان زحل و مریخ. خطیب فلک. قاضی فلک. هرمزد. اورمزد. زاوش. برجیس. هرمز. احور. قاضی چرخ. خانه و بیت او در برج قوس و حوت است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نام ستاره برجیس که آن را ستاره برووخسپی و زاوش و زواش و زوش و فروزد و مژد و آورسر و هورمز و هورمزد و سعد اکبر و قاضی فلک نیزگویند. ( ناظم الاطباء ). بزرگترین ستاره منظومه شمسی و قطر آن 142000 کیلومتر است و دوازده قمر دارد. مدار این سیاره مابین مریخ و زحل است. ( از لاروس ). یکی از بزرگترین سیارات منظومه شمسی که بعد از زهره به چشم ما درخشان ترین ستارگان است. و از زمین 1295 مرتبه بزرگتر و فاصله اش تا خورشید 778 میلیون کیلومتر است. و در هر 9 ساعت و 55 دقیقه یک بار دور خود می گردد ( حرکت وضعی ) و هر 11 سال و 315 روز یک بار دور خورشید می گردد ( حرکت انتقالی ). این سیاره دوازده قمر دارد که چند تای آنها بوسیله گالیله و ماریوس در سال 1610 م. کشف گردید و آخرین آنها که کوچکترین قمر این سیاره است در سال 1951 م. کشف شده است :