اسفل السافلین

معنی کلمه اسفل السافلین در لغت نامه دهخدا

اسفل السافلین. [ اَ ف َ لُس ْ سا ف ِ ] ( ع اِ مرکب ) رجوع به اسفل سافلین شود.

معنی کلمه اسفل السافلین در فرهنگ معین

( ~ لُ سّ فِ ) (ص مر. ) ۱ - پست ترین مراتب . ۲ - ضلالت ، گمراهی . ۳ - طبقة هفتم دوزخ ، بدترین جای جهنم .

معنی کلمه اسفل السافلین در فرهنگ عمید

۱. هفتمین طبقۀ دوزخ که زیر همۀ طبقات دوزخ است.
۲. پست ترین حالت، پایین ترین درجات.

معنی کلمه اسفل السافلین در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - پست ترین مراتب : و این مصباح را بحس حیوانی اسفل السافلین است ٠ ) ) ( مثنوی ) ۲ - ضلالت گمراهی ( کافران ) ۳ - هفتمین طبقه دوزخ که زیر همه طبقات دوزخ است : (( فلان را به اسفل السافلین فرستاد توضیح : درقر آن ( سوره ۹۵ تین آیه ۵ ) آمده : (( ثم رد دناه افل سافلین ٠ ( پس بازگردانیم او را به پست ترین مراتب .

معنی کلمه اسفل السافلین در ویکی واژه

پست ترین مراتب.
ضلالت، گمراهی.
طبقة هفتم دوزخ، بدترین جای جهنم.
انحطاط

جملاتی از کاربرد کلمه اسفل السافلین

وگرت دیو رهنمای بود اسفل السافلینت جای بود
اینست که رب العالمین فرمود خافِضَةٌ رافِعَةٌ، یکی را بردارنده تا با علی علیین برند یکی را فرو برنده تا باسفل السافلین. آن طیلسان پوش منافق را بآتش میبرند و آن قبا بسته مخلص را ببهشت میفرستند. آن پیر مناجاتی مبتدع را بآتش قهر میسوزند و آن جوان خراباتی معتقد را بر تخت بخت می‌نشانند.
ای زبانیه سرای عقوبت سلاسل و اغلال بر سر دوش نهید. ای غلمان و ولدان همه تاج خلد بر سر نهید. ای کروبیان و مقربان درگاه در حجب هیبت کمر سیاست بر میان بندید، و صفها برکشید. نخست مادر و پدر سید را بقعر دوزخ اندازید. پسر نوح‌ را غل شقاوت بر گردن نهید، و بدوزخ برید. پدر ابراهیم خلیل را بنعت دنبال بریده‌ای بدرک اندازید. بلعم باعورا را بیارید، و آن نماز و عبادت وی به باد بردهید، و غاشیه سگی در سر صورت او کشید، و باسفل السافلین اندازید، و سگ اصحاب الکهف بیارید، و بردابرد از پیش او بزنید، و قلاده منّت بر گردن وی نهید، و بزنجیر لطف ببندید، و در کوکبه نواختگان او را بدرجات رسانید. این چنین است اگر خواهیم بداریم، ورخواهیم برداریم: یفعل اللَّه ما یشاء و یحکم ما یرید.
زان منافق همیشه نام تو شد «اسفل السافلین» مقام تو شد
«اسفل السافلین» توئی تو بود که ترا کار «بل اضل» فرمود
پس منازل سفر آدمی در عالمهای ادراکات بود و به آخر منازل خویش باشد که به درجه ملایکه رسد پس از آخر درجه بهایم تا اعلی درجات ملایکه، منازل معراج آدمی است و نشیب و بالای کار وی است و وی در خطر است که به اسفل السافلین فرو شود یا به اعلی علیین رسد و عبارت از این خطر چنین آمد، «انا عرضنا الامانه علی السموات و الاض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا».
و گفت: کمال رضای من از او تا حدی است که اگر بنده ای را جاوید به علیین برآرد و مرا به اسفل السافلین جاوید فرو برد من راضیتر باشم از آن بنده.
فرمان آمد: که ای جبرئیل بآن روضه رضا رو و رخش فضل را برگستوان عنایت، بر نه، یتیم بو طالب را بحضرت آر، عنان براق دولت او در شاخ سدرة بند، ما میخواهیم که از خزانه غیب، او را خلعتها روان کنیم، گفتند جلوه‌گری فرزند با علی علیین و خواری ما در اسفل السافلین چیست؟ خطاب آمد که: نَحْنُ قَسَمْنا بر قسمت ما اعتراض نیست و کس را روی سؤال نیست لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ نوح پیغامبر بدرجات علی، جنات مأوی، میان نعیم و فوز مقیم شادان و نازان و جگر گوشه نوح در درکات سفلی میان آتش عقوبت و خطیئة سوزان و گدازان چیست؟ نَحْنُ قَسَمْنا قسمت الهی را مرد نیست و حکمی که در ازل کرد آن را تغییر و تبدیل نیست. ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ. ابلیس مهجور را از آتش بیافرید و در سدره منتهی او را جای داد و مقربان حضرت بطالب علمی بر وی فرستاد و صد هزار سال او را بر مقام خدمت بداشت آن گه زنار لعنت بر میان او بست، آدم خاکی را از خاک تیره برکشید و ناکرده خدمت، تاج کرامت و اصطفاء بر فرق وی نهاد، گفتند این عز و منقبت آدم از کجا و آن ذل و نومیدی ابلیس چرا، گفت نَحْنُ قَسَمْنا بر قسمت ما چون و چرا نیست و هر که چون و چرا گوید او را بر درگاه ما بار نیست.
وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی‌ یَوْمِ الْقِیامَةِ ابن زید گفت: این ترسایان‌اند که در هر شهری که باشند مه از جهودان باشند، نه بینی که ترسایان را در دنیا مملکت و عزّت و منعت است، و جهودان را جز خواری و مهانت و فرومایگی نیست. و برین قول معنی اتباع دعوی محبت است نه اتباع دین و ملت. و قول درست آنست که: اتّباع جز اتّباع دین و ملّت نیست، و این کاف اتَّبَعُوکَ با مصطفی (ص) میشود و معنی آنست که: ایشان که بر پی تو رفتند یا محمد. در توحید و تصدیق هم ایشانند که اتّباع دین عیسی (ع) و ملت وی کردند براستی و درستی، و او را ببندگی اللَّه و رسالت وی اقرار دادند. یا محمد! اینان برتر جهودان و ترسایانند، امروز در برهان و حجت تا بقیامت و فردا در درجات بهشت با نعمت و کرامت. آن جهودان و ترسایان در اسفل السافلین، و این مؤمنان در اعلی علیین.
حقیقت- هر حرکت که بر سمت نقطۀ آخرین واقع شود اگر بر خط دایره بود مبداء حرکت از این وجه اسفل السافلین گردد و اگر از وجه ترفع بود و تنزل نوعی و شخصی اعلی علیین بوده باشد: قیل ارجعوا و رالکم فالتمسوا نورا، لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم، ثم رددناه اسفل السافلین.