امتیازات
معنی کلمه امتیازات در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه امتیازات
جنگ صلیبی چهارم و تسلط ونیزی ها بر بازرگانی در این منطقه شرایط جدیدی را ایجاد کرد. در سال ۱۲۶۱م به جنواییها امتیازات گمرکی سخاوتمندانه داده شد و شش سال بعد ونیزیها محله اصلی خود را در قسطنطنیه به دست آوردند. دو قدرت بازرگانی ایتالیایی شمالی شرایطی را به وجود آوردند که به آنها اجازه داد تا به هر نقطه در بیزانس برسند و کل منطقه اقتصادی را در خدمت منافع بازرگانی خود قرار دهند.
طرح و ساخت آتشکدههای ساسانی به حدی ساده و نیرومند بودهاست که تأثیر بارزی بر معماری شرق و غرب داشتهاست؛ مثلاً در سرزمینهای قلمرو بوداگرایی شباهت قابل قبولی با آتشکدههای ساسانی دارند. آتشکده به خاطر فضای بزرگ داخلی امتیازات بسیار داشتهاست. به همین دلیل شکل این نوع بنا برای یک استوپای مقدس اقتباس شدهاست بدین نحو که داخل آن را هم برای اجرای عبادت بکار میبردند و هم آن را با مجسمههای بودا پر میکردند.
امتیازاتشان ز یکدیگر هست از اعراض با صفات و صور
نا شکیب امتیازات آمده در نهاد او مساوات آمده
۶_ کسب بالاترین امتیازات در رتبه گزارش های تولیدی استان کسب فیلم برتر در بخش حرف های جشنواره بهمن تماشایی صدا و سیما سال ۹۷.
این بار، برخلاف عملگرایی ای که گابریلی بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶ از خود نشان داده بود، همگان شاهد سیاستهای سرکوب گرایانه وی در راستای کسب امتیازات ویژه همانند همکاری با خرابکاران شیلیایی مخالف سالوادور آلنده بودند. سرانجام در آوریل ۱۹۷۲ و به دنبال تظاهراتی خشونتآمیز گابریلی برکنار شد.
اقتصاد کشور گرجستان به دلیل برخورداری از امتیازاتی مانند موقعیت جغرافیایی و آب و هوای مناسب، دارای کشاورزی پیشرفته، معادن، بهرهبرداری از صنایع و صنعت گردشگری از ثروتمندترین جمهوریهای شوروی سابق بهشمار میآمد؛ و مردم آن از استاندارد زندگی بالایی برخوردار بودند. اما پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، وقوع جنگهای داخلی از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ میلادی، اقتصاد گرجستان را به عنوان یک کشور تازه استقلال یافته با بحرانی شدید مواجه ساخت.
در شمارش امتیازات به سختی مسائل توجه میشود و هر چه تعداد افرادی که یک مسئله را حل میکنند بیشتر باشد امتیاز آن سؤال کمتر است. دوازده نفر از شرکت کنندگان به عنوان برنده مدال کسب کرده و شش نفر دیگر لوح تقدیر میگیرند.
امتیازات است کافراد بشر فخر میجویند از آن بر یکدگر
او بعد از ازدواج با کلودیوس افتخارات، امتیازات و قدرتهای بسیار بیسابقه، عمومی و خاصی را کسب کرد که هیچ امپراتریسی قبل از او دریافت نکرده بود به عنوان مثال در هنگام سوگند وفاداری با امپراتور نام وی هم حضور داشت مثل: «زندگی ما و فرزندانمان ارزشمندتر از امنیت امپراتور و امپراتریس نیست و خوشبختی جهان به خواست امپراتریس و امپراتور هست» همچنین او اولین زنی بود که در زمان سلطنت شوهرش مفتخر به مقام اگوستا شد و همچنین اولین زنی بود که نام و صورتش در سکهها در کنار امپراتور نمایان شد و در جلسات امپراتوری در کنار امپراتور در پشت پرده حضور داشت و حتی در زمان غیاب کلودیوس دولت را به نمایندگی از او اداره میکرد،
آخر بازی وقتی است که تعداد زیادی از مهرهها ضمن مبارزات مراحل اول و دوم-شروع و وسط- بازی از صحنه خارج شده و دو حریف برای گرفتن نتیجه نهائی با قوایی کمتر و محدودتر در برابر هم قرار گرفتهاند. آخر بازی در واقع مرحله به ثمر رساندن امتیازات و برتریهای حاصله از مراحل شروع و وسط بازیست. یک شطرنج باز باید به قوانین مقدماتی (آخر بازی) و تئوری نهایی آن کاملاً آشنا و مجهز باشد در غیر این صورت نتیجهای از برتریهای مورد بحث به دست نخواهد آورد.
امتیازات نسب را پاک سوخت آتش او این خس و خاشاک سوخت
کریم خان در زمان حیات شاه اسماعیل سوم به ظاهر حرمتنگهدار خاندان صفوی بود و حداقل در یک مورد و آن هم خطاب به نمایندهٔ دولت انگلیس که برای کسب امتیازات تجاری و روابط طرفین آمده بود، از اسماعیل به عنوان شاه ایران که در آباده زندگی میکند و باید در این مورد تصمیم بگیرد، یاد کرده، فرستادهٔ انگلیس را به آباده ارجاع میدهد.
«مبتذلترین نوعِ غرور، غرورِ ملی است، زیرا کسی که به ملیتِ خود افتخار میکند در خود کیفیتِ با ارزشی برای افتخار ندارد، وگرنه به چیزی متوسل نمیشد که با هزاران هزار نفر در آن مشترک است. برعکس، کسی که امتیازاتِ فردیِ مهمی در شخصیتِ خود داشته باشد، کمبودها و خطاهای ملتِ خود را واضحتر از دیگران میبیند، زیرا مدام با اینها برخورد میکند. اما هر نادانِ فرومایه که هیچ افتخاری در جهان ندارد، به مثابهِ آخرین دستآویز، به ملتی متوسل میشود که خود جزئی از آن است. چنین کسی آماده و خوشحال است که از هر خطا و حماقتی که ملتش دارد، با چنگ و دندان دفاع کند.»
امتیازی ز روی علم فقط ز امتیازات خارجی منحط
در آن ها ظاهر گشته و هیچ موجودی از وجود خالی نیست. بل اشیاء عین وجود و حقیقت آن است، اما با قیدها و امتیازات و تشخصات اعتباری از یکدیگر ممتاز است، چنان که دریائی است که ظهورش ظهور امواج بسیار است با آن که چیزی جز حقیقت بحر در آن میان نیست؟