اسپاس

اسپاس

معنی کلمه اسپاس در لغت نامه دهخدا

( آسپاس ) آسپاس. ( اِخ ) یا آسپاس سرحد. نام قریه ای در خرّه اقلید فارس میان علی آباد و چمن اوچون و فاصله آن تا علی آباد سه فرسنگ ونیم و تا رضاآباد چهار فرسنگ و سه ربع فرسنگ است.
اسپاس. [ ] ( اِخ ) قصبه ای در شمال غربی اوجان ، از نواحی جنوبی آباده فارس.
اسپاس. [ ] ( اِخ ) موضعی قرب اوزکند که اکثر مردم آنجا بدست سپاهیان جوجی کشته شدند. ( حبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 10 ).
اسپاس. [ اِ ] ( اِ ) صورتی از سپاس.

معنی کلمه اسپاس در فرهنگ معین

( اِ ) (اِ. ) نک سپاس .

معنی کلمه اسپاس در فرهنگ عمید

= سپاس

معنی کلمه اسپاس در فرهنگ فارسی

( آسپاس ) نام قریه در خره اقلید فارس
سپاس، حمدوثنا، شکر، درود
( اسم ) سپاس
موضعی قرب اوزگند که اکثر مردم آنجا به دست سپاهیان جوجی کشته شدند .

معنی کلمه اسپاس در دانشنامه عمومی

اسپاس (ابهر). اسپاس، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ابهر در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان ابهررود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۳ نفر ( ۱۰۲خانوار ) بوده است.

معنی کلمه اسپاس در دانشنامه آزاد فارسی

آسپاس. آسُپاس
گردنه ای در استان فارس، شهرستان اِقلید، با ارتفاع ۲,۴۵۰ متر. در ۳۸کیلومتری جنوب غربی اقلید، سر راه اقلید به سِدِه، قرار دارد.

معنی کلمه اسپاس در ویکی واژه

نک سپاس.

جملاتی از کاربرد کلمه اسپاس

دوره شیرخوارگی: در یک تا پنج سالگی کوتاهی قد، کدورت عدسی و اسپاستیسیتی، عقب ماندگی ذهنی، تاخیر در تکلم، درگیری عصبی پیشرونده، دیسوستوزیس مالتی پلکس، تغییرات مهره‌ها، فتق، بزرگی کبد و بزرگی طحال و اختلالات رفتاری شایع است. مبتلایان تا بزرگسالی زندگی می‌کنند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که کارگران کارخانجات چوب‌بری که با اره کار می‌کنند و صدای ۱۲۵ دسی بل را تحمل می‌کنند، شب‌ها وقتی به خانه برمی‌گردند، انگشتان آن‌ها سبز رنگ و سپس سفید می‌شود که علائم بیماری وازواسپاستیک به حساب می‌آید. در نتیجه انقباض رگ‌ها و نارسایی در جریان خون عارض می‌شود که این ناراحتی به نام بیماری رینال یا انگشتان مرده شهرت دارد.
تنها مورد مصرف این دارو، به عنوان آنتی اسپاسمودیک در مثانه نوروژنیک می‌باشد.
افزایش تنوس ماهیچه‌ای ممکن است به صورت اسپاستیسیتی یا رژیدیتی باشد.
شهر اسپاسک-دالنی (به روسی: Спасск-Дальний) در کشور روسیه و در کرای پریمورسکی واقع شده‌است.
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس به دلش اندر آید ز هر سو هراس
به عنوان یک ماده ضد تورم در کاهش اسپاسم‌های عضلانی و درد شرکت می‌کند. ام.اس. ام همراه ویتامین ث می‌تواند در تشکیل کلاژن بافتی نقش اساسی را ایفا نماید و باعث افزایش نفوذپذیری سلول‌ها نسبت به مواد غذایی و مایعات می‌گردد. همچنین باعث افزایش جذب گلوکزامین و در نتیجه تسریع در ترمیم بافت‌ها و مفاصل تخریب شده می‌شود. ام.اس. ام همراه ویتامین ث نیز می‌تواند در تنظیم انسولین نقش مهمی را ایفا نماید. علاوه بر این ام.اس. ام به تنهایی یکی از عوامل سم زدایی در بدن بوده و در دفع جیوه سهم بسزایی ایفا می‌نماید.
ز ناسپاسی ما بسته است روزن دل خدای گفت که انسان لربه لکنود
نی چه میگویم خدایا دست گیر ناسپاسی نیست عذرم در پذیر
فواید این نوع ورزش شامل کاهش کوفتگی‌های عضلانی، پیشگیری از آسیب، کاهش خشکی بدن، درمان اسپاسم، پیشگیری از جمع شدگی مفاصل بوده و انواع مناسب این ورزش‌ها برای مبتلایان به ام اس شامل یوگا و تایی چی یا مدیتیشن است.
شود ناسپاس از تو یکبارگی نه یاد آیدش مرگ و بیچارگی
رضا ده بر قضا گر حق شناسی مکن اینجای جانا ناسپاسی
پیش‌درمان به دسته‌ای از داروها یا فرایندها گفته می‌شود که به گروهی از بیماران با ریسک بالا داده می‌شود. اینکار معمولاً ۳ دقیقه قبل از اینکه داروهای مسدود کننده عصب-عضله برای بیمار تجویز شده و برای بیمار لوله گذاری تراشه انجام شود تا بیمار در مقابل عوارض ناشی از لارنگوسکوپی و لوله‌گذاری تراشه حفظ شود. لوله گذاری تراشه موجب افزایش فعالیت دستگاه عصبی سمپاتیک شده و در نهایت موجب افزایش فشار درون‌جمجمه‌ای خواهد شد، همچنین احتمال اسپاسم مجاری هوایی نیز وجود دارد.
از ایشان بسی ناسپاسان بدند به فرجام زآن بد هراسان بدند
وگر بر دروغ افکنی این اساس سر و مال بستانم از ناسپاس
ز دادار گیهان دلم پرهراس کجا گشته بودم ازو ناسپاس
مکانیسم اثر آنتی اسپاسمودیک اکسی‌بوتینین از طریق افزایش ظرفیت مثانه و کاهش فرکانس انقباضات عضله دترسور اعمال می‌شود. این دارو، دارای اثرات آنتی موسکارینیک بر روی عضلهٔ صاف می‌باشد.
بفرجام کارآیدت رنج ودرد بگرد درناسپاسان مگرد
اسپاس دژویزوف (بلغاری: Спас Джевизов؛ زادهٔ ۲۷ سپتامبر ۱۹۵۵) بازیکن فوتبال اهل بلغارستان است.
ازو گر پذیری بافزون شود دل از ناسپاسی پرازخون شود