احتباس. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) واداشته شدن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ). بازداشته شدن. - احتباس بول ؛ بازایستادن بول.شاشبند. اُسر. || واداشتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر ). بازداشتن. || خسیس و ناکس شمردن. || بخل کردن. ( غیاث ). || بند گردیدن. || در زندان شدن. || ( اصطلاح طب ) مقابل استفراغ. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: احتباس با باء موحده نزداطباء احتقان مواد در بدن باشد. و این لفظ هم بطریق لازم و هم بطریق متعدی استعمال شود. و احتباس طمث نیز از این ماده است ، چنانکه در کتاب حدودالامراض بیان کرده است. - احتباس الطمث ؛ مرض مخصوص زنان ( اصطلاح طب ). - احتباس خون ( اصطلاح طب ) .
معنی کلمه احتباس در فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص . ) در حبس کردن ، نگه داشتن چیزی .
بازداشت شدن، بازداشته شدن، بازایستاده شدن، بندگردیدن، درزندان شدن وا داشته شدن
معنی کلمه احتباس در ویکی واژه
در حبس کردن، نگه داشتن چیزی.
جملاتی از کاربرد کلمه احتباس
علائم شایع بیماری سوزش ادرار، تکرر ادرار، احساس فوریت دفع ادرار و گاه احتباس ادراری است.
از سوی دیگر، مصرف قرصهای کلسیم ممکن است علائم احتباس آب (پف کردن به دلیل تجمع مایعات زیر پوست)، انقباض عضلات و درد پشت را کاهش دهد. حدود ۱٬۰۰۰ میلیگرم کلسیم در روز احتمالاً نمیتواند مضر باشد، به خصوص به دلیل اینکه کلسیم مزایای بسیاری دیگری از قبیل استحکام استخوانها را دارد.
تاکیکاردی، سردرد، سرگیجه، اضطراب، خشکی دهان، گشاد شدن مردمک، تاری دید، احتباس ادراری (بخصوص در مردان مسن تر)
در مسیر خروج ادرار از میزراه و نیز در مواقع احتباس ادرار، قرار دادن استنت درون اورترا یا میزراه برای باز نگه داشتن مسیر ادرار و به ویژه تنگی یا انسداد مسیر توسط پروستات، از روشهای بهینه درمانی است.
به یکی معدن احتباسش کرد جنبش خویش در حراسش کرد
و من روی به مصر نهادم چنان که هفتاد و پنجم روز به مصر رسیدم. و در این سال سی و پنج هزار آدمی از حجاز به مصر آمدمند وسلطان همه را جامه پوشانید و اجری داد تاسال تمام که همه گرسنه وبرهنه بودند تا باز بارانها آمد و در زمین حجاز طعم فراخ شد و باز این همه خلق را درخورد هریک جامه پوشانید و صلات داد و سوی حجاز روانه کرد. و در رجب سنه اربعین و اربعمایه دیگر بار مثال سلطان بر خلق خواندند که به حجاز قحطی است و رفتن حجاج مصلحت نیست. بر خویشتن ببخشایند و آنچه خدای تعالی فرموده است بکنند، اندر این سال نیز حاج نرفتند و وظیفه سلطان را که هر سال به حجاز فرستادی البته قصور و احتباس نبودی و آن جامه کعبه و از آن خدّام و حاشیه و امرای مکه و مدینه و صله امیر مکه و مشاهره او هر ماه سه هزار دینار و اسب و خلعت بود به دو وقت فرستادی در این سال شخصی بود که او را قاضی عبدالله میگفتند وبه شام قاضی بوده. این وظیفه به دست و صحبت او روانه کردند و من با وی برفتم به راه قلزم و این نوبت کشتی به جار رسید پنجم ذی القعده و حج نزدیک تنگ درآمده اشتری به پنج دینار بود به تعجیل برفتیم.
تجمع مایعات در بافتهای بدن سبب ورم میشود. احتباس مایعات ممکن است به علت بیماری قلبی، بیماری کبدی یا کلیوی یا اختلال در رگهای خونی باشد.
نسبت نمیکنم کف راد ترا بکان کان ممسک است و در کف تو احتباس نیست
وابستگی و اعتیاد به آن، خواب آلودگی، تضعیف رفلکس سرفه، از دست دادن آب بدن، کاهش فشار خون، یبوست، تهوع، استفراغ و ضایعات جلدی. عوارض جانبی رایج اکسی کدون شامل یبوست (۲۳٪)، حالت تهوع (۲۳٪)، استفراغ (۱۲٪)، خوابآلودگی (۲۳٪)، سرگیجه (۱۳٪)، خارش (۱۳٪)، خشکی دهان (۶٪) و عرق کردن (۵٪) است. عوارض جانبی کمتر رایج (که کمتر از ۵٪ بیماران تجربه میکنند) شامل از دست دادن اشتها، عصبی بودن، درد شکم، اسهال، احتباس ادرار، تنگی نفس، و سکسکه. اکثر عوارض جانبی عموماً با گذشت زمان کاهش پیدا میکنند، اگرچه مشکلات مربوط به یبوست احتمالاً در طول مدت استفاده ادامه خواهند داشت. اکسی کدون در ترکیب با نالوکسان در قرصهای ترکیبی، برای جلوگیری از سوء مصرف و کاهش «یبوست ناشی از مواد افیونی» ساخته شدهاست.
احتباس روزی خلق آسمان آغاز کرد آدمیزاد از بقا یکبارگی مایوس شد
پس در احتباس روح و غلبات شوق او بحضرت و تصرفات واردات غیبی انواع کرامات بر ظاهر و باطن پدید آمدن گیرد «و اسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه».
مایه ی ماهیت هفتم سپهر آمد پدید دود شمعت یافت تا در زیر سقفت احتباس
آنژیوتانسین دو هم یک عامل قوی انقباض عروقی (به خصوص شریانچهها) است و هم از راهکارهای مختلف (مانند تحریک ترشح آلدسترون و هورمون ضد ادراری) موجب احتباس آب و سدیم میشود لذا عملکرد نهایی هورمون آنژیوتانسین دو افزایش فشار خون است. آنزیم مبدل آنژیوتانسین در ریه موجب تجزیه برادی کینین (یک گشادکننده عروقی آزاد شده در داخل بدن) هم میشود.
دست او را ابر چون گویی وآنجا صاعقه طبع او را کان چرا خوانی و آنجا احتباس
چهارم: چون دوست، دشمن شود، او را عزیز دار تا درخت محبت و شجره اتحاد و اعتقاد که از احتباس شرب اشفاق و اعدام انفاق ذبول پذیرفته بود، طراوت و تازگی پذیرد. پنجم: مشورت با مرد دانا کن تا از رکاکت رای ایمن شوی و اعمال تو از سمت راستی نیفتد. ششم: از دشمن خانگی حذر نمای و دامن کشیده دار، چه هر تیری که از شست قصد و کمان غدر او روان گردد، بر مقتل و مذبح آید. هفتم: اگر خرد داری، بر مرد ناآزموده اعتماد مکن که زیرکان گفته اند: دیو آزموده بهتر از مردم ناآزموده. هشتم: سخن نا اندیشیده مگوی تا در رنج نادانسته نیفتی و کارها را فرجام نگر نه انجام. این است کلماتی که بر شرفات غرفات قصر افریدون نبشته است.
طی درمان با این دارو باید وزن بیمار روزانه اندازهگیری شود و از نظر احتباس آب کنترل شود.
زلفین مهوشان نپذیرند صید دل عفو تو عام سازد اگر منع احتباس
این دسته از ملینها، با احتباس مایع و افزایش حجم مدفوع سبب تحریک دیوارهٔ روده میشوند و به این ترتیب عمل دفع را تسهیل مینمایند. ۲ تا ۳ روز طول میکشد تا این ملینها اثر خود را اعمال کنند. متیل سلولز (گریدهای با ویسکوزیتهٔ متوسط و بالا) و اسفرزه از جمله این ملینها هستند.
احتباس ادرار، اغلب بدون هشدار اتفاق میافتد و بهشکل ناتوانی در ادرار کردن نمود میابد. در برخی افراد، این اختلال تدریجی و در برخی دیگر ناگهانی بروز پیدا میکند. احتباس ادراری حاد یک حالت اورژانس بوده و نیاز به درمان فوری خواهد داشت.
میگرد چون خراسی خواهی و گر نخواهی گردن مپیچ زیرا دربند احتباسی