اموات

معنی کلمه اموات در لغت نامه دهخدا

اموات. [ اَم ْ ] ( ع اِ ) ج ِ میت. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). مردگان. درگذشتگان : و تواتر دخلها و احیاء اموات بعدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ).
- اموات احمر؛ کنایه از مقتولان و شهیدان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به میت شود.
|| ج ِ اَمَة. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کنیزکان. ( آنندراج ). رجوع به اَمة شود.

معنی کلمه اموات در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ میُت ، مردگان ، درگذشتگان .

معنی کلمه اموات در فرهنگ عمید

= میت

معنی کلمه اموات در فرهنگ فارسی

مردگان، جمع میت
( اسم ) جمع میت مردگان در گذشتگان.

معنی کلمه اموات در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَمْواتٌ: مرده ها
معنی مَوْتُ: مرگ - مردن (کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتَةَ: مرگ - مردن (کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتَتَنَا: مرگ ما- مردن ما(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتِکُمْ: مرگتان - مردنتان(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مُوتُواْ: بمیرید(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتِهِ: مردنش(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتِهَا: مردنش(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَوْتَیٰ: مردگان(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی مَیْتَةَ: مرده (کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غیر احیاء)
معنی کِفَاتاً: جمع کننده - ظرفها (کلمه کفات و همچنین کلمه کفت به معنای جمع کردن و ضمیمه کردن است و درعبارت " أَلَمْ نَجْعَلِ ﭐلْأَرْضَ کِفَاتاً "میفرماید : مگر ما نبودیم که زمین را کفات کردیم ، یعنی چنان کردیم که همه بندگان را در خود جمع میکند ، چه مردهها را و چه ز...
ریشه کلمه:
موت (۱۶۵ بار)

معنی کلمه اموات در ویکی واژه

جِ میُت ؛ مردگان، درگذشتگان.

جملاتی از کاربرد کلمه اموات

و آن شجره عبودیت هر روز طراوتی دیگر میگیرد و از عالم سفلی بعالم علوم ترقی میکند تا شجره تمام از دانه بیرون آید که «و کنتم امواتا فاحیا کم» اول دانه مرده بود چون سبزه ازو بیرون آمد «فاحیا کم» زنده ببود «ثم یمیتکم» یعنی دانه را بکلی در شجره محو کنند «ثم یحییکم» یعنی دیگر باره آن دانه را در کسوت شکوفه از درخت بیرون آرد. اگرچه در دخت محو شده بود و مرده گشته دیگر باره بر سر شاخ زنده گشت و از گور شاخ سر بیرون کرد کفن شکوفه در دوش بسته. بیت
طبق گزارش‌ها، مذهب اورفیک بر اساس آموزه‌ها و سرودهای اورفئوس بود. اورفئوس به عنوان پیامبری معرفی می‌شود که اسرار عالم اموات را دیده و حقایق آخرت را برای بشریت آشکار کرده‌است. مهم‌ترین خدای اورفیسم کسی نیست جز خدای دیونیزوس که از او به عنوان زاگرئوس نیز یاد می‌شود. آیین‌های اورفیک معمولاً شامل بازسازی مرگ و تولد دوباره خدای شراب بود. پیروان این جنبش بر این باور بودند که روح آنها جنبه ای از خدا را در خود دارد که باید از اشکال فیزیکی آنها «رهایی» یابد. برخلاف اسرار دیونیسوسی، نقش دیونوسوس در ارفیسم کاهش بازداری‌ها نبود، بلکه متوقف کردن ترس از مرگ بدنی بود.
و یقال: ان ارواح الاحیاء و الاموات تلتقی فی المنام فتعارف ما شاء اللَّه و تأتی ما شاء اللَّه من بلاد الارض و من السّماء و من الغیب و اذا ارادت الرّجوع الی اجسادها امسک اللَّه ارواح الاموات عنده و ارسل ارواح الاحیاء حتّی ترجع الی اجسادها الی انقضاء مدة حیاتها. و عن ابی هریرة قال قال رسول اللَّه (ص): «اذا اوی احدکم الی فراشه فلینفض فراشه بداخلة از اره فانه لا یدری ما خلفه علیه ثمّ یقول باسمک ربی وضعت جنبی و بک ارفعه ان امسکت روحی فارحمها و ان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادک الصّالحین».
آباسی (اباهی یا ابیاسی) شیاطینی در اساطیر یاقوت‌ها هستند. یاقوت شمانیسم جهان را به لایه‌های بالایی و پایینی تقسیم می کند که زمین «نوعی فضا یا ماده نامعین» اسا که بین این دو لایه قرار گرفته است. آباسی لایهٔ پایینی را کنترل می‌کند، که به آن عالم اموات یا "«پادشاهی ظلمت» گفته می شود.
و عن معاذ بن جبل قال: انّ لملک الموت حربة تبلغ ما بین المشرق و المغرب و هو یتصفّح وجوه الناس، فما من اهل بیت الّا و ملک الموت یتصفّحهم فی کلّ یوم مرّتین، فاذا رای انسانا قد انقضی اجله ضرب رأسه بتلک الحربة. و قال الآن یزار بک عسکر الاموات و قد اضاف اللَّه تعالی توفّی الانفس تارة الی ملک الموت فقال یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ و الی الملائکة مرّة، فقال الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ و الی نفسه جلّ جلاله مرّة فقال: اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها و معنی الآیات کلّها انّ القادر علی الاماتة هو اللَّه وحده لا شریک له و لا معین.
اورفیسم نامی است که به مجموعه‌ای از باورها و اعمال مذهبی برخاسته از جهان [یونان باستان] و عصر هلنیستی داده می‌شود که با ادبیات منسوب به شاعر اسطوره‌ای اورفئوس که به دنیای مردگان در فرهنگ یونانی-رومی رفت و بازگشت ارتباط دارد. در نظر ارفیک‌ها دیونیسوس (که زمانی به عالم اموات فرود آمد و بازگشت) و پرسفونه (که سالانه برای یک فصل به عالم اموات فرود آمدند و سپس برمی‌گشتند) مورد احترام بودند. اورفیسم را اصلاحی در اسرار دیونیسوسی پیشین توصیف کرده‌اند که شامل تفسیر یا بازخوانی اسطورهدیونیسوس و مرتب‌سازی مجدد هزیود تئوگونیا بر اساس بخشی از فلسفه پیشاسقراطی است.
«أَمْواتٌ» ای هی اموات لیس فیها ارواح بتان را می‌گوید مردگان‌اند در ایشان روح حیاة نه، آن گه تأکید را گفت: «غَیْرُ أَحْیاءٍ» نه زندگان‌اند، و این از بهر آن گفت که زنده را گاه گاه بر سبیل مجاز مرده خوانند چنانک: «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ» یعنی که این نه آنست بلکه موات‌اند بحقیقت مرده نه زنده، «وَ ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ» اینجا دو قول گفته‌اند: یکی آنست که کافران که بت می‌پرستند ندانند که ایشان را کی برانگیزانند، قول دیگر آنست که بتان ندانند که قیامت کی خواهد بود و ایشان را کی برانگیزانند، و این آنست که در قیامت ربّ العزّه بتان را زنده گرداند تا در عرصات از عابدان خویش تبرّا جویند و بیزاری گیرند، امّا امروز در دنیا جمادند هیچ ندانند که آن حال کی خواهد بود.
می نخوانی تو از کتاب خدا نیست اموات مرده بل احیا
ارلیک خدای مرگ و عالم اموات است که به تامگ معروف است.
پس از خاکسپاری پیکر یک شهروند بهائی از اهالی شهر دماوند واقع در استان تهران به نام شمسی اقدسی اعظمیان و در تاریخ ۲ آبان‌ماه ۱۳۹۷، در آرامستان بهائیان گیلاوند به نام گلستان جاوید، پیکر وی به وسیلهٔ عده ناشناسی نبش قبر شده و در بیابان‌های اطراف روستای جابان از توابع همان شهرستان رها شده‌است. پیش از این نیروهای امنیتی به بهائیان ساکن در منطقه گیلاوند اعلام کرده بودند که حق دفن اموات خود را در این گورستان را نداشته و باید خاکسپاری اموات خود را فقط در تهران انجام دهند.
مبدل کن به سیر قبر اموات از سر عبرت خیال سرو بستان و تماشای گلستان را
حلواها را به نیت شادی روح اموات و با خرما یا آرد، عصر روزهای پنجشنبه تهیه کرده و بین آشنایان پخش می‌کنند.
و مقصود آن است که محال نداری که ایشان را از ما خبر بود و ما را از ایشان، چنان که در خواب می بینی و به خواب دیدگان مردگان بر احوال زشت و احوال دیگر، برهانی عظیم است بدان که ایشان زنده اند، اما در نعمت و اما در عذاب نعوذ بالله، و نیست نبیند و مرده نبیند، چنان که گفت، «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل عند ربهم یرزقون».
یوری در واقع شخص واقعی است که متأسفانه شانس حضور به عنوان یک تجلی «مادر» را دارد و ان را می‌دزدد و هویتش را به خود گرفته‌است. یوری برای کنترل کردن مأمورو و بازکردن هفت دروازهٔ عالم اموات به جزیره یامیجیما سفر می‌کند. هنگامی که او موفق می‌شود او چهرهٔ واقعی خودش را نشان می‌دهد که باعث می‌شود مأمورو دچار شوک و ضربهٔ روحی شود.
اسپاندارامت ایزد فرمانروای دنیای زیرین نزد ارمنیان باستان است، که اغلب با دنیای زیرزمین، فرمانروایی اموات و مردگان یا دوزخ، یکسان پنداشته شده‌است. در سرودهای کلیسا و در ادبیات کلیسای حواری ارمنی اصطلاح «دره‌های ساندارامت» به کار رفته‌است. در دوران مسیحیت این اعتقاد به عنوان روح دوزخی یا حتی دوزخ وجود داشته‌است، همچنانکه به جایگاه بهشت در آسمان معتقد بودند.
قال الله تعالی «کیف تکفرون بالله و کنتم امواتا فاحیا کم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون».
ایزدبانو سرس به عنوان واسطه بین قلمرو زنده‌ها و مردگان عمل می‌کرد: متوفی هنوز به‌طور کامل به دنیای مردگان نرسیده بود و می‌توانست آخرین وعده غذایی را با زنده‌ها تقسیم کند. خاکستر (یا جسد) دفن می‌شد. در هشتمین روز سوگواری، خانواده قربانی‌های بیشتری را این بار روی زمین تقدیم خدایان می‌کردند. تصور می‌شد که سایه مردگان از دنیای زندگان به عالم اموات، عبور کرده‌است.
حشر اموات خاک تحقیق است این خبر را از بهار و بهمن پرس
فقر فرهنگی پیش از آغاز فعالیت صدر به حدی بود که برخی از مسلمانان لبنان مراسم عقد و ازدواج و ترحیم خود را در کلیسا بر پا می‌کردند و امواتشان را در گورستان‌های مسیحیان دفن می‌کردند. صدر با تأسیس مراکز آموزشی شیعیان حرکتی را آغاز کرد.
إِنَّما یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ. ابن عطا گفت: ان اهل السّماع هم الاحیاء، و هم اهل الخطاب و الجواب، و ان الآخرین هم الاموات، لقوله تعالی: وَ الْمَوْتی‌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ.