اسحاق

معنی کلمه اسحاق در لغت نامه دهخدا

اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن السﱡکین الفِلْفِلانی ابویعقوب. وی پس از 260 هَ. ق. وفات یافت و از اسحاق بن سلیمان الرازی روایت دارد و برادر او محمدبن اسماعیل یکی از ثقات است. و ابونعیم ذکر او آورده است. ( ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 216 ).
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن عبداﷲبن زکریاء المَذْحِجی الرملی مکنی به ابویعقوب. وی در سنه ٔ288 هَ. ق. به اصفهان رفت و خضاب سرخ بکار میبرد ودر کوی قصارین نزول کرد و خود مسگر بود. او از آدم بن ابی ایاس و محمدبن رُمح روایت دارد و احادیث را از حفظ بیان میکرد و ازین جهت بخطا افتاده است. ابونعیم ذکر او آورده است. ( ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 217 ).
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن موسی بن مِهران الجُلکی مکنی به ابویعقوب. شیخی ثقة است و وفات او بسال 279 هَ. ق. بوده است.
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن نوبخت. شیخ طوسی این اسحاق را از اصحاب امام هادی ( ع ) شمرده است و ظاهراً امامی باشد. ( تنقیح المقال ج 1 ص 111 ).
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل مکنی به ابویعقوب. از بزرگان. معاصر القاهر باﷲ ابوالمنصور محمدبن المعتضد. رجوع به حبیب السیر جزء 3 از ج 2 ص 107 شود.
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل افندی ( شیخ الاسلام ). متوفی بسال 1147 هَ. ق. او راست : ترجمه ترکی شرح شفانی تعریف حقوق المصطفی تألیف قاضی عیاض. شرح منلا علی القاری. ( کشف الظنون چ 1 ج 2 ص 64 ).
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل جلکی. رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن موسی بن مهران الجلکی شود.
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل طالقی. جوالیقی از او نقل کند. ( المعرب ص 352 ).
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل القافلانی. محدث است و ذکر او در کتاب المصاحف ابی بکر عبداﷲبن ابی داود السجستانی چ لیدن 1937 م. ص 180 آمده است.
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل المذحجی.رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن عبداﷲبن زکریا... شود.
اسحاق. [ اِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل نیشابوری. شیخ طوسی در کتاب رجال وی را از اصحاب امام عسکری ( ع ) شمرده و گوید وی ثقة است و علامه در خلاصه گوید از اصحاب ابومحمد حسن عسکری ( ع ) است. او پس از وفات عسکری ( ع ) با سفراء امام دوازدهم ( ابواب اربعة ) مکاتبت داشته است. نامه ای از امام حسن عسکری ( ع ) خطاب بوی در کتب رجال ثبت است که در آن نامه حضرت وی را با ابراهیم بن عبده نیشابوری وکیل خود تعیین کرده و بأهل نیشابور سلام رسانیده است. چون این نامه منسوب به امام حسن عسکری مشتمل بر مطالبی است که ذکرآن خالی از فایدتی نیست در این جا نقل میکنیم. کشی گوید: یکی از ثقات روایت کرده که توقیعی از ابومحمد حسن عسکری ( ع ) برای اسحاق بن اسماعیل نیشابوری صادر شد، بدین عبارت : یا اسحاق بن اسماعیل سترنا اﷲ و ایاک بستره و تولاّک فی جمیع امورک بصنعه قد فهمت کتابک رحمک اﷲ، و نحن بحمداﷲ و نعمته أهل بیت نرق علی موالینا و نسر بتتابع احسان اﷲ الیهم و فضله لدیهم ، و نعتد بکل نعمة انعمها اﷲ عز و جل علیهم فاتم اﷲ علیکم بالحق و من کان مثلک ممن قد رحمه اﷲ و بصره بصیرتک و نزع عن الباطل و لم یقم فی طغیانه نعمة فان تمام النعمة دخولک الجنة و لیس من نعمة و ان جل امرها و عظم خطرها الا و الحمد تقدست اسماؤه علیها مؤدی شکرها و انا اقول الحمد مثل ما حمد اﷲ به حامد الی ابدالابد بما من علیک من نعمة و نجاک به من الهلکة و سهل سبیلک علی العقبة وایم اﷲ انها لعقبة کؤد شدید أمرها صعب مسلکها عظیم بلائها طویل عذابها قدیم فی الزبر الأولی ذکرها، و لقد کانت منکم أمور فی ایام الماضی علیه السلام الی أن مضی لسبیله صلی اﷲ علی روحه و فی ایامی هذه کنتم بها غیر محمودی الرأی ولا مسددی التوفیق و اعلم یقیناً یا اسحاق : ان من خرج من هذه الحیاة الدنیا اعمی فهو فی الاَّخرة اعمی و اضل سبیلاً.

معنی کلمه اسحاق در فرهنگ فارسی

موصلی ارجانی فارسی ابن ابراهیم بن میمون تمیمی مکنی به ابومحمد( ف . ۲۳۵ ه . ق . ) وی در علم وادب وموسیقی ماهر بود. اسحاق نزدمنصور زلزله وعاتکه دختر شهده موسیقی وغنائ آموخت ودر دربار هارون ومامون منزلتی داشت . تصنیفات بسیار دارد .
ابن ابراهیم بن محمد حنظلی

معنی کلمه اسحاق در فرهنگ اسم ها

اسم: اسحاق (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن) (تلفظ: eshāq) (فارسی: اِسحاق) (انگلیسی: eshagh)
معنی: خندان، نام پسر حضرت ابراهیم ( ع ) و ساره ( سارا ) از جمله پیامبران بنی اسرائیل، ( عبری ) ( اَعلام ) ) نام پسر حضرت ابراهیم ( ع ) از ساره [سارا] از زمره پیامبران بنی اسرائیل، نام این پیغمبر ( اسحاق ) هفده بار در قرآن کریم آمده است، ) سردار ایرانی که در ماوراءالنهر به خونخواهی ابومسلم برخاست [قرن هجری] و بر منصور خلیفه ی عباسی شورید و مژده ی آمدن زرتشت را داد، ( عبری ) نام پسر حضرت ابراهیم ( ع ) از ساره ( سارا ) از زمره پیامبران بنی اسرائیل ( نام این پیغمبر ( اسحاق ) هفده بار در قرآن کریم آمده است )، نام پسر ابراهیم ( ع ) و ساره

معنی کلمه اسحاق در دانشنامه آزاد فارسی

اِسحاق
در عهد عتیق، از اجداد عبرانیان، پسر ابراهیم و سارا، و پدر عیسو و یعقوب. ریشۀ نام او به عبری Yitzhak به معنای خنده است و وجه تسمیه اش این است که چون فرشتگان در فرتوتی ابراهیم و سارا به آنان بشارت دادند که به خواست خداوند صاحب فرزند خواهند شد، آن دو از شادی و شگفتی خندیدند. اشارۀ اصلی به او در کتاب مقدس، در عهد عتیق، سفر پیدایش، باب های ۲۱ تا ۲۸ است. او در معرض امتحان الهی افتاد که طبق رؤیای صادقه ابراهیم می بایست قربانی می شد و در باب ۲۲ آمده است که خداوند وقتی ابراهیم را مصمم به این قربانی انسانی دید، به او رحمت آورد و قربانی قوچ را جانشین آن قربانی کرد. همسر او رفقه (ربکا) نازا بود ولی دعای زن و شوهر مستجاب شد و خداوند دو فرزند (دوقلو) به نام های یعقوب و عیسو به ایشان عطا کرد. در قرآن نام اسحاق هفده بار ذکر شده و بارها به او اشاره شده است (بقره، ۱۳۳؛ ۱۳۶، ۱۴۰؛ آل عمران، ۸۴؛ نساء، ۱۶۳؛ و ...). پیش از تولد وی، خداوند ابراهیم را به فرزندی که او را اسحاق نام نهاده بود، بشارت داد (ابراهیم، ۳۹). در قرآن غالباً در کنار ابراهیم و اسماعیل، از بندگان صالح و انبیاء الهی شمرده شده و در سورۀ صافات آیات ۱۰۰ تا ۱۱۳ از رؤیای صادقۀ ابراهیم که از سوی خدا مأمور ذبح فرزندش شد، سخن گفته شده اما ذبیح بودن اسماعیل یا اسحاق تصریح نشده است. بنی اسرائیل از نسل اسحاق اند.

معنی کلمه اسحاق در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِسْحَاقَ: از پیامبران الهی و فرزند حضرت ابراهیم (علی نبینا و علیهما السلام)
معنی نَافِلَةً: زیادی - اضافه - عطیه و بخششی افزون (کلمه نافله از ماده نفل به معنای زیادی است ،و معنای عبارت "وَمِنَ ﭐللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ "این است که قسمتی از شب را پس از خوابیدنت بیدار باش و به قرآن (یعنی نماز ) مشغول شو ، نمازی که زیادی بر مق...
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
[ویکی شیعه] اسحاق (پیامبر). إِسْحٰاق از پیامبران الهی و فرزند ابراهیم(ع) که در سرزمین فلسطین مردم را به آیین ابراهیم دعوت می کرد. او جد بنی اسرائیل بود. در قرآن به نام او اشاره شده و به ظهور پیامبرانی از نسل او بشارت داده شده است. تورات و برخی منابع اهل سنت، لقب اسحاق را ذبیح الله می دانند، ولی بر اساس باورهای شیعه، اسماعیل، فرزند دیگر ابراهیم، ذبیح الله خوانده می شود. اسحاق در حدود ۱۸۰ سالگی از دنیا رفت و در کنار مرقد پدرش ابراهیم در الخلیل دفن شد.
اسحاق از پیامبران الهی و فرزند ابراهیم(ع) و ساره است که در فلسطین به دنیا آمد و در همان جا زندگی کرد. اسحاق واژه ای عبری که از «ایصحق» به معنای «می خندد» گرفته شده است. برخی نیز آن را عربی و مشتق از «سحق» دانسته اند. تولد او حدود پنج سال بعد از اسماعیل بوده است. هنگام تولد اسحاق، پدرش حدود ۱۲۰ و مادرش ۹۰ ساله بوده اند. اسحاق در چهل سالگی با دختری به نام رفقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های عیص و یعقوب شد.
وی جد بنی اسرائیل است و جبرئیل بشارت داد که از نسل او پیامبرانی از جمله یعقوب، داوود، سلیمان، ایّوب، یوسف، موسی، هارون و دیگر پیامبران بنی اسرائیل به وجود خواهند آمد.

جملاتی از کاربرد کلمه اسحاق

اسحاق جهانگیری در تاریخ ۲۶ فروردین ماه در آخرین دقایق قانونی ثبت نام با حضور در وزارت کشور در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
بسیاری از اسنادِ جمع‌آوری‌شده توسط کینز و یهودا اکنون در کتابخانهٔ ملی و دانشگاهی یهودیان در اورشلیم موجود اند. در سال‌های اخیر، پروژه‌های متعددی آغاز به جمع‌آوری، فهرست‌نویسی و رونویسیِ مجموعهٔ تکه‌تکه‌شدهٔ کارهای نیوتن در مورد موضوعات کیمیاگری کرده و آنها را به‌صورت رایگان و آنلاین در دسترس نهاده‌اند. مانند دو پروژهٔ «پروژه شیمیِ اسحاق نیوتن» (به پشتیبانیِ بنیاد ملی علوم ایالات متحده) و «پروژه نیوتن» (به پشتیبانی هیئت تحقیقات هنر و علوم انسانی بریتانیا). افزون بر این، کتابخانهٔ ملی و دانشگاه یهودی تعدادی تصویر اسکن‌شده و باکیفیت از اسناد مختلف نیوتن منتشر کرده‌است.
اگر هستم نبوت را سزاوار بود ز اسحاقم استحقاق این کار
اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما
«فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ» چون کران گرفت از ایشان، «وَ ما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» و از آنچه می‌پرستیدند فرود از اللَّه تعالی، «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ» بخشیدیم او را اسحاق و یعقوب، «وَ کُلًّا جَعَلْنا نَبِیًّا». (۴۹) و همه را پیغامبران کردیم‌
جمال آل حسن فخر گوهر اسحاق که هست بر فلک دولت آفتاب منبر
علاالدوله چند فرزند داشت که نام یکی از آن‌ها به نام شاه قطب الدین محمود از سردار سپاه مبارزالدین محمد مظفری بود و نبر با ابواسحاق اینجو به وی یاری می‌رساند.
آرامگاه احمد ابن اسحاق مقبره‌ای در شهر سرپل ذهاب در استان کرمانشاه است که احمد ابن اسحاق از راویان حدیث‌های شیعیان در آنجا دفن شده‌است. این آرامگاه مربوط به شیعیان و متعلق به یکی از اصحاب نزدیک امام حسن عسکری است. آرامگاه احمد ابن اسحاق تقریبا در مرکز شهر سرپل ذهاب قرار دارد.
باد قربان تو عدو ورچه نسزد خوگ فدیه اسحاق
چو اسمعیل او را تربیت کرد دگر اسحاقش از جان تقویت کرد
خلاف است میان علماء دین در سجود تلاوت باین آیت، مذهب شافعی و احمد و اسحاق و ابن المبارک آن است که اینجا سجود تلاوت کنند و هو قول عمر و علی (ع) و ابن عمر و ابن مسعود و ابن عباس، و حجّت ایشان خبر مصطفی (ص) است روایت کنند از عقبة بن عامر که گفت: یا رسول للَّه سورة الحجّ فضیلتی دارد که در وی دو سجده است، رسول خدای گفت: نعم و. من لم یسجدهما فلا یقرأها.
اسحاق‌آباد (راسک)، روستایی از توابع بخش پیشین شهرستان راسک در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
تو گلا غرقه خونی ز چیی دلخوش و خندان مگر اسحاق خلیلی خوشی از خنجر روزه
ابواسحاق، ابراهیم دواتی (؟ - ۱۱۵۳م) (نسب: ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن احمد) محدث ایرانی اصفهانی در نیمهٔ اول سدهٔ ششم هجری بود. در «کوی خوزیان» (محلهٔ خوزستانی‌ها) در شهر اصفهان ساکن بود. از پدربزرگ سمعانی، ابوالمظفر منصور، از قاضی ابومنصور بن شکرویه، از ابوعبدالله قاسم ثقفی و دیگران سماع حدیث است.
یعقوب بن اسحاق بن زید بن عبیدالله بن ابو اسحاق
مست و پریشان توام موقوف فرمان توام اسحاق قربان توام این عید قربانی است این
روزی مردی به همراه فرزندش، که نابینا بود تصمیم می‌گیرد به ده بغلی برود. آن‌ها شب در راه می‌مانند و مجبور می‌شوند زیر آسمان آبی بخوابند. مرد قطعه سنگی را می‌بیند و آن را زیر سر پسرش می‌گذارد تا روی آن بخوابد. صبح که بیدار می‌شود، مشاهده می‌کند که پسرش شفا گرفته و بینا شده‌است. وقتی به ده می‌رسد، ماجرا را تعریف می‌کند و به اتفاق چند نفر به همان محل می‌آیند و شروع به کندن زمین می‌کنند، و در نهایت، به قبر امامزاده اسحاق می‌رسند و این مکان زیازتگاه می‌شود.
آن قطب دین و دولت، آن شمع جمع سنت، آن زمین کرده به تن مطهر، آن فلک کرده به جان منور، آن متمکن بساط قدسی محمد بن اسلم الطوسی رحمةالله علیه، یگانه جهان بود و مقتدای مطلق بود، و او را لسان رسول گفته اند، و شحنه خراسان نوشته اند، و کس را در متابعت سنت آن قدم نبوده است، که او را جمله عمر سکنات و حرکات او برجاده سنت یافته اند. با علی بن موسی الرضا رضی الله عنه به نشابور آمد. هردو به هم در کجاوه ای بودند بر یک اشتر، اسحاق بن راهویه الحنظلی مهار شتر می‌کشید. به نشابور رسیدند. به میان شهر برآمد. کلاهی نمدین بر سر و پیراهنی از پشم در بر و خریطه ای پر کتاب برکتف نهاده. مردمان چون اورا بدیدند بدان سیرت بگریستند. او نیز بگریست. گفتند: ما تو را با این پیراهن و با این کلاه نمی‌توانیم دید.
ابواسحاق، ابراهیم بن اسماعیل عنبری طوسی (؟ -۹۰۳م) محدث و حافظ خراسانی در سدهٔ سوم هجری بود. او را بزرگ محدثان خراسان در عصر خود دانسته‌اند. مسند از آثار اوست.
در سال ۷۴۳ق حسن بزرگ، لشکری به فرماندهی یاغی‌باستی برادر اشرف، با مسعود شاه همراه کرد تا به سوی شیراز روند. پس از رسیدن سپاه به شیراز، ابواسحاق به سود برادرش از فرمانروایی کنار رفت ولی یاغی‌باستی که از کار خشنود نبود در همان سال ۷۴۳ق به قتل مسعود فرمان داد و باعث شد تا جنگی شدید بین یاغی‌باستی و یاران و پیروان ابواسحاق در داخل شهر رخ دهد. نبرد با پیروزی یاران ابواسحاق پایان یافت و او تا پیروزی مبارزالدین محمد در سال ۷۵۴ق به فرمانروایی ادامه داد.