معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 87
- دلدل
- دهانه آتشفشان
- دهستان
- دهش
- دهقنت
- درشم
- درویش
- دریغ داشتن
- دریچه مصنوعی قلب
- دس
- دست خالی
- دست خم
- درخواست
- درد سینه
- درز در ۱
- درس
- دیش
- دیلماج
- دیم
- دین دار
- دینام
- دینامیک سیالات محاسباتی
- دیهیم شاهی
- دیوار برشی
- رادی
- رادین
- رادیو
- رادیوگرافی
- راز
- رازدان
- رازی
- راست بین
- دیواره یاخته
- دیپلمات
- ذلیلی
- ذنوب
- ذهنی
- ذهنیت
- ذوات
- ذوالجلال
- رادمردی
- دوره آموزشی
- دیاپازن
- دیباجه
- دیباچه
- دید روز
- دیدن
- دیدگاه
- دور نما
- دور
- دورباش
- دورنما
- حیرت زده
- خاراندن
- خالب
- خانوار
- خاکپاش
- خودمختار
- خودپرست
- خورشی
- راضی
- راسخ
- راست کردن
- دورافت
- راک
- راکا
- راگو
- رای
- رایانه جیبی
- رایت
- رایحه
- راهنما
- راهوی
- راهکنش
- راهگذار
- راور
- رحال
- رحا
- رجل
- رجع
- رجس
- رج
- راهنمایی
- راویه
- راژ
- ربانی
- ربه
- ربوب
- ربوده
- رت
- رتبیک
- رذیل
- رزرو
- رزم خواه
- رزمخواه
- رزمه
- رزمگه
- رزمی
- رداس
- ردف
- ردم
- رده سنی
- ردي
- ردی
- ردیف
- رذل
- رجاء
- رحب
- رحبه
- رحی
- رحیل
- رحیم
- رخ فروز
- رخت شو
- رعونت
- رعی
- رغم
- رفاق
- رفاقت
- رفتار غذایی
- رضا دادن
- رضاء
- رضایت نامه
- رضع
- رضویه
- رعات
- رعب
- رشته پلو
- رشته ۴
- رشتو
- رشتی
- رشد
- رشن
- رشید
- رصد
- فریق
- فریقین
- فرین
- فریه
- فزا
- فزاییده
- رسته
- رستوران
- رستوراندار
- رسخ
- رسم
- رسماً
- رسمیت
- فزودن
- فزون
- فزونی
- فس فس
- فس
- فسا
- فساد
- فسان
- فسانه
- فریش
- فریضت
- فریضه
- فریفتن
- فریفته
- فریفتگار
- فزرت
- فریجیه
- فرید
- فریده
- فریدون
- فریز
- فریزر
- فریس
- فریسه
- رفد
- رفرم
- رفض
- رفع ابهام
- فریبان
- فریبرز
- فریبنده
- فریبکار
- فریبگر
- فشردهسازی
- فشست
- فشل
- فشم
- فشنگ
- فص
- فصاحت
- فصاد
- فصال
- رسوائی
- رسوم
- رسید
- رسیده
- رسیدگی
- رشاش
- رشت
- رشتن
- رفتارهای اعتیادی
- رزیدن