حیرت زده
معنی کلمه حیرت زده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حیرت زده در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه حیرت زده
بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
از حسن و جمال او حیرت زده هر عقلی وز ناز و دلال او واله شده هر جانی
مانده حیرت زده در صحرایی چرخ طولی و زمین پهنایی
پری حیرت زده ماند از بیانش بجز لاحول نامد بر زبانش
دست مژه برداشتنم، عرض تمناست حیرت زدهام شوخی فریاد من این است
کنیزان سیه بخت اندرین کار همه حیرت زده چون نقش دیوار
حیرت زدهٔ نامهٔ سر در گم خویشیم شد نام فراموش، به پایان چه نویسیم؟
چون آینه از دیدهٔ حیرت زده، شادم از کف ندهم فیض لقایی که تو داری
در خاطر عاشق نبود را تردد در دیده حیرت زده وسواس طلب نیست
این کوچهٔ عمر، وحشت افزا راهی ست حیرت زده است هرکجا آگاهی ست