راهوی

معنی کلمه راهوی در لغت نامه دهخدا

راهوی. [ هََ ] ( اِ ) رهاوی. نام پرده سرود. ( شرفنامه منیری ). مخفف رهاوی که یکی ازدوازده مقام موسیقی باشد. ( فرهنگ خطی ). نام مقامی است از موسیقی که رهاوی نیز گویند، لیکن بعضی گفته اندرهاوی قول عوام است. ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نام مقامی است از موسیقی که به رهاوی و رهایی مشهور است. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی متعلق به کتابخانه مؤلف ). نوایی معروف. ( سروری ). نام مقامی در موسیقی که رهاوی نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ). نام مقامی است از دوازده مقام موسیقی ، و بعضی نوشته اند که وقت آن بعد از طلوع است و بعضی نوشته اند که وقتش از صبح تا طلوع و بهندی آنرا راللت نامند. ( غیاث اللغات ) :
ره راهوی گرچه بیحد زدم
نوا در حجاز و نوا یافتم.عنصری.زده به بزم تو رامشگری بدولت تو
گهی چکاوک و گه راهوی ، گهی قالوس.منوچهری.راه طاعت گیر و گوش هوش سوی علم دار
چند داری گوش سوی نوشخورد و راهوی.ناصرخسرو.غزلکهای خود همی خواندم
در نهاوند راهوی و عراق.انوری.راهوی کرده بعمدا پرده ای
تا بود پرده در پرده نیوش.انوری.نکیسا در ترانه جادویی ساخت
پس آنگه این غزل در راهوی ساخت.نظامی ( از آنندراج ).مطربا قولی بگو از راهوی
راه ، راه راهوی است اندر صبوح.عطار.و رجوع به رهاوی شود.

معنی کلمه راهوی در فرهنگ معین

(هُ ) (اِ. ) یکی از آهنگ های موسیقی قدیم .

معنی کلمه راهوی در فرهنگ عمید

= رهاوی: نکیسا در ترنّم جادوی ساخت / پس آنگه این غزل در راهوی ساخت (نظامی۲: ۲۹۶ ).

معنی کلمه راهوی در فرهنگ فارسی

نام یکی از آهنگهای موسیقی ایرانی
( اسم ) یکی از آهنگهای موسیقی قدیم .
رهاوی . نام پرد. سرود . مخفف رهاوی که یکی از دوازده مقام موسیقی باشد .

معنی کلمه راهوی در ویکی واژه

یکی از آهنگ‌های موسیقی قدیم.

جملاتی از کاربرد کلمه راهوی

اکنون بحکم شرع اگر مسلمانی مرتدّ شود، پس مسلمان شود، پس دیگر بار مرتدّ شود، باز مسلمان شود، مذهب اهل حق آنست که بهر دفعتی که مسلمان شود بدرستی اسلام وی حکم کنند، و خون و مال وی معصوم شود، و هیچکس از علما درین مسئله خلاف نمی‌کنند، مگر اسحاق راهویه که میگوید: بدفعت سیوم چون مرتدّ شود خدای بعد از آن توبت وی نپذیرد، و این آیت بدلیل میآرد: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا، میگوید بسیوم دفعت ربّ العزّة گفت: لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ. جواب وی آنست که چون بدفعت سیوم کافر شود، و بر آن کفر بماند، و در کفر بیفزاید، و باسلام باز نگردد، اللَّه وی را نیامرزد. امّا چون باسلام باز گردد و کفر بگذارد، اللَّه وی را بیامرزد، که گفت جلّ جلاله بر اطلاق: إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ. و مصطفی (ص) گفت: الاسلام یحبّ ما قبله.
او از یحیی بن یحیی نیشابوری، قتیبه بن سعید، محمد بن عبدالوهاب فراء، اسحاق بن راهویه، محمد بن مهران، ابراهیم بن موسی فراء، علی بن جعد، احمد بن حنبل، و استادان علوم حدیث بسیاری حدیث شنید.
راهوی کرده بعمدا پرده تا بود پرده درو پرده نیوش
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
اسماعیل خان در تشکیل حکومت حوزه‌ای (یا به عبارتی ملوک الطوایفی) تنها نبود، بلکه عبدالرشید دوستم در شمال، حوزه شمال را تشکیل داده بود، گل آقا شیرزی در حوزه جنوب و حاجی دین محمد در شرق، عبدالکریم براهویی بر نیمروز حکومت می‌کرد. تمامی این حوزه‌ها، به فرمان حامد کرزی لغو شد. از آن پس، اسماعیل خان، دیگر امیر عمومی حوزه جنوب غرب نبود، همچنان که دوستم، دین محمد و شیرزی هم از آن پس باید به حکومت در ولایت‌های خودشان بسنده می‌کردند.
راه طاعت گیر و گوش هوش سوی علم دار چند داری گوش سوی نوش خورد و راهوی؟
غزلکهای خود همی خواندم در نهاوند و راهوی و عراق
نکیسا در ترنم جادوی ساخت پس آنگه این غزل در راهوی ساخت
رهی گوی خوش، ورنه بر راهوی زن که هرگز مبادم ز عقشت رهایی
یعقوب لیث صفاری، ابراهیم خان سنجرانی، وکیل دوست محمد خان، حاجی شیرجان ارباب، حاجی علیم خان شورو، حاجی کریم براهویی، عبدالرحمن پهوال حاجی محمدعظیم ازبگزهی، حاجی رئیس غلام رسول ایوبی، دکتر غلام محمد لعلزاد بلوچ، رئیس جمعه خان غلجایی فرخی سیستانی، ابوداوود سجستانی، کاندید اکادمیسن محمداعظم سیستانی، عبدالبصیر بلوچ، استاد غلام دستگیری (پیام) و عبدالغفور مراد در جمله مشاهیر این ولایت شمرده می‌شود.
نغمه نای من روح اللهیست راهوی و چینی و ماهور نیست
همه رامشگران بر گرد آن ماه بزاری میزدند از راهوی راه
با وجود اینکه ماجرای ورود علی بن موسی به نیشابور و «حدیث حصن» را بیش از ده هزار تا سی هزار نفر نوشته‌اند، ولی اسناد این حدیث در طول تاریخ به دلایل مختلفی مفقود شده‌است و در میان منابع اهل سنت فقط روایت پنجاه نفر از آنان — قرن سوم تا زمان معاصر — باقی مانده‌است. روایت اباصلت هروی از معروف‌ترین اقوال درباره این حدیث است. علاوه بر اباصلت هروی افراد دیگری نیز از راویان این حدیث به‌شمار می‌آیند. به گزارش طبسی پژوهشگر شیعی، نام تعدادی از این افراد عبارتند از: محمد بن علی الجواد، احمد بن عامر طائی، احمد بن عیسی علوی، احمد بن علی بن صدقه، محمد بن عمر واقدی، ابو زرعه رازی، محمد بن اسلم طوسی، اسحاق بن راهویه مروزی، محمد بن رافع قشیری، احمد بن حرب نیشابوری، یحیی بن یحیی.
ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مخلَد مروزی ابن راهویه حافظ، محدث، مفسر و فقیه معروف مسلمان و شافعی در سده سوم هجری قمری بوده‌است. او در عصر خویش یکی از مورد اعتمادترین نقل کنندگان حدیث به‌شمار می‌رفته‌است. شهرت ابن راهویه نزد شیعیان دوازده امامی بیشتر به نقل بخشی از حدیث سلسلة الذهب مربوط می‌شود.