دیاپازن

معنی کلمه دیاپازن در لغت نامه دهخدا

دیاپازن. [ زُ ] ( فرانسوی ، اِ ) اسباب کوچکی دارای دو شاخه معمولاً فولادی که اگر شاخه هایش به ارتعاش درآیند صوت تقریباً خالصی با بسامد معین تولید میکند و در بسیاری از تجربیات مربوط به اصوات موسیقی و نیز در تنظیم نوسانهای برقی بکار میرود در کوک کردن سازها بسیار مفید است و در سال ( 1711 م. ) بوسیله جان شور انگلیسی اختراع شد. ( از دایرة المعارف فارسی ).

معنی کلمه دیاپازن در فرهنگ فارسی

( اسم ) آلتی دو شاخه و فولادین که برای امتحان ارتعاشات یا میزان کردن صدا بکار میرود .

معنی کلمه دیاپازن در فرهنگستان زبان و ادب

{diapason} [فیزیک] ابزاری که بسامد معینی تولید می کند و برای کوک کردن ساز به کار می رود متـ . کوکه

معنی کلمه دیاپازن در ویکی واژه

ابزاری که بسامد معینی تولید می‏کند و برای کوک کردن ساز به کار می‏رود

جملاتی از کاربرد کلمه دیاپازن

الکساندر و واتسون برابر هم، هریک در سویی از اتاق ایستاده بودند. سیم درازی دو دستگاه را بهم وصل می‌کرد، الکساندر هر از گاهی یک دیاپازن برمی‌داشت و به گوشش می‌چسباند. سپس آن را بر جایش می‌گذاشت و کمی تنظیم می‌کرد و آزمایش را از سر می‌گرفت. آن‌ها به درستی نظریه خود آگاه بودند اما روش به کار بستنش را نمی‌دانستند. نخست نتهایی را به‌دقت موزون می‌کردند و با سیم می‌فرستادند اما هنگام دریافت آن‌ها را درهم می‌یافتند. بل در همین هنگام پس از آزمایش‌های زیاد، ناامید شد و
دو همکار، دیاپازن را برای کارخود کافی نیافته بودند، از اینرو الکساندر بر آن شد که به جای دیاپازن، از نی فولادین ارگ استفاده کند و آن‌ها با این کار نتیجه گرفتند و