راژ
معنی کلمه راژ در فرهنگ عمید
معنی کلمه راژ در فرهنگ فارسی
( اسم ) توده غله پاک شده و از کاه در آمده .
معنی کلمه راژ در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه راژ
که با سام نیرم نتابم به جنگ که نراژدهائی است این تیزچنگ
پای او افراشتند اینجا چنانک تو براز کون راژها افراشتی
نکردندی اسبان خود را رها ز بیم بداندیش نراژدها
نیاید کسی پیش من روز جنگ نه نراژدها و نه غران نهنگ
چو بیژن شد از بند و زندان رها ز بند بداندیش نراژدها
آنومالی چالو یک اندیس چندفلزی است که در حوالی شهر معلمان استان سمنان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، طلا است.سنگ میزبان این اندیس گدازههای آندزیتی و رگه سیلیسی است در این اندیس، پاراژنزهای مس و طلا یافت میشوند.
همی سام نیرم که نراژدهاست یکی بنده بیبهای خداست
دم شوم این همچو نراژدهاست به میدان کینه چو ابر بلاست
عقاب از کمندت نگشتی رها گریزان زکید تو نراژدها
چو بشنید این خبر جوشید میر از خشم چون تندر کمر بربست و شد برباره چون تند ابراژدر
نگیری تو بدخواه را خیره خوار که نراژدها گردد او وقت کار