دیلماج

معنی کلمه دیلماج در لغت نامه دهخدا

دیلماج. ( ترکی ، ص ، اِ ) ترجمان. مترجم. سخن گزار. تیلماجی. ( یادداشت مؤلف ). کسی که از زبانی بزبان دیگر ترجمه کند. ظاهراً ترکی است و اصل آن «دیلیم آج » بمعنی «زبانم را بازکن » بوده است. و رفته رفته تخفیف یافته و به این صورت بمعنی ترجمان مترجم بکار رفته است. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ). کلمه ترکی است اما صورتی که برای اصل آن ذکر شده است بر اساسی نیست. ( یادداشت لغتنامه ).

معنی کلمه دیلماج در فرهنگ معین

(دِ ) [ تر. ] (ص . ) مترجم .

معنی کلمه دیلماج در فرهنگ عمید

مترجم، ترجمان، کسی که سخنی را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند.

معنی کلمه دیلماج در فرهنگ فارسی

مترجم، ترجمان، کسی که سخنی رااززبانی دیگربداند
( صفت ) کسی که از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند مترجم ترجمان .

معنی کلمه دیلماج در ویکی واژه

مترجم.

جملاتی از کاربرد کلمه دیلماج

اکبر دیلماج فیلمی به کارگردانی خسرو پرویزی و نویسندگی احمد نجیب‌زاده محصول سال ۱۳۵۲ است.