رسخ

معنی کلمه رسخ در لغت نامه دهخدا

رسخ. [ رَ ] ( ع اِمص ) تناسخ ، یعنی انتقال روح از بدن انسان به نباتات یا اشجار. ( ناظم الاطباء ). در نزد حکما عبارتست از انتقال نفس ناطقه از بدن انسان به اجسام نباتی. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) ( از محیط المحیط ). اصطلاح تناسخ. ( دمشقی ).انتقال نفوس را از بدن انسانی به جمادات رسخ میگویند. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی تألیف سجادی ). تعلق گرفتن روح انسانی پس از مفارقت از بدن به جسم جمادی. تراسخ. مقابل نسخ و مسخ و فسخ. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به نسخ و مسخ و فسخ و تناسخ و تراسخ شود.
رسخ. [ رَ س َ ] ( ع اِمص ) پلیدی : تا وسخ و رسخ اوزار به عرق مقاسات و مکابدت بشویند. ( جهانگشای جوینی ).

معنی کلمه رسخ در فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (اِمص . ) تعلق گرفتن روح انسانی پس از مفارقت بدن به جسمی جمادی .

معنی کلمه رسخ در فرهنگ عمید

انتقال روح از جسم انسان به جسم گیاه یا جماد، تناسخ.

معنی کلمه رسخ در فرهنگ فارسی

انتقال روح انسان ازجسم به جسم گیاه یاجماد
( اسم ) تعلق گرفتن روح انسانی پس از مفارقت بدن به جسمی جمادی مقابل نسخ منسخ فسخ .
پلیدی : تا وسخ و رسخ اوزار به عرق مقاسات و مکابدت بشویند .

معنی کلمه رسخ در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
رسوخ به معنی ریشه داری و ثبات است. راسخون در علم کسانی‏اند که در دانش ریشه دارند و علم در وجودشان رسوخ کرده و استقرار یافته است. راغب می‏گوید :رسوخ ثبات شیی‏ء ثبلتی محکم است. در اقرب آمده «رسخ الشیی‏ء رسوخاً: ثبت فی موضعه» راغب گوید: راسخ در علم دانائی است که شبهه بر او عارض نمی‏شود. . «وَ الرَّاسِخُونَ...» مبتدا و خبر در آن «یَقُولُونَ» است و آن جمله استیناف است بعضی ندانسته فکر می‏کنند که والراسخون عطف است به جای «اللّه» و خلاصه مضمون آیه آنست که: قرآن دو قسمت است محکم و متشابه. مردم نیز درباره قرآن دو گروه‏اند آنها که انحراف قلبی دارند به متشابه قرآن می‏چسبند که ایجاد فتنه کنند و آنها که راسخون در علمند گویند بهر دو قسمت ایمان آوریم همه آن از جانب خداست و و تأویل قرآن را جز خدا کسی نمی‏داند. نه اینکه راسخون عطف به اللّه باشد و معنی آن باشد که تأویل قرآن را جز خدا و راسخون در علم کسی نمی‏داند. و اینکه تأویل مفصّل قرآن را فقط خدا می‏داند در «اوّل» گذشت. در المیزان گوید: توصیف راسخون در علم نشان می‏دهد که آنها به خدا و آیات او چنان علمی دارند که شکی در آن وارد نمی‏شود و آنچه از محکمات می‏دانند ثابت است و به آن ایمان دارند و عمل می‏کنند و چون به آیه متشابهی برخوردند قلوبشان مضطرب نمی‏شود بلکه به آن ایمان می‏آورند و در مقام عمل متوقّف می‏شوند. (تمام شد). در نهج البلاغه خطبه 89 فرموده: بدان راسخون در علم آنهااند که به جهل آن چه نمیدانند اقرار می‏کنند و این اقرار آنها را از ورورد به درهای مسدود غیب بی نیاز کرده. راسخون در علم‏ نظر به معنی کلمه هر که دانش و علم در وجودش استقرار یافته و ریشه دوانده راسخ در علم است ولی مصداق اولی و حقیقی آن رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام است در تفسیر برهان بیشتر از 11 روایت در این باره نقل کرده است در بعضی از آنهاست که رسول خدا «صلی اللّه علیه و آله» افضل راسخون در علم است و بعد از وی اوصیاء اواند و در بعضی آمده «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» و در برخی «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ»صلوات اللّه علیهم اجمعین. لفظ آیه و همچنین جمله افضل راسخون در علم بودن نشان می‏دهد که راسخون در علم منحصر به آنان «علیهم السلام» نیست ولی چنان که گفته شد آنها مصداق اولی آن‏اند. * . ضمیر «منهم» به یهود که در آیه است بر می‏گردد و مراد از یهود است که دانش در وجودشان استقرار یافته است.

معنی کلمه رسخ در ویکی واژه

تعلق گرفتن روح انسانی پس از مفارقت بدن به جسمی جمادی.

جملاتی از کاربرد کلمه رسخ

گفتم این خود دگر چه سرسختیست این چه رنج است و این چه بدبختیست
بی فرسخست رفتن دل آری دل کی تند فیافی و بیدا را
چو برسختم اندیشهٔ کار خویش همین گوشه دیدم سزاوار خویش
هر دو فرسخ یک کلیسایی به پا بر نام او گشت تاریخ همه تاریخ‌ها ایام او
نکتهٔ سر بستهٔ موج‌گهر فهمیدنی‌ست برسخن عمری‌ست می‌پیچد زبان لال من
نقلست که او سخنی خوش گفتی روزی هاتفی آواز داد که بس سخنی نیکو گفتی اکنون اگر خاموش باشی نیکوتر چنین گویند که دیگرسخن نگفت: تا وقت مردن و خود پس از آن بهفتهٔ بیش نکشید که فرمان یافت و باز بعضی چنین نقل کنند که روز آدینه سخن می‌گفت. در مجلس چیزی بدو درآمد از کرسی درافتاد و جان تسلیم کرد رحمةالله علیه.
کمی بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن، در اسفند ۱۳۵۷ طالقانی راهی قلعه احمدآباد و آرامگاه محمد مصدق شد و به سخن‌رانی و دفاع از مصدق پرداخت. این در حالی بود که سایر روحانیون و به ویژه روح‌الله خمینی، از مخالفان سرسخت مصدق بودند.
مرا روی داده یکی کارسخت که برمن بگرید ازآن چشم بخت
درگه‌کوشش هژبر است ار زره پوشد هژبر درگه‌بخشش سحابست ارسخن گویدسحاب
در ۴۸۶ ق.م، آپیوس کلاودیوس جزو سرسخت‌ترین مخالفان لایحه‌ی تقسیم اراضیِ پیشنهادیِ اسپوریوس کاسیوس بود.
استپان باندار در دهه چهل میلادی یکی از حامیان سرسخت ملی‌گرایی در اوکراین و بنیان‌گذار ارتش شورشیان در این کشور بود. وی در میان مردم غرب اوکراین به عنوان قهرمان مقاومت شناخته می‌شود. اما عملکرد وی در برابر دولت نازی آلمان به شدت مورد انتقاد است. باندرا و گروهش پیش از پایان جنگ جهانی دوم به یکی از متحدان آلمان تبدیل شده بودند. دولت لهستان معتقد است این ملی‌گرای اوکراینی مسئول مرگ صدهزار غیرنظامی لهستانی در جنگ جهانی دوم است.
ای سوخته از هزار فرسخ دل من! و انداخته زین رشک بدوزخ دل من!
چو ز آنجا گذشتی همه بام و خشت دگر شصت فرسخ ببینی بهشت