راست بین

معنی کلمه راست بین در لغت نامه دهخدا

راست بین. ( نف مرکب ) مقابل کژبین. مقابل کج بین. مقابل احول و دوبین و کاژولوچ :
مر مرا آن ده که بستانی همان
گاه چونی کور و گاهی راست بین.ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 327 ). || که بدرستی بنگرد. که راست بیند. که حقیقت بیند. مقابل خطابین. مقابل نادرست بین. منصف مزاج و ناطرفدار و عادل. ( آنندراج ). کسی که در چیزی بطور حقیقت بنگرد بدون ملاحظه جانبداری. حقیقت بین. ( ناظم الاطباء ) :
خطا بینند ار این هر پنجگانه
توانی راست بین شان کرد یا نه.
ریاضت کش مر این را راست بین کن
پس آنگاهی گمانت را یقین کن.
چو اینها راست بین گردند زآن پس
ترا سرمایه این اندر جهان بس.ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 525 ).

معنی کلمه راست بین در فرهنگ معین

(ص فا. ) حقیقت بین .

معنی کلمه راست بین در فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ کجبین] کسی که چشمش راست و درست می بیند.
۲. [مقابلِ خطابین] [قدیمی] آن که حقیقت را می بیند، طرف دار حق و حقیقت، حقیقت بین .

معنی کلمه راست بین در فرهنگ فارسی

( صفت ) حقیقت بین
راست بیننده، حقیقت بین، طرفدارحق وحقیقت

معنی کلمه راست بین در ویکی واژه

حقیقت بین.

جملاتی از کاربرد کلمه راست بین

گوشِ کر را سخن‌شناس که دید دیدهٔ کاژ راست بین که شنید
منهیی باید تو را هر سو به پای راست بین و صدق ورز و نیک رای
از برای کژنشینان دوزخ تابنده ساخت وز برای راست بینان باغ رضوان آفرید
من چو آئینه ام برابر تو راست بینی که بنده معیوبم
عزیز آن گریه و سوگند چون دید بساط راست بینی در نوردید
راحت و رنج فغانی ز خیال من و تست راست بین باش که نیک و بد افلاک یکیست
چونک خواب غفلت آیدشان به سر راست بینند و چه سودست آن نظر
کفر طریقت بود، در نظر راست بین جای صمد در نگین، نقش صنم داشتن
ختم شد بر دیده طرز راست بینیّ و هنوز جان به فکر سرو قدّت کار بالا می‌کند
نظر راست بین نکو بیند کاندرین ره نیم ز کژنظران