رحیم

معنی کلمه رحیم در لغت نامه دهخدا

رحیم. [ رَ ] ( ع ص ) بخشایشگر. ( ناظم الاطباء ). بخشاینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). همواره بخشاینده. ( دهار ). راحم. ( از نفایس الفنون ). ج ، رُحَماء. ( از اقرب الموارد ). آمرزنده. ( ترجمان القرآن ص 2 ) :
همچو جد خود و چو جد پدر
باش بر خاص و عام خویش رحیم.ابوحنیفه اسکافی.طالب و صابر و بر سِرّ دل خویش امین
غالب و قادر و بر منهزم و خویش رحیم.ابوحنیفه اسکافی.بسم اﷲ الرحمن الرحیم و چون در ضمان سلامت و نصرت به بلخ رسیدیم... ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 208 ).
و رجوع به رحمان شود. || مهربان. ج ، رُحَماء. ( ناظم الاطباء ). مهربان. ( دهار ). دلسوز. رحمین دل. مشفق. رؤف. صاحب رحم. بسیاررحم. ( یادداشت مؤلف ). رحم کننده. ( ناظم الاطباء ). نرم دل. ( دهار ) ( یادداشت مؤلف ) :
صد گنه کردم و او کرد عفو وین نه عجب
که خوی خواجه کریم است و دل خواجه رحیم.فرخی.من چه سازم چه کنم دزد مرا برده شمار
دزد رحمت نکنددزد که دیده ست رحیم.فرخی.کسی که افکند از کان تو به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم.عسجدی.ندانم که کار کجا بازایستد که این رحیم و حلیم و شرمگین را بدو باز نخواهند گذاشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 259 ). امیر بخندیدی که از او کریم تر و رحیم تر پادشاه کس ندیده بود و نخوانده. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 418 ).
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم.ناصرخسرو.و رجوع به رحمان شود. || گاه به معنی مرحوم باشد. ( ناظم الاطباء ). مرحوم. ج ، رحماء. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. بسیاربخشایش بر مسلمانان. ( ناظم الاطباء ). از اسماء الحسنی است و در صحاح است : الرحمان و الرحیم اسمان مشتقان من الرحمة و هما به معنی و یجوز تکریر الاسمین اذا اختلف اشتقاقهما کما یقال : «فلان جادﱡ مُجِدﱡ». ( از اقرب الموارد ). رحمان و رحیم و راحم از رحمت مشتقند همچو سلمان و سلیم و سالم و رحمان ابلغ است از رحیم چون رحمان بر سبیل لزوم و دوام بود تا به حدی رسد که طبیعی شود همچو عطفان و غضبان. و رحیم ابلغ است از راحم و رحیم خاص است از جهت معنی زیرا که مراد از رحیم آن است که او در روز قیامت مؤمنان را بیامرزد خاصه و عامه است از جهت لفظ چون او را بر غیر حق نیز اطلاق کنند و از اینجا گفته اند: یا رحمان الدنیا و رحیم الآخرة. نقل است که از رسول ( ص ) پرسیدند که معنی بسم اﷲ الرحمن الرحیم چیست ؟ فرمود: اما اﷲ فهو الذی لا اله غیره اما الرحمن فهو العاطف علی خلقه البر و الفاجر و اما الرحیم فالراحم بالمتقین. ضحاک و عکرمه گفته اند رحمان عطوف است به خلق و رحیم آن است که از او درخواست کنند بدهد و اگر نخواهند عطف کند و زجاج گفته رحمان کثیرالرحمة و رحیم بر کثیر و غیر کثیر اطلاق کنند و ابوعبیده گفته رحمان ذورحمة است و رحیم به معنی راحم. و مبرد گفته : در رحمان معنی کمال است و در رحیم معنی ایصال و رحمان لاینصرف است پیش اکثر نحویان و منصرف است پیش بعضی. ( از نفایس الفنون ) :

معنی کلمه رحیم در فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - مهربان . ۲ - بخشاینده ، از صفات خداوند.

معنی کلمه رحیم در فرهنگ عمید

۱. مهربان و بخشاینده، بخشایشگر.
۲. از نام های خداوند.

معنی کلمه رحیم در فرهنگ فارسی

راحم، مهربان، بخشاینده، بخشایشگر، مرحوم، رحما
( صفت ) ۱ - مهربان . ۲ - بخشاینده عفو کننده بخشایشگر جمع رحمائ .
رحیم بن مالک خزرجی محدث است

معنی کلمه رحیم در فرهنگ اسم ها

اسم: رحیم (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: rahim) (فارسی: رحيم) (انگلیسی: rahim)
معنی: بسیار مهربان، بخشاینده، از صفات و نام های پروردگار، مهربانی، ( اَعلام ) از نام ها و صفات خداوند، مهربان، از نامهای خداوند

معنی کلمه رحیم در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] رحیم 95 بار وارد شده و در تمام موارد به عنوان وصف خدا آمده است.
اسم رحیم با اسمای دیگری هم وارد شده است: 1. الرَّحمن:(بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ).
2. التواب: (فَتَلَقّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلمات فَتابَ عَلَیْهِ انَّهُ هُوَ التوّابُ الرَّحیم)(بقره/37)،«آدم کلماتی را از خدا دریافت کرد و خدا نیز از طریق رحمت به سوی او بازگشت، او است توبه پذیر و رحیم».
3. الرؤوف: (...إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤوفٌ رَحیم) (بقره/143)،«خدا به مردم مهربان و رحیم است».
4. الغفور: (...فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغ وَ لاعادفَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ).(بقره/173)، «بر فرد مضطر آن گاه که مفرط و متجاوز نباشد گناهی نیست، خداوند آمرزنده ومهربان است».
5. الودود: (وَاسْتغْفِرُوا رَبّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ). (هود/90)،«ازخدا طلب آمرزش کنید، به سوی او روی آورید که پروردگار من مهربان و دوستدار 1 . توحید صدوق، باب 48، حدیث 3: لیس العرش کما تظن کهیئة السریر و لکنّه ممدود، مخلوق، مدبر و ربّک عزّ وجلّ مالکه لا انّه علیه ککون الشیء علی الشیء....است».
6. العزیز: (وَإِنَّ رَبّکَ لَهُوَ العَزِیزُ الرَّحیم).(شعراء/9)،«و پروردگار تو قدرتمند و مهربان است».
7. الرب: (سَلامٌ قَولاً مِنْ رَبّ رَحیم).(یس/58)،«سلامی که سخن پروردگار است».
[ویکی الکتاب] معنی رَّحِیمُ: بسیار رحم کننده - بی اندازه مهربان - همیشه رحم کننده - همیشه مهربان -آن کس که مهربانیش همیشگی است (رحیم هم صفت مشبهه است وهم صیغه مبالغه)
معنی أَرْحَمُ: رحیم تر -رحیم ترین
معنی تَقَعَ: که بیفتد ("که نیفتد" درترکیبی مانند عبارت "یُمْسِکُ ﭐلسَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَی ﭐلْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ ﭐللَّهَ بِـﭑلنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ (حج65):آسمان را نگاه میدارد تا جز به اذن وی به زمین نیفتد که خدا با مردم مهربان و رحیم است. ")
معنی رَّحْمَـٰنِ: آن کس که مهربانیش همیشگی و شامل همه است - همیشه رحم کننده - همیشه مهربان (رحمان صفت مشبهه از رحم است ،رحمن صورتی از رحمت ومهربانی خداست که شامل همه مخلوقاتش می شود و این صفت خاص پروردگار است ونا میدن دیگران به آن صحیح نیست .کاربرد وزن فَعلان در آیات ...
ریشه کلمه:
رحم (۵۶۳ بار)
مهربان. از اسماء حسنی است و دویست و بیست و هفت بار در قرآن بکار رفته است. صد و سیزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آیات. آن بر خدا و غیر خدا اطلاق می‏شود چنان که درباره حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله»دآمده . در تمام قرآن فقط یکمورد فوق آمده و در موارد دیگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است و آن به عکس رحمن فقط در موارد رحمت بکار رفته است. وصف رحیم مخصوص برای آخرت نیست بلکه بیشتر آیات عمومیّت آنرا می‏رساند . . و ده‏ها آیه دیگر و اگر بگوئیم رحیم یعنی خدائی که فقط برای مؤمنان رحیم است آن هم در قیامت. این سخن را قرآن تصدیق نمی‏کند در دعای 54 صحیفه سجادیه آمده «یا رَحْمنَالدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحیمَهُما» چنان که ملاحظه می‏شود هر دو درباره دنیا و آخرت بکار رفته است. رحیم چون بر خدا اطلاق شود مراد از آن نعمت دهنده و احسان کننده است و چون بر غیر خدا گفته شود مقصود از آن مهربانی و رقّت قلب است محال است در خداوند تأثر و انفعال بوده باشد. مولا امیر المؤمنین صلوات اللّه و سلامه علیه در خطبه 177 نهج البلاغه در وصف خدا فرموده «بَصیرٌ لا یُوصَفُ بِالْحاسَّةِ رَحیمٌ لا یُوصَفُ بِالرِّقَّةِ» یعنی خدا بیناست ولی نمی‏شود گفت چشم دارد. رحیم است ولی رقت و تأثر و انفعال توصیف نمی‏شود. صدوق رحمه اللّه در توحید در معنی رحیم فرموده: معنی رحمت نعمت است و راحم به معنی منعم است... معنای رحمت (در خدا) رقّت نیست که آن از خدا منتفی است فقط به شخص رقیق القلی رحیم گویند که بسیار رحم کننده باشد. مرحمت نیز به معنی رحمت است . جمع رحیم در قرآن رحمآء آمده .

معنی کلمه رحیم در ویکی واژه

گیرش‌شده از عربی:رحیم
گیرش‌شده از عربی:رحیم
مهربان.
بخشاینده، از صفات خداوند.
بخشنده
مهربان
اسم خاص
نامی برای مردان

جملاتی از کاربرد کلمه رحیم

در سال ۲۰۱۲ بود که آرزو رحیمف به عنوان رئیس سرویس دولتی بسیج عمومی و نظام وظیفه جمهوری آذربایجان تعیین شد.
در آن زمان که به حال شکستگان نگری به اوحدی نظری برکن، ای کریم و رحیم
دانه امسال ای رئیس ده مریز کاو رحیمست و دهد بی دانه نیز
او فرزند دوم اسطورهٔ فوتبال غنا، عبدی پله است و دو برادر به نام‌های عبد الرحیم و ژردن دارد که هر دو نیز بازیکن فوتبال هستند.
بیار مطرب بر ما کریم باش کریم به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
علیرضا رحیمی نماینده مجلس در خصوص اظهارات بخشی به علی لاریجانی پیشنهاد برگزاری کمیسیون امنیت ملی برای بررسی این موضوع را داد. این پیشنهاد مورد قبول لاریجانی قرار گرفت و گفته‌شد این کمیسیون با حضور وزیر اطلاعات برگزار می‌شود.
قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «بسم اللَّه» اخبار عن وجود الحقّ بنعت القدم «الرحمن الرحیم» اخبار عن بقائه بوصف العلا و الکرم کاشف الارواح باسم اللَّه فهیّمهم، و کاشف النفوس بالرحمن الرحیم فتیّمهم، فالارواح دهشی فی کشف جلاله، و النّفوس عطشی الی لطف جماله.
گفتم دلِ رحیمت کِی عزمِ صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقتِ آن درآید
۱۱. آیرونی و نقش آن در شکل‌گیری ادبیات نمایشی ایران، پوپک رحیمی، ۱۳۹۵
دوزخ آن خشمست خصمی بایدش تا زید ور نی رحیمی بکشدش
پس از آغاز شورش‌ها در فرارود در سال ۱۷۴۳ که به مرگ محمد حکیم انجامید، نادرشاه پسر حکیم، محمدرحیم‌بیگ را به همراه چهار هزار قزلباش برای کمک به ابوالفیض‌خان فرستاد تا شورش‌ها را آرام کند.
ای گاه تربیت صفت ذات تو رحیم وی گاه صفدری یزک لشکر تو بیم
واحسرتا که غوطه زد آخر بخاک و خون چون صید خورده تیر جفا میرزا رحیم
خداوند داننده دستگیر رؤف و رحیم و قدیم و قدیر
از من گنهی گر به وجود آمده باشد شکرست خدا را که دل دوست رحیمست