معنی کلمه راور در لغت نامه دهخدا
راور. [ وَ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان کرمان است. این بخش در شمال کرمان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از سوی شمال به دشت لوت مرکزی ، از سوی خاور میانه به دشت لوت کرمان ، از سوی جنوب به بخش زرند و دهستان کوه پایه ، از سوی باختر به شهرستان رفسنجان و بخش بافق از شهرستان یزد. منطقه ای است کوهستانی ، آب و هوای بخش در دهستان کوهبنان و قسمتی از دهستان حومه سردسیر، و قسمتهای مجاور لوت گرم و معتدل است. آب قراء بخش از چشمه و قنات و زه آب رودخانه تأمین می شود. محصول عمده بخش غلات ، حبوب ، لبنیات و پنبه می باشد. شعبه ای از سلسله جبال مرکزی ایران که جهت آن از شمال باختری به جنوب خاوری است از وسط این بخش میگذرد. از قلل مهم آن کوه طغرالجرد بارتفاع 2600 گزاست که دهستان حومه راور در خاور دهستان کوهبنان در دامنه باختری آن واقع شده است و سرچشمه تمام قناتهای هر دو دهستان از این کوه میباشد. از کوههای مهم دیگر بخش کوه دربند است که در شمال خاوری بخش واقع و ارتفاع آن 2440 گز است. رودخانه های این بخش در تمام مدت سال در طول خود آب دائم ندارند ولی در برخی ازنقاط آب از سطح رودخانه بطور چشمه تراوش می کند و درنقطه دیگر محو می شود. این رودخانه ها بشرح زیرند:
1- رود حوض پنج : که از کوهستان خاوری زرند وکوه پایه سرچشمه می گیرد و پس از عبور از حوض پنج و حوض سه ، در پنج هزارگزی جنوب خاوری مرکز بخش جهت خود را که از جنوب بشمال است تغییر می دهد و بسوی خاور منحرف و بشکاف سرگزان وارد میگردد از ابتدای شکاف دارای آب است و پس از مشروب ساختن چندین قریه مجاور از کوهستان خارج و به نمکزار شهداد منتهی می شود.