درخواست

معنی کلمه درخواست در لغت نامه دهخدا

درخواست. [ دَ خوا / خا ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) درخواستن. خواستن. خواهش.خواستگاری. التماس. ( آنندراج ). عرض. عرضداشت. دعا. ( ناظم الاطباء ). استدعا. تمنّی. طلب. مطالبه. تقاضا. تقاضی. مسألت : آن معتمد را بزودی بازگردانیده آید بعینه ، و آنچه درخواست است و به فراغ دل وی بازگردد، بتمامی درخواهد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 335،چ فیاض ص 331 ). گشایش طبع و قریحه بنده اندر این تألیف و نگاه داشت آن از آن درخواست لطیف و املاء شافی بود که خداوند عالم خلداﷲ ملکه در آن فرمان عالی به خط شریف... فرموده بود. ( فارسنامه ابن البلخی ص 3 ).
مزاحی کردم اودرخواست پنداشت
دروغی گفتم او خود راست پنداشت.نظامی.هرچند تضرع و درخواست نمود، فایده نکرد. ( انیس الطالبین ص 101 ). || مؤاخذه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || ( اِ مرکب ) نوشته ای که در آن چیزی خواسته یا پیشنهادی می شود. ( لغات فرهنگستان ). معروضه. ( آنندراج ). عریضه. عرض حال.
- درخواست اصلی ؛ ( اصطلاح حقوقی ) درخواستی که ناظر به ماهیت حقوق مورد اختلاف است ، یعنی مدعی در دادخواست خود چیزی را از دادگاه می خواهد که مربوط به ماهیت حقوق مورداختلاف است ، و در مقابل آن درخواست تبعی است. ( از فرهنگ حقوقی ). و رجوع به درخواست تبعی در همین ترکیبات شود.
- درخواست تبعی ؛ ( اصطلاح حقوقی ) در مقابل درخواست اصلی است و این درخواست در وقتی است که مدعی در مبانی درخواست اصلی خود تردید داشته یا اینکه احتمال می دهد مبانی مورد توجه و تصدیق دادگاه واقع نشود، احتیاطاً یک درخواست بطور ثانوی می کند، و مقرر این است که بطور مقدم و مؤخر هر کدام مورد توجه نباشد، درخواست بعدی مورد نظر واقع شود. ( از فرهنگ حقوقی ). و رجوع به درخواست دو وجهی در همین ترکیبات شود.
- درخواست دستور موقت ؛( اصطلاح حقوقی ) و آن «دادرسی فوری » مانند «دادخواست »در دعاوی غیرفوری است. این درخواست قیود و تشریفات دادخواست را ندارد و ممکن است کتبی یا شفاهی باشد. درخواست شفاهی در صورت مجلس دادگاه قید و به امضای درخواست کننده باید برسد. ( از فرهنگ حقوقی ). و رجوع به دستور موقت ذیل ترکیبات دستور شود.
- درخواست دو وجهی ؛( اصطلاح حقوقی ) درخواستی است که ناظر به یکی از دو امر است و انتخاب بین آن دو از طرف مدعی به عهده دادگاه یا مدعی علیه واگذار می شود. فرق درخواست دو وجهی با درخواست تبعی این است که در درخواست تبعی درخواست کننده از درخواست اصلی صرف نظر نمی کند و بالنتیجه حق شکایت در دادگاه بالاتر برای او باقی می ماند، در صورتی که در درخواست دو وجهی هر یک از آن دو امر که مورد تصدیق و حکم واقع شود، حق شکایت درخواست کننده در دادگاه بالاتر نسبت به درخواست امر دیگر ساقط خواهد بود. ( فرهنگ حقوقی ).

معنی کلمه درخواست در فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) تقاضا، تقاضانامه .
(دَ. خا ) (مص مر. ) خواستن ، خواهش .

معنی کلمه درخواست در فرهنگ عمید

۱. خواستن، خواهش.
۲. التماس.

معنی کلمه درخواست در فرهنگ فارسی

خواستن، خواه ، التماس، درخواه نیزگفته اند
۱ - ( مصدر ) در خواستن خواستن خواهش . ۲ - ( اسم ) نوشتهای که در آن چیزی خواسته یا پیشنهاد شود .

معنی کلمه درخواست در دانشنامه عمومی

درخواست (فیلم). درخواست ( به انگلیسی: Guzaarish ) گزارش فرا می توان یکی از بهترین فیلم های سینمایی هند برشمرد. فیلمی با داستانی قوی و نو، با بازی های زیبا و با کارگردانی خوب. این فیلم محصول کشور هند و به کارگردانی سانجای لیلا بانسالی است و در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است. دو ستارهٔ سینمای هند هریتک روشن و آیشواریا رای هم در آن بازی می کنند.
اتان مسکرناس ( با بازی هریتک روشن ) شعبده بازی مشهور بوده است که به خاطر حسادت دشمنانش، در هنگام اجرای نمایش از ارتفاع سقوط کرده و فلج می شود. اکنون و پس از ۱۴ سال معلولیت وی دیگر تحمل ادامه دادن به این نوع زندگی را ندارد و از دادگاه در خواست اوتانازی، یعنی مرگ آسان را داده است.
اتان پرستاری دارد که نام او سوفیا ( آیشواریا رای ) است و بیش از ۱۲ سال از او نگهداری می کند. در پایان دادگاه با درخواست او برای اوتانازی موافقت نمی کند. از طرفی شوهر سوفیا به خانه اتان می آید و او را باخودش می برد، پس از مدتی سوفیا موفق به گرفتن طلاق از همسرش می شود، سوفیا بادرخواست اوتانازی مخالف است. همچنین دوست نزدیک ایتن که وکیل است پیگیر درخواست اوتانازی ایتن می شود اما دادگاه قبول نمی کند و سوفیا تصمیم می گیرد تا آخر زندگی اش با ایتن بماند.
فیلمنامه و داستان این فیلم از فیلم دریای درون محصول کشور اسپانیا تقلید شده است.

معنی کلمه درخواست در ویکی واژه

richiesta
petizione
خواستن، خواهش.
تقاضا، تقاضانامه.

جملاتی از کاربرد کلمه درخواست

دگر، مردمان را که درخواستی بدین آرزو نامه آراستی
پدر جمله درخواست شان رد نمود نکرد او بیک شاه گفت و شنود
هر که این جوهر ز من درخواست کرد از سر جان جهان برخاست کرد
چرخ و انجم بر طراز روز نو کنیت شاه اخستان درخواستند
نخواهد گشت کار تو چنین راست زر بسیار خواهم کرد درخواست
گفت شاهی شیخ را اندر سخن چیزی از بخشش ز من درخواست کن
گه ثنا گفتیش گه آراستی گاه از وی قطعهٔ درخواستی
بیچاره دلم ز خود بکلی برخاست وانگاه ورا از و بزاری درخواست
چو کرد آن کار شمع از نور درخواست سبک چون برق، نور از جای برخاست
لابه‌ها کرد و از پدر درخواست تا کند برگ بینوایی راست