معنی کلمات "فرهنگ عمید" - صفحه 109
- گذشته
- گذشت
- تانک
- تاش
- بلوری
- گذرگاه
- حبایل
- تانکر
- جاگیر
- گرا
- جابلقا
- جاسر
- بهتان
- بلوا
- حجام
- گذرنده
- گراز
- گرامر
- تازیانه
- حلیف
- جرقه
- واگرایی
- واشدن
- عبره
- مصاهرت
- متشابهات
- نیمرخ
- پیش آگهی
- مسمن
- گامزن
- پرمدعا
- پاپیون
- نیمور
- پلنگینه
- پلاو
- چکاچاک
- دهور
- پایندگی
- ملاّ
- معصومیت
- مقتفی
- پاشکسته
- مظروف
- دلفریب
- دلمه
- شباهنگ
- معصفر
- وصایت
- ناستوده
- کاوین
- مصافحه
- مسبار
- مستعلی
- هزمان
- پرخاشخر
- میسور
- مهاراجه
- درمانگاه
- دروش
- لیموترش
- پای کوبی
- مهمان نوازی
- کفشدوز
- غداره
- چیت
- نعمات
- همشان
- ناهارخوری
- پرخوری
- کارگشایی
- کلاهخود
- گاوآهن
- نامردمی
- کشیک
- پرورانیده
- همچند
- چیرهدست
- چرخنده
- ویزیت
- پایه دار
- میخک
- ردیابی
- علقة
- چمانه
- چفته
- کشاله
- پاجوش
- پرده باز
- کرایم
- پی سپر
- مسطر
- مطرز
- گرمخانه
- ژوپین
- پرورنده
- کمانچه
- چهارپایه
- همسفر
- کویش
- نظربازی
- موقوفه
- واژون
- دفاین
- مکلل
- وهله
- قلعه
- حرکات
- حصون
- حلیت
- نفثه
- سیان
- بقم
- بلبله
- بنزن
- بنزول
- بهمنجنه
- بوالهوس
- بلبلی
- تأثر
- حراث
- حصاد
- حصد
- سال تحویل
- تکفین
- ثاقب
- ثغر
- ثغور
- ثمانین
- ثواقب
- جابلسا
- تاقدیس
- بقال
- بیرق
- ته نشین
- توبال
- توبان
- توپال
- تعرفه
- تقادم
- تلسک
- تنبان
- ته نشست
- تتق
- تجاسر
- تراویح
- تردست
- تردستی
- ترویح
- تلسکوپ
- تردماغ
- تسقیم
- تضاعف
- بعث
- تابستان
- تخمدان
- تفک
- بعر
- بلد
- بناب
- تأسيس
- ترکه
- خراش
- بغ
- بقیع
- بوکه
- بچه
- بقول
- بوالعجب
- بقاع
- بنوره
- بو
- جلیل
- بوس
- بون
- بلک
- دوستکامی
- ترخیص
- گریه
- گریوه
- گز
- گزار
- گزاردن
- گزارش
- گریزنده
- گریزگاه
- گریس
- گریستن
- گریغ
- گرینویچ
- طناب
- ترنا
- آماره
- بكر
- آقا
- اغذیه
- آه
- اسپاسم
- اشمام
- آب دوغ خیار
- آبشویی