همشان

معنی کلمه همشان در لغت نامه دهخدا

هم شأن. [ هََ ش َءْن ْ ] ( ص مرکب ) دو تن که با یکدیگر شأن و مقام برابر دارند. هم رتبه. همدرجه. هم مقام.

معنی کلمه همشان در فرهنگ عمید

هم رتبه، هم طراز، هم درجه.

جملاتی از کاربرد کلمه همشان

یکی بودند تا از جان اثر بود بهمشان میل هردم بیشتر بود
ریاحین از خط و سنبل ز زلف دلبران گوید زند سروسهی با قد خوبان لاف همشانی
به بالین گستهمشان بر نشاند ز هر گونه افسون بر او بر بخواند
حاجت او فهمشان شد بی مقال کار ایشان بد عطا پیش از سئوال
درد دم بر دم تو همدمشان داغ بی مرهم تو مرهمشان
چو دست و پای وقف عشق کردند تو همشان دست و پای راستین ده
در ۲۰ مارس ۲۰۱۴ اپث اعلام کرد که کار بر روی آلبوم یازدهمشان به اتمام رسیده‌است.
گر چرخ سر به پیچد از حکم آن جناب از کهمشان به گردن وی افکند طناب
نبوت البسه قدرش او وکه اطعمه من که دوستر همشان خلق کشمش از یمدانک
ز مدح و آفرینت هوش‌ها را چو خوش کردند همشان آفرین ده
چو با موبدان رای خواهی زدن به همشان مخوان جز جدا تن به تن