کرایم

معنی کلمه کرایم در لغت نامه دهخدا

کرایم. [ ک َ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کریمة. زنان بامروت. ( فرهنگ فارسی معین ). || بزرگ قدر. ارجمند : هرگونه تحف و هدایا از کرایم اموال صامت و ناطق و نفایس اجناس لایق و فایق را وسیله سعادت یک التفات از بندگان آستان اقبال آشیان می ساختند. ( ظفرنامه یزدی از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه کرایم در فرهنگ معین

(کَ یِ ) (اِ. ) جِ کریمه . ۱ - زنان با مروت . ۲ - بزرگ قدر، ارجمند.

معنی کلمه کرایم در فرهنگ عمید

=کریمه

معنی کلمه کرایم در فرهنگ فارسی

جمع کریمه
( اسم ) جمع : کریمه ۱ - زنان با مرورت . ۲ - بزرگ قدر ارجمند : [ هر گونه تحف و هدایا از کرایم اموال صامت و ناطق و نفایس اجناس لایق و فایق را وسیل. سعادت یک التفات از بندگان آستان اقبال آشیان میساختند ] . ( ظفر نام. یزدی )
جمع کریمه .زنان با مروت یا بزرگ قدر

معنی کلمه کرایم در ویکی واژه

جِ کریمه.
زنان با مروت.
بزرگ قدر، ارجمند.

جملاتی از کاربرد کلمه کرایم

عمرو از این سخن بخندید و او را چیزی کرایمندی انعام کرد و گفت: برو هر دو مرکوب خود را فربه کن
این کتاب که از مجموعه داستان‌های خانم مارپل می‌باشد در سال ۱۹۵۲ در آمریکا توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی و در ۱۷ نوامبر همان سال در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب به چاپ رسیده‌است.
این کتاب که از مجموعه داستان‌های خانم مارپل می‌باشد در ژوئن ۱۹۵۰ در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب و در همان ماه توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی در آمریکا به چاپ رسیده است.
این کتاب که از مجموعه داستان‌های خانم مارپل می‌باشد در ۱۲ نوامبر ۱۹۶۲ در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب و در سپتامبر ۱۹۶۳ توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی در آمریکا به چاپ رسیده‌است.
می‌گفت کرایم من وقتی که برآیم من جان کی فزایم من گفتم دلم افزایی