معنی کلمه بهمنجنه در لغت نامه دهخدا
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده بهمنجنه و بهمن ماه.فرخی.بجوش اندرون دیگ بهمنجنه
بگوش اندرون بهمن و قیصران.منوچهری.رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک ، عزت بار و بیداری تنه.منوچهری.اندرآمد ز در حجره من صبحدمی
روز بهمنجنه یعنی دویم از بهمن ماه.انوری.|| نام آهنگی است. رجوع به آهنگ شود. رجوع به بهمن شود.