بغ
معنی کلمه بغ در فرهنگ معین
معنی کلمه بغ در فرهنگ عمید
۲. بت.
حالت گرفتگی چهره بر اثر نارضایتی.
* بغ کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه]
۱. بغض کردن.
۲. اخم کردن، رو ترش کردن.
معنی کلمه بغ در فرهنگ فارسی
خدا، ایزد، آفریدگار، به معنی بت نیزگفته شده
( اسم ) ۱- خدا. ۲- ایزد فرشته . ۳- بت صنم . یا بغ بزرگ . خدای بزرگ .
جوش زدن خون .
معنی کلمه بغ در دانشنامه آزاد فارسی
(در اوستا: بَکَ و بَغَ، به معنای بهره، بخش، خداوند، سرور) در سنگ نبشته های شاهان هخامنشی نام عمومی خدایان ایران باستان پیش از ظهور زردشت. اهورامزدا، بغِ بزرگ خوانده شده است. نام های فقفور (بغپور = پسر خدا) و بیدخت (بَغَدخت = دختر خدا) از این نام گرفته شده اند و احتمال گرفته شدن بَگ و بِیک ترکی، از این نام بسیار است . سومین نسک اوستا بَغان نسک خوانده شده است.
معنی کلمه بغ در دانشنامه اسلامی
از ریشه ـ bhag هند و اروپایی و مصدر ـ bag ایران باستان به معنای بخش کردن که صفت فاعلی آن «بخشنده» معنی خدا به خود گرفته است و صفت مفعولی آن همان است که « بخت » شده.
بغ در فرهنگ های مختلف
در فارسی باستان ـ baga ، در اوستای گاهانی ـ baga ، در اوستایی ba، در هندی باستان ـ bhؤga ، در فارسی میانه bay/bag،gجدید ـ a در پارتی bag ، در فارسی میانه تورفانی by، در bag سغدی ، در بلخی bago است که، در فارسی دری، درb g-/ g bدر سغدی بودایی ـ واژه های فغ (بُت)، فغستان (بتخانه)، فغفور (شاهزاده، لقب پادشاهان چین)، بغستان/ بهستان/ بیستون ، انباغ، بغیاز/ فغیاز (شاگردانه)، و باغ برجای مانده است.
اولین واژه بغ
به این واژه نخستین بار در ترکیب bagadati در کتیبه سارگون، پادشاه آشور (۷۲۱ـ ۷۰۵ ق م) که نام یک ایرانی است برمی خوریم.
معنی بغ در اوستا
...
معنی کلمه بغ در ویکی واژه
بِـغ
(گفتگو): اخموتخم و ناراحتی. درس نخوانده بودی، نمرات بد شده، دیگر اینقدر بغ ندارد!
خدا، ایزد، فرشته.
بُت، فغ هم گویند.
ریشکوسه، کسی که ریشهای کم پشت دارد، ترجیحا نژاد زرد مغولی، چینی. تنگوس.
خفه، فعل خفه کردن، مانع نفس کشیدن کسی شدن تا حد مرگ.
(قدیم): صدای ناخواسته و غیرارادی که هنگام فرش شدن بر زمین بر اثر دوئل یا کُشتی بروز داده شود.
جملاتی از کاربرد کلمه بغ
سر بنهم در این هوا جان بدهم در این هوس به که بغیر از این شود عمر عزیز من تلف
ساقی من و صهبا مثل ماهی و آب است پیش آر شط باده که بغداد خراب است
دامان من که قافله گاه سرشک بود چیزی بغیر آتش ازین کاروان ندید
چهارگانهٔ ناپلیِ معروف او عبارت هستند از: دوست نابغۀ من (۲۰۱۲)، داستان یک نام جدید (۲۰۱۳)، آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (۲۰۱۴) و داستان فرزند گمشده (۲۰۱۵).
پس از مرگ عضد الدوله، شرف الدوله دیلمی در بغداد جانشین او شد و دستور داد کوهی به بغداد برود. وی تمام اختراعات خود را از شیراز به بغداد آورد و رصد خانه ای در آنجا تأسیس کرد. در باغ قصر بنایی نیم کروی ساختند که قاعده اش به قطر ۲۵ ذراع (تقریبا ۱۲/۵ متر) بود و در مرکز سوراخی در سقف بنا قرار داشت که شعاعهای خورشید از آن سوراخ وارد شده مدارات یومیه (حرکات روزانه) را رسم میکردند.
ضریب هوشی ابنی ماو در حد نوابغ است. او عمدتاً با تواناییهای سطح بالای خود در دستکاری، هوشش را نشان میدهد. دربارهٔ او گفتهاند که «با زبان سیاهش هرجا که میرود، آنجا را پر از شرارت و بدی میکند». مهارتهای ابنی ماو در دستکاری نتیجه صدای ابرانسانی و مجاب کننده اش است که باعث میشود حتی قویترین ذهنها مثل دکتر استرنج را کنترل کند.
شاه اسماعیل دوم هنرمند و هنرمندنواز بود. در دوران پادشاهی شاه اسماعیل دوم، کتابخانه پادشاهی مرکز تجمع بزرگان نامدار ادب و هنر بود. این پادشاه کتابخانه سلطنتی را که در زمان شاه تهماسب تعطیل شده بود دوباره بازگشایی کرد و بسیاری از هنرمندان بلندآوازه را که پراکنده شده بودند در آنجا گرد آورد. به عنوان مثال میرزینالعابدین (استاد نقاشی شاه تهماسب)، صادقیبیک افشار (طراح و نقاش)، مولانا شیخ محمد سبزواری (نقاش و خطاط نستعلیق)، سیاوشبیک گرجی (شاگرد شاه تهماسب)، مولانا علیاصغر کاشی (نقاش طبیعت)، مولانا حسن بغدادی (تذهیبکار) و مولانا عبدالله شیرازی (تذهیبکار) را میتوان نام برد.
تا جان عاشقان بفریبد بغنج و ناز هردم بعشوه دگر آید خیال تو
و آنگه آن نقش ببندند و همی بنگارند گاه بر جامۀ بغدادی و گه بر ایوان
گر زانکه بغفلت روی این ره، نکنی سود هر سود که بی دوست کنی عین زیانست
چو تنگ اندرآمد سوی کارزار بغرید مانند شیر شکار
چند ساعت پس از اعدام صدام بمبی که در یک ماشین کار گذاشته شده بود، باعث مرگ ۳۰ نفر در بازاری واقع در شهر شیعهنشین کوفه در جنوب عراق شد. بمب دیگری در یکی از بازارهای شلوغ بغداد ۳۶ نفر را کشت. هنوز احتمال ارتباط این بمبگذاریها با اعدام صدام قطعی نشدهاست.
ابوالحسن محمد بن احمد بن داوود قمی مشهور به ابن داود (درگذشتهٔ ۳۶۸ یا ۳۷۸ ق) از فقها و مشایخ حدیث امامیه در قم بود. از قم به بغداد رفت و در آنجا به نشر حدیث پرداخت. ابن داوود ممدوح نجاشی و علامه و دیگر علماء رجال بود. شیخ مفید او را از بزرگان فقه و حدیث میداند. «کتاب البیان عن حقیقةالصیام»، الحدیثین المختلفین و کتاب بزرگ «المزار» از تالیفات اوست.
دجله ز تف آه خود کردم تیممگاه خود بغداد را در راه خود از دیده طوفان دیدهام
در سال ۱۱۲۲، محمود دوم، پسر محمد اول، بر تخت سلطنت امپراتوری سلجوقی نشست و پسر دیگر نظام الملک، شمس الملک عثمان را به عنوان وزیر خود منصوب کرد. در همان سال خلیفه عباسی المسترشد وزیر خود عمیدالدوله جلال الدین حسن بن علی را عزل و زندانی کرد. محمود دوم سپس احمد را به عنوان وزیر بر خلیفه المسترشد تحمیل کرد. در دوره وزارت احمد در دربار خلافت او با دبیس بن صدقه مزیدی جنگید و دیوارهای اطراف بغداد را مستحکم کرد.
می با خلیفه تا خط بغداد جام کش با تشنه فرات مده جرعه ای ز شط
تیر نگاهی اگر ز چشم تو گم شد خون نشد ایشوخ جان ببر بغرامت
در ۱۸۷۹ پژوهشهایی در غرب آناتولی انجامداد و از پیوستگی فرهنگ باستانی این منطقه با آنِ یونان پرده برداشت. در ۱۸۷۶ از یکی از واژهنگارهای سنگنوشتههای حمات در سوریه رمزگشایی نمود. در سالهای آینده باز هم به کار بر روی این سنگنوشتهها پرداخت. همچنین به همراه ویلیام رایت ویرانههای خاتوشا پایتخت هیتیها در نزدیکی بغازکوی را شناسایی نمود.
در ۸ دسامبر سفرای فرانسه، بریتانیا و آلمان در بغداد در بیانیه مشترک کشتار تظاهرکنندگان از روز اول اکتبر تا به حال را محکوم کردند و به پاکسازی عناصر و گروههای وابسته به حشدالعشبی (مورد حمایت رژیم ایران) در محل تظاهرات و تجمع معترضان فراخواندند.
میان مورخان و نویسندگان ملل و نحل اختلاف است. ابو منصور عبدالقادر بغدادی صریحا میگوید که : «علمای انساب برآنند که محمد بن اسماعیل، بلا عقب بودهاست». علامه محمد قزوینی متذکر میشود که این گفته خطای صریح و غلط فاحش و سهو واضح است. نسل محمد بن اسماعیل به تصریح عموم علماء انساب، مانند صاحب عمده المطالب و مقریزی در اتعاظ الحنفاء که از ابن حزم آندلسی و جوالی و شریف ادریسی نقل کردهاند، متذکر شدهاند که محمد بن اسماعیل دارای دو پسر به نامهای اسماعیل ثانی و جعفر شاعر بودهاست.