معنی کلمه نظربازی در لغت نامه دهخدا
درمقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود.حافظ.با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش.حافظ.دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان خدا می بینم.حافظ.ای به دو چشم تو نظربازیم
از نظر خویش نیندازیم.حافظ حلوائی. || فن نگاه کردن خوبان و معشوقان :
کمال دلبری و حسن در نظربازی است
به شیوه نظر از نادران دوران باش.حافظ ( یادداشت مؤلف ).