ترویح

معنی کلمه ترویح در لغت نامه دهخدا

ترویح. [ ت َرْ ] ( ع مص ) راحت دادن. ( زوزنی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). راحت دادن و منه : ترویحة شهر رمضان سمیت بها لاستراحة بعد کل اربع رکعات. ( منتهی الارب ). || بجماعت نماز تراویح را خواندن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || خوشبوی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). خوشبوی گردانیدن. ( زوزنی ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خوشبو دار کردن. ( غیاث اللغات ). خوشبوی کردن روغن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || با مأوی کردن چهار پای را شبانگاه. ( تاج المصادر بیهقی ). به خوابگاه بازآوردن ستور را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || خوش ساختن دل کسی را. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). و از این معنی است قول فارض : «روح القلب بذکر المنحنی ». ( اقرب الموارد ). || شبانگاه رفتن نزد کسان. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || با بادزن خود را باد زدن. ( المنجد ).

معنی کلمه ترویح در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - به کسی راحتی دادن . ۲ - باد زدن .

معنی کلمه ترویح در فرهنگ عمید

۱. کسی را آسایش دادن، راحتی دادن، راحت رساندن.
۲. باد زدن.
۳. شبانگاه رفتن در نزد قوم.

معنی کلمه ترویح در فرهنگ فارسی

( مصدر ) آسوده کردن آسایش دادن راحت کردن . جمع : ترویحات .

معنی کلمه ترویح در ویکی واژه

به کسی راحتی دادن.
باد زدن.

جملاتی از کاربرد کلمه ترویح

بهر ترویح روح او هر سال می گذارم حجی بدین منوال
گفت هر که ماه رمضان روزه دارد و اندر شب وی قیام آرد چنانک روزه فریضه داند و قیام سنّت، خدای عز و جل گناه گذشته وی بیامرزد، و این قیام رمضان نماز تراویح است: رسول خدا اندر ماه رمضان تراویح گزارد، یک شب، صحابه موافقت کردند، و شب دیگر مردم مدینه رغبت نمودند، چنانک مسجد پر گشت، و رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم نماز تراویح گزارد، شب سیم جمع مردم بسیار شد، چنانک مسجد و کوی انبوهی گرفت. و رسول بیرون نیامد بگزاردن تراویح، و گفت همی ترسم که این نماز فریضه گردد، و کار بر امّت من دشخوار شود، هر کسی تنها بگزارد، و این سنّت من است. اللَّه تعالی روزه فریضه کرد و من قیام سنّت نهادم. و اندر روزگار ابو بکر که عهد صادقان و مخلصان بود، تنها همی گزاردند، چون بعهد عمر رسید بترسید که اندرین سنت تقصیر کنند، گفت این سنت آشکارا آریم و بجمع گزاریم تا زیادت رغبت مؤمنان باشد، و غیظ منافقان، صحابه را جمع کرد و نماز تراویح بجماعت گزاردند، بیست رکعت به پنج امام، هر امامی دو سلام همی گزاردند، و بیشترین شب در نماز بودندید، که اندر میان ترویحات دعا و مناجات آوردند، و باین سبب مساجد روشن داشتندید، پس بروزگار دیگر خلفا بر آن سنت برفتند. شبی امیر المؤمنین علی ع اندر کوفه همی گشت در ماه رمضان مسجدها روشن همی دید گفت خدای عز و جل خوابگاه عمر روشن کناد چنانک مسجدها روشن کرد.
لب شیرین تو که هست ملیح عالمی کشته و کند ترویح
کز آن روح و روان ترویح باید ز نام دوست دل تفریح یابد
مردریگی که مرا خواهی دادن بدو سال چند محتاج بترویح و بتوجیه بود
خدای داند کز بهر راحت دل شه ز راحت تن و ترویح روح دل برکند
ای جفاجو اندکی قلب مرا تفریح کن در مشامم از شمیم طره‌ات ترویح کن
نفس گویند ترویح قلوبست بامداد لطایف کز غیوب است
نفس هر دم که دارد رفت و آمد تو را بر قلب ترویحی است زاید
ز پا بوس شهش ده سر بلندی به ترویح قلوبش ارجمندی
جنبش اکوبریک از آگاهی رو به رشد پیرامون میزان آلودگی‌های پلاستیکی، مشکلات ناشی از آن و ناتوانی روش‌های صنعتی برای مدیریت مناسب زباله‌های پلاستیکی حاصل شده‌است. جنبش اکوبریک تکنیک‌ها، روش‌ها و برنامه‌هایی کاربردی را به عنوان وسیله ای برای خانواده‌ها، اجتماعات و شهرها ترویح می‌نماید تا مسئولیت پلاستیک مصرفی خود را بر عهده گرفته، آن را جمع‌آوری نموده و تبدیل کنند. اکوبریک‌ها برای جداسازی پلاستیک تهیه می‌شوند، تا از پلاستیک به عنوان بلوک ساختمانی به‌طور بومی استفاده شود و به عنوان ابزاری جایگزین برای تبادلات اجتماعی مورداستفاده قرار گیرد
مُعَطِّشْ: آنچه طبیعت را مشتاق ترویح سازد اعمّ از آنکه ترویح او با آب شود. مثل: معده و جگر، یا به هوا مثل: دل و ریه.