ردیابی
معنی کلمه ردیابی در دانشنامه عمومی
معنی کلمه ردیابی در دانشنامه آزاد فارسی
اجرای یک برنامه به نحوی که ترتیب عباراتی که اجرا می شوند قابل مشاهده باشد.
جملاتی از کاربرد کلمه ردیابی
الگوریتم معاملات هم برای حافظه است. برای اشکال ساده آن بسیار مؤثر است. با این حال، اگر به شکل پیچیده است با ویژگیهای بسیاری، از الگوریتم صرف مقدار زیادی از زمان ردیابی لبههای منطقه تلاش میکند تا اطمینان حاصل شود که همه نقاشی شدهاست.
برخی از نرمافزارهای تجاری تقریباً میتوانند ملودیهای اصلی را در ضبطهای موسیقیِ چندصدایی ردیابی کنند. در این نرمافزارها، ردیابیِ نتها دقیق نیست و کاربر باید قبل از تعیین فرمت و ذخیره در پروندهٔ مربوطه، یا تبدیل آن به استاندارد میدی، نتها را به صورت دستی ویرایش کند. همچنین برخی از نرمافزارهای ردیابی، این امکان را میدهد که فهرست نتهای ردیابی شده در هنگام پخش، به صورت تصویری نشان داده شوند.
اینترنت اشیاء یک فرصت برای جمعآوری و تحلیل آمارهای رفتاری متنوع و روزافزون ایجاد مینماید. همبستگی این دادهها میتواند بازاریابی هدفمند محصولات و خدمات را متحول کند. برای مثال، همانطور که میدوز کلو اشاره کرده، ارقام ردیابی و تحلیل تغییرات با هدف قرار دادن رفتارها، سطح جدیدی از دقت را ممکن کردهاست تا تبلیغات بر روی دستگاههای مردم فراهم شود. از دیدگاه رسانهها، داده یک کلید گرفته شده از اتصال دستگاه است، درحالی که از اساس اجازه میدهد که دقت هدف قرار دادن مشتریان نیز بیشتر شود.
ابزار شکل دهی: به منظور حذف اشتباهات بالقوه در ردیابی دستی، بزرگ نمایی و واژگونی تصویر استفاده میگردد.
قسمت کنترل - برای شناسایی نوع قاب عمل میکند. علاوه بر این، شامل شمارههای توالی، ویژگیهای کنترل و ردیابی خطا با توجه به نوع قاب است.