معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 22
- از خود راضی
- استرواح
- اسفالت
- تختجمشید
- آب گوشت
- آزادي
- آزان
- آوري
- ابدالاباد
- بازایستادن
- بجکم
- تره بار
- ترهیب
- حجیج
- حرباء
- اقلیمیا
- المام
- انتصار
- انصاب
- بیرون دادن
- بیرغبتی
- ابولهب
- اجاره نشین
- اجامر
- ارگبد
- اساس نامه
- اسباغ
- برکرسی
- بسمل کردن
- بشولیدن
- بغرنج
- بلعیدن
- ابتلاع
- تباب
- ترمس
- زرافه
- شباط
- آيد
- ابتكار
- آکندگی
- اترج
- اجي
- ارتقاب
- اردج
- ارسنجان
- ارضاع
- ارقاء
- ثیابی
- خراید
- دباغی
- توشکان
- توشیم
- تکمیلکردن
- آشپزباشی
- آشیب
- آغن
- آنسری
- آهای
- آهمند
- آواره کردن
- آورد و برد
- ارتعاد
- انحدار
- آب خانه
- آتشزبان
- آشناوری
- آسایش طلب
- آستون
- آش پختن
- آفتابه لگن
- اثلم
- آسانگذار
- آبان بن تغلب
- توسیط
- توشقان ئیل
- توعل
- تیزهوشی
- ثقافت
- ثلاثه غساله
- ثوران
- تأبی
- تأثیم
- برداشته
- بردست
- امثال
- اندوه
- ارزان
- ایطاء
- افلح
- برحق
- خرده نان
- برس
- بدیل
- اغر
- اغ
- بدی
- اختن
- اسقام
- اعرج
- ایراک
- اضداد
- افشانده
- آفست
- اشغال
- ازو
- اُم
- اصلا
- الباس
- باتور
- اولی
- اولاً
- باید
- انحرافی
- اهداء
- انتظاری
- احوال پرسی
- باداباد
- استحفاظ
- از بن گوش
- بازیگوش
- اشعب
- بددهنی
- باقرقره
- اژخ
- استیلن
- انتقاد کردن
- اکتاوی
- برزگری
- بحبوحه
- اذفر
- بامداد
- بزبان
- برسر
- اجرام
- اشتمال
- بارون
- بحسب
- بدگهر
- انتباه
- بزازی
- بدخواهی
- برینه
- اطلسی
- املس
- بدرفتاری
- آبکش
- بدسگالی
- بداندیشی
- بر سری
- استلام
- انتقاد
- امپراتوری
- بریتانیا
- اهرام
- اصلاح طلب
- بالیده
- بالیدن
- اعدی
- اجانب
- انگوره
- انگیزه
- برته
- باشلق
- بارمان
- براو
- اختراع
- اسپک
- ایقاع
- احکامی
- اتصاف
- بددلی
- بافنده
- بشول
- بزاز
- ام القری
- انشاد
- بار آمدن
- اصلح
- اعمش
- حفید
- اروانه
- برفزود
- بدکرداری
- بذات
- بخون
- آشناو
- آشفتهدل
- آشفته خاطر
- انیاب
- بزرگ شدن
- اخرب
- اوقار
- اروندرود
- اصابت
- انگام
- آژدهاک
- بدگویی
- اوضح
- استیر
- اعتدالی