برداشته

معنی کلمه برداشته در لغت نامه دهخدا

برداشته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نعت مفعولی از برداشتن در تمام معانی. || مرفوع. مرفوعه. رفیع. بلند شده. مرتفع. بلند. افراخته : دیگر پرسید که بگوئید که آن چیست بزرگتر و برداشته تر از آسمان. ( ترجمه تفسیر طبری بلعمی ). || عدد رفع شده در اصطلاح ریاضی. ( التفهیم ). || برگزیده : و پوشیده نیست که ملوک برداشته و برگرفته یزدان اند. ( جهانگشای جوینی ). || محمول. حمل شده. بار شده.
- برداشته خاطر ؛ رنجیده و آزرده دل.( آنندراج ).
- برداشته داشتن ؛ سرپا گرفتن : تذریب ؛ برداشته داشتن زن بچه را تا قضای حاجت کند.

معنی کلمه برداشته در فرهنگ عمید

۱. بلندشده.
۲. برده شده، حمل شده.

معنی کلمه برداشته در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- بلند و حمل شده برده شده . ۲- کسی که از ترس سیاست و تنبیه فرار میکند شخصی که بجایی مقدس پناه میبرد .

جملاتی از کاربرد کلمه برداشته

بفکندنی‌ست هر آنچه برداشته‌‬ایم بستردنی‌ست هر آنچه بنگاشته‬‌ایم
«کمی قبل از فوت آیت‌الله آذری قمی، من (محمد مؤمن) به دیدار آقا (سید علی خامنه‌ای) رفتم و از ایشان درخواست کردم [که] اگر اجازه بفرمایند، حصر بیت آیت‌الله آذری برداشته شود تا بلکه ایشان بتواند برای درمان بیماری حادّش روانه بیمارستان گردد که در غیر این صورت در مورد ایشان بیم جانی می‌رود. آقا [خامنه‌ای] در پاسخ خواستهٔ من گفتند: به دَرَک!»
حرمت دین و خاندان رسول جمله برداشته ز جهل و فضول
حق سعی ریشه بسیار است بر نخل بلند پای درگل رفته ما را اینچنین برداشته‌ست
واعظ کار تو بیهوده سراییست مدام این چه کارست که برداشته‌ای؟ کار کم است!
ابن ندیم نام این کتاب را همین گونه نقل کرده‌است. اصل این واژه یونانی است که به سریانی وارد شده‌است. پراگماتیا در یونانی به معنی کار و پیشه است که سپس در معنی «رساله» به کار رفته‌است. ظاهراً این کتاب دستورهای دینی مانی، نیز رسائل عملی و تاریخی مانوی را دربرداشته‌است. نام این اثر در متون قبطی و چینی آمده ولی نشانه‌ای از آن در متون مانوی ایرانی دیده نشده‌است.
در این کانال دو کشتی با سه ردیف پاروزن می‌توانستند پهلو به پهلوی هم حرکت کنند. در نتیجه عرض آن را می‌توان در حدود ۴۵ متر حساب کرد. اگر عمق کانال را اندکی بیش از سه متر بدانیم، باید برای کندن مسیر ۸۴ کیلومتری کانال، دوازده میلیون متر مکعب خاک برداشته می‌شد!
همه از حکم تو افکنده و برداشته‌اند ورنه از ذات کسی گبر و مسلمان نشود
عنوان این مجموعه (الفن لید) از یک تصنیف آلمانی برداشته شده‌است. شعر الفن لید یا (ترانه اِلف‌ها) که در نسخه مانگا نمایش داده می‌شود، اثر شاعر رمانتیسم آلمانی ادوارد موریکه می‌باشد که توسط آهنگساز اتریشی هوگو ولف تبدیل به موسیقی شده‌است. مجموعه به خاطر استفاده فراوان از خشونت و برهنگی شهرت دارد.
یکی از نخستین تحولات در زمینه دادن حقوق برابر به همجنس‌گرایان در کانادا، تغییر قانون حقوق بشر کبک در سال ۱۹۷۷ و افزوده شدن «گرایش جنسی» به عنوان یکی از موارد عدم تبعیض به آن بود. این مسئله را می‌توان در ریشه‌های فرانسوی مردم کبک و این حقیقت دانست که پس از انقلاب فرانسه و در دورهٔ حکومت ناپلئون، همجنس‌گرایی از فهرست جرم‌ها برداشته شده بود. تغییر این قانون باعث شد تا کنشگران حقوق بشر و حقوق دگرباشان تلاش‌های خود را برای ایجاد برابری در دیگر قانون‌های استانی و ملی بیشتر کنند.
صندوق منبت روی قبر، حدیث‌های پیامبر اسلام و لقب‌های شهربانو را دربرداشته و تاریخ ۸۸۸ هجری قمری و نام بانی و سازندگان آن ذکر شده‌است.
علاوه بر این ۳۵ حرف، حروف ц، щ، و ы در وام‌واژه‌ها استفاده می‌شوند، اگرچه این حروف رسماً در اصلاحات سال ۱۹۹۸ میلادی به‌همراه حرف ь برداشته شدند.[۱۲] همچنین در سال ۲۰۱۰ میلادی پیشنهاد شد که حروف е ё ю я نیز برداشته شوند.[۱۳]
آن بگه جود نام سایل و زایر دست تو برداشته کئی و کدامی
سرگشته چو باد می‌دوم در عالم تا خاک من از چه جای برداشته‌اند
یکی دست برداشته به آسمان همی‌خواهد از کردگار جهان
از بلای عشق او چون کار ما بالا گرفت از زمین برداشته بر آسمانم می‌کشد
دی یکی سوخته چون من بتضرع میگفت دست برداشته در حضرت رب الارباب
دو سال بعد و در صبح ۲۸ نوامبر ۱۹۹۴، اسکارور به‌همراه دو زندانی دیگر به انجام کاری در زندان گماشته شد: جسی اندرسون، که برای قتل همسر خود دوران حبس را سپری می‌کرد؛ و جفری دامر، قاتل زنجیره‌ای آدم خوار، او موظف شده بود تا توالت سالن بدن‌سازی زندان را تمیز کند. در زمانی که افسران اصلاح این سه نفر را بدون نظارت رها کرده بودند، اسکارور با یک میلهٔ آهنی که از یکی از قطعات دستگاه‌های بدن‌سازی در سالن بدن‌سازی زندان برداشته بود، به جفری دامر حمله کرد؛ او سپس جسی اندرسون را نیز در حمام‌های زندان با یک دستهٔ چوبی کتک زد. او سپس به سلول خود برگشت و به افسران زندان اطلاع داد: «خدا از من خواست که این کار را بکنم. جسی اندرسون و جفری دامر مرده‌اند.»
یک هفته مانده به شب عید، چند نفر شب هنگام فانوس به دست می‌گرفتند و دو چوب برداشته به هم می‌کوبیدند و به حیاط خانه مردم می‌رفتند. به در هر خانه‌ای که می‌رسیدند اجازه نوروزخوانی می‌گرفتند. بعد از آن صاحب خانه هدیه ای مثل پول، برنج یا تخم مرغ به آن‌ها می‌داد.
با عبور راه‌آهن از شهر، گسترش شهرنشینی شتاب گرفت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای پیرامونی شهر برداشته شد و شهر بی‌رویه رو به گسترش نهاد.