آشناوری
معنی کلمه آشناوری در فرهنگ معین
معنی کلمه آشناوری در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آشناوری در ویکی واژه
کسی که همنشینی با او دلپذیر باشد.
جملاتی از کاربرد کلمه آشناوری
و دیگر جانوران را بهرچ از زمین بر آید غذاست و بهیچ آلت تدبیری غذاء ایشان را حاجت نیست و مردم بشب تاریک راه نبیند، و ستور راه ببیند بشب و مردم تا آشناوری نیاموزد اندر آب غرقه شود، و ستوران هم از اول زایش آشناور باشند. پرورش که مردم ببلاغت جسمی رسیده را همی باید از بهر بقاء خویشاندر عالم، باضعاف آن تکالیف است که مر پرورش اطفال را می باید.